ناکامی قهرمان جام حذفی در فینال سوