وقتی صحبت از هوش مصنوعی در جهان می‌شود، همه نگاه‌ها به سمت غول‌های فناوری می‌رود؛ ایالات متحده، چین، اتحادیه اروپا... اما در میان این هیاهو جای ایران کجاست؟ 

هوش مصنوعی ایران در وضعیت خاکستری
زمان مطالعه: ۹ دقیقه

براساس گزارش آمادگی دولت‌ها در زمینه هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۳، ایران در میان ۱۹۳ کشور، در جایگاه نگران‌کننده ۹۴ قرار گرفته است؛ یعنی پایین‌تر از امارات، عربستان و حتی لبنان.مسئله فقط یک رتبه نیست؛ مسئله این است پایین‌ترین امتیاز ایران مربوط به خود دولت است؛ جایی که باید سکاندار آینده‌نگری و سیاست‌گذاری باشد. نبود یک سند ملی معتبر در زمان ارزیابی، ضربه‌ای جدی به تصویر بین‌المللی ایران در این حوزه وارد کرده است. درست است که تیر ۱۴۰۳ بالاخره شاهد تصویب سند ملی هوش‌مصنوعی بودیم؛ اما این سند در صورتی می‌تواند نقشه راه آینده باشد که فقط روی کاغذ نماند.
وزیر ارتباطات به‌تازگی گفته است: ایران با رتبه ۶۰ و سرمایه‌گذاری ناچیز ۵۰ میلیون دلاری در حوزه هوش مصنوعی، از رقبای منطقه‌ای عقب مانده است. از سوی دیگر، تلاش‌هایی در مجلس برای ایجاد زیرساخت نهادی هوش مصنوعی در جریان است. در آخرین جلسه کمیسیون آموزش و تحقیقات، پیشنهاد تشکیل «سازمان ملی هوش مصنوعی» مورد بررسی قرار گرفت؛ طرحی که با مخالفت دولت روبه‌رو شده و دولت معتقد است ساختارهای لازم پیش‌تر ایجاد شده‌اند: از «شورای ملی راهبری هوش مصنوعی» زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته تا «ستاد توسعه فناوری هوش مصنوعی» که در اردیبهشت‌ با مصوبه هیئت وزیران تشکیل شد.برای درک عمیق‌تر وضعیت ایران در حوزه هوش مصنوعی با مهدی طریقت، رئیس اندیشکده و پردیس هوش مصنوعی و زیست مجازی در همین خصوص گفت‌وگو کرده‌ایم.

از نظر شما چرا ایران در حوزه هوش مصنوعی هنوز نتوانسته به جایگاه قابل قبولی در سطح منطقه یا جهان برسد؟

دلایل این مسئله هم ساختاری است و هم راهبردی. واقعیت این است ما تاکنون یک راهبرد ملی منسجم، قابل اجرا و بلندمدت در حوزه هوش مصنوعی نداشته‌ایم. اگر هم سندهایی تدوین شده‌اند، معمولاً در حد نوشتار باقی مانده‌ و نه در سیاست‌گذاری‌های اجرایی نهادینه شده‌اند، نه بودجه کافی برای آن‌ها اختصاص یافته و نه نهادی مسئولیت‌پذیر برای اجرای آن‌ها تعیین شده است. از طرف دیگر، زیرساخت‌های فنی کشور برای توسعه هوش مصنوعی در حدی نیست که رقابت‌پذیر باشد؛ ما در زمینه‌هایی مثل ابررایانه‌ها، کلادهای بومی، پردازنده‌های گرافیکی و حتی دسترسی به داده‌های استاندارد با چالش مواجهیم. تحریم‌ها هم مزید بر علت شده‌اند و موجب شده بسیاری از سکوهای بین‌المللی و ابزارهای پایه‌ای هوش مصنوعی برای پژوهشگران و شرکت‌های ایرانی در دسترس نباشد.
مسئله بعدی، سرمایه‌گذاری بسیار اندک در این حوزه است. در حالی‌که کشورهای منطقه مثل عربستان و امارات میلیاردها دلار روی پروژه‌های هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری کرده‌اند، در ایران سرمایه‌گذاری بیشتر محدود به اعداد نمادین و از جنس شعار بوده تا حمایت واقعی. این در حالی‌ است که توسعه هوش مصنوعی به‌شدت نیازمند حمایت مالی پیوسته، ریسک‌پذیر و ساختارمند است.
از طرفی نبود ارتباط مؤثر میان دانشگاه و صنعت نیز از موانع جدی بوده است. ما از لحاظ تولید مقاله در جایگاه نسبتاً خوبی قرار داریم، اما این تولید علمی منجر به فناوری، محصول یا ارزش اقتصادی نشده، چون سازوکاری برای انتقال دانش به صنعت یا حل مسائل واقعی کشور از طریق هوش مصنوعی وجود ندارد و یا بسیار ضعیف است. در کنار همه این‌ها، پدیده مهاجرت نخبگان که در حوزه‌هایی مثل هوش مصنوعی شدیدتر هم است، سبب شده در حال حاضر بخشی از بهترین استعدادهای کشور در مراکز علمی و شرکت‌های بزرگ دنیا فعالیت کنند و کشور ما عملاً از ظرفیت آن‌ها بی‌بهره مانده است. نتیجه این عوامل آن شده که ایران با وجود داشتن نیروی انسانی مستعد و انگیزه اجتماعی بالا، نتوانسته از این سرمایه بهره بگیرد و همچنان در رتبه‌هایی پایین در شاخص‌های جهانی قرار دارد، در حالی‌که کشورهای همسایه با سرعتی بسیار بالا در حال پیشروی هستند. اگر بخواهم خلاصه کنم، ما نه مشکل ظرفیت داریم، نه کمبود استعداد؛ مشکل اصلی ما در تصمیم‌سازی، اولویت‌گذاری، زیرساخت، حکمرانی داده و پیاده‌سازی راهبردی است و اگر این روند اصلاح نشود، فاصله ما با رقبای منطقه‌ای روزبه‌روز بیشتر خواهد شد.

اگر بخواهیم یک تصویر واقع‌بینانه از وضعیت فعلی هوش مصنوعی در ایران ارائه دهیم، مهم‌ترین نقاط قوت و ضعفمان چیست؟

تصویری که امروز از وضعیت هوش مصنوعی در ایران می‌توان ترسیم کرد، ترکیبی‌ است از ظرفیت‌های بالقوه و موانع جدی. ما از یک سو در کشور نیروی انسانی توانمندی داریم؛ دانشگاه‌هایی مثل شریف، تهران و امیرکبیر هر سال صدها دانش‌آموخته با تخصص‌های مرتبط با هوش مصنوعی تربیت می‌کنند و بسیاری از این افراد در سطح بین‌المللی هم مطرح‌اند. از نظر تولید علمی، مقاله‌های قابل توجهی منتشر می‌شود و کنفرانس‌های داخلی نیز از لحاظ علمی پویا هستند. در سطح اجتماعی هم، علاقه و انگیزه در میان جوانان برای یادگیری هوش مصنوعی بالاست و استارت‌آپ‌های نوپایی شکل گرفته‌اند که در زمینه‌هایی مثل پردازش زبان فارسی، سلامت دیجیتال یا بینایی ماشین فعالیت می‌کنند. این‌ها بخش روشن ماجراست.اما در سمت دیگر ماجرا، ضعف‌های ساختاری قابل انکار نیست. مهم‌ترین مشکل، نبود یک استراتژی ملیِ پایدار و قابل اجراست. ما هنوز به‌طور شفاف نمی‌دانیم در کجای نقشه جهانی می‌خواهیم قرار بگیریم و به چه بخش‌هایی از هوش مصنوعی باید اولویت دهیم. زیرساخت‌های فنی، به‌خصوص در زمینه پردازش داده، رایانش ابری و دسترسی به سخت‌افزارهای قدرتمند، ضعیف و ناکافی است. قوانین داده و حریم خصوصی نه تنها به‌روز نیستند بلکه در مواردی جلو توسعه کاربردهای هوش مصنوعی را می‌گیرند. از منظر سرمایه‌گذاری هم با چالش بزرگی مواجهیم. هم بخش دولتی و هم بخش خصوصی در مقایسه با کشورهای منطقه بسیار کمتر در این حوزه هزینه کرده‌اند. همچنین، نبود انگیزه کافی برای سرمایه‌گذاران خطرپذیر موجب شده اکوسیستم استارت‌آپی در حوزه AI خیلی محدود و شکننده باقی بماند. در کنار همه این‌ها، یکی از چالش‌های اصلی، تداوم روند مهاجرت نخبگان است؛ بسیاری از متخصصان هوش مصنوعی، به‌ویژه آن‌هایی که تجربه بین‌المللی دارند، ایران را ترک کرده‌اند یا تمایلی برای بازگشت ندارند، چون فرصت و امنیت حرفه‌ای لازم در کشور فراهم نیست. باید گفت ایران در هوش مصنوعی در یک وضعیت خاکستری قرار دارد؛ ظرفیت بالقوه علمی و انسانی بالایی دارد، اما اگر ضعف‌های زیرساختی، مدیریتی، حقوقی و سرمایه‌ای برطرف نشود، این ظرفیت به سرانجام نمی‌رسد. مسیر پیشرفت هنوز باز است، اما نیاز به یک تغییر رویکرد جدی دارد؛ از تمرکز بر نمایش به تمرکز بر تحول واقعی.

به نظر شما اقدامات کلیدی برای نجات این حوزه چه چیزهایی هستند؟

سؤال بسیار مهمی است، چون اگر بخواهیم از وضعیت فعلی عبور کنیم، دیگر با توصیه‌های کلی یا شعار کاری پیش نمی‌رود. به نظر من نخستین اقدام، تدوین و اجرای یک راهبرد ملی دقیق، شفاف و قابل پایش برای هوش مصنوعی است. ما باید به‌جای کلی‌گویی، اهداف مشخص، اولویت‌های فناورانه، برنامه زمانی و شاخص‌های سنجش عملکرد داشته باشیم. این استراتژی باید نه‌تنها توسط نخبگان علمی، بلکه با مشارکت بخش خصوصی، نهادهای اجرایی و حتی نیروهای نظامی و امنیتی (با توجه به ابعاد حیاتی AI) تدوین و مهم‌تر از آن، به‌طور مستمر اجرا و ارزیابی شود. گام دوم، سرمایه‌گذاری جدی و مستمر در زیرساخت‌های فنی است. ما نیاز به دیتاسنترهای پرقدرت، رایانش ابری بومی، جی‌پی‌یوهای پیشرفته و دیتاست‌های عظیم و استاندارد داریم و بدون این ابزارها، هیچ پژوهش یا محصول رقابتی‌ در هوش مصنوعی شکل نمی‌گیرد. درواقع این زیرساخت باید در قالب یک پروژه ملی، شبیه به پروژه‌های نفت یا پتروشیمی مدیریت شود. مسئله بعدی، حمایت هدفمند از نیروی انسانی و جلوگیری از مهاجرت است. باید مسیر مشخصی برای رشد شغلی، مشارکت در پروژه‌های ملی و دسترسی به منابع برای نخبگان داخل کشور تعریف شود. در کنار آن برای تعامل مؤثر با متخصصان ایرانی خارج از کشور، نه صرفاً دعوت نمادین، بلکه جذب پروژه‌های مشترک، منتورشیپ و انتقال تجربه، برنامه‌ریزی‌های لازم انجام شود.
یکی دیگر از اقدام‌های کلیدی، پیوند واقعی میان دانشگاه و صنعت است. در حال حاضر پژوهش‌ها اغلب جدا از نیاز بازار انجام می‌شوند، درصورتی که باید سازوکارهای تشویقی برای تعریف پایان‌نامه‌های کاربردی، پروژه‌های مشترک تحقیق و توسعه و حتی تأسیس شرکت‌های زایشی (Spin-Off) از دل دانشگاه‌ها ایجاد کنیم. ما بدون این ارتباط، مقاله تولید می‌کنیم اما محصول نه. به‌شدت نیازمند یک چارچوب قانونی و اخلاقی به‌روز برای حکمرانی داده، امنیت و حریم خصوصی هستیم. توسعه هوش مصنوعی بدون مقررات مدرن در این حوزه نه‌تنها کند خواهد شد، بلکه می‌تواند خطرناک هم باشد.
این قوانین باید ضمن حمایت از نوآوری، از حقوق شهروندی و امنیت ملی نیز محافظت کند.اگر بخواهم به صورت خلاصه بگویم؛ برای نجات این حوزه، نیاز به یک تغییر اساسی در نگاه؛ از رویکرد شعاری و مصرف‌محور به رویکرد تحول‌گرا، سرمایه‌محور و مبتنی بر حکمرانی علمی و داده‌محور داریم و تا زمانی که این تغییرات رخ ندهد، هر پیشرفتی موقتی و شکننده خواهد بود.

پرسشی که مطرح می‌شود این است رتبه‌ها دقیقاً براساس چه معیارهایی تعیین می‌شود؟

سؤال بسیار خوبی مطرح کردید، چون بسیاری از افراد عدد رتبه را می‌شنوند، اما نمی‌دانند دقیقاً این عدد بر چه اساسی محاسبه می‌شود. ببینید رتبه‌ای که درباره ایران و کشورهای دیگر در حوزه هوش مصنوعی مطرح می‌شود، معمولاً بر پایه‌ شاخصی به نام Government AI Readiness Index تعیین می‌شود. این شاخص هرساله توسط نهادهایی مانند Oxford Insights، با همکاری سازمان‌هایی مثل برنامه پیشرفت و توسعه ملل متحد منتشر می‌شود و هدفش این است آمادگی کشورها برای توسعه و بهره‌برداری مؤثر از هوش مصنوعی را ارزیابی کند. این شاخص از سه بُعد اصلی و چندین زیرشاخص تشکیل شده است.
نخست، بُعد حکمرانی و سیاست‌گذاری دولتی بررسی می‌کند آیا کشور مورد نظر استراتژی ملی هوش مصنوعی دارد یا خیر؟ آیا دولت به‌طور فعال در حال سرمایه‌گذاری، قانون‌گذاری و هدایت پروژه‌های هوش مصنوعی است یا خیر؟ آیا نهاد مشخصی برای پیاده‌سازی این سیاست‌ها وجود دارد؟ همین‌طور، وجود قوانین حریم خصوصی، حاکمیت داده و شفافیت داده هم در این بخش لحاظ می‌شود.
دوم، بُعد زیرساخت‌ها و داده‌هاست. در این مرحله ارزیابی می‌شود آیا کشور به داده‌های باز و باکیفیت برای آموزش مدل‌های هوش مصنوعی دسترسی دارد یا خیر؟ آیا زیرساخت فنی مثل اینترنت پرسرعت، رایانش ابری، ابررایانه‌ها و دیتاسنترهای قابل اتکا فراهم است؟ زیرا هرچه زیرساخت قوی‌تر باشد، آمادگی بالاتر ارزیابی می‌شود.
سوم، بُعد سرمایه انسانی و اکوسیستم فناوری است. در این قسمت به تعداد متخصصان، محققان، استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های فعال در حوزه هوش مصنوعی توجه می‌شود. همچنین بررسی می‌شود آموزش هوش مصنوعی در دانشگاه‌ها چطور ارائه می‌شود و آیا میان پژوهش و صنعت پیوند مؤثر وجود دارد یا خیر؟در نهایت، اطلاعات برای این ارزیابی از منابع معتبری مثل بانک جهانی، ITU، یونسکو، اسکوپوس (برای ارزیابی علمی)، شاخص نوآوری جهانی و داده‌های رسمی کشورها جمع‌آوری می‌شود. بنابراین، رتبه ۹۴ یا ۶۰ ایران براساس تحلیل چندبعدی و ترکیبی از همین معیارها تعیین شده است، نه صرفاً تعداد مقالات یا داشتن یک نهاد دولتی. اگر ما در یک بُعد عملکرد خوبی داشته باشیم و در دو بُعد دیگر ضعیف باشیم، در مجموع رتبه خوبی بدست نمی‌آوریم.

با این روند فعلی، فکر می‌کنید ایران در افق پنج سال آینده در چه جایگاهی از نقشه جهانی هوش مصنوعی قرار خواهد گرفت؟

اگر بخواهم صادقانه و واقع‌گرایانه پاسخ بدهم، با روند فعلی، ایران در پنج سال آینده در بهترین حالت در همان جایگاه امروز باقی می‌ماند و در بدترین حالت حتی چند پله پایین‌تر می‌رود. می‌پرسید چرا؟ چون دنیا با سرعتی بسیار بالا در حال سرمایه‌گذاری، توسعه زیرساخت و آموزش نیروهای تخصصی در حوزه هوش مصنوعی است. کشورهای منطقه مثل عربستان، امارات و حتی قطر، هر سال میلیاردها دلار در این حوزه تزریق کرده، استراتژی‌های ملی اجرا می‌کنند و همزمان اکوسیستم استارت‌آپی، دانشگاهی و صنعتی خودشان را به‌هم متصل کرده‌اند. اما ما هنوز درگیر تدوین سند و تصمیم‌گیری اولیه‌ هستیم.اگر همین روند ادامه داشته باشد (بدون اصلاح سیاست‌گذاری، سرمایه‌گذاری جدی، بهبود زیرساخت و حفظ نخبگان) احتمالاً جایگاه ایران در شاخص‌هایی مثل AI Readiness Index به رتبه ۱۰۰ تا ۱۲۰ جهانی تنزل پیدا می‌کند و فاصله‌اش با کشورهای منطقه به‌طور خطرناکی بیشتر می‌شود.
در این صورت، هوش مصنوعی نه تنها تبدیل به یک پیشران اقتصادی برای ایران نخواهد شد، بلکه به یک نقطه ضعف امنیتی، حکمرانی و صنعتی تبدیل می‌شود؛ زیرا سایر کشورها با هوش مصنوعی حکمرانی می‌کنند و ما هنوز در مرحله مقاله و آزمایشگاهی باقی می‌مانیم. در مقابل، اگر در یک تا دو سال آینده جهش واقعی در سیاست و اجرا اتفاق بیفتد، ایران به جایگاهی در میانه‌ جدول جهانی (رتبه ۵۰ تا ۷۰) و به میان بازیگران متوسط منطقه بازمی‌گردد. اما این پنجره فرصت، ابدی نیست و تصمیم‌گیری امروز، آینده‌ پنج سال بعد را تعیین می‌کند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha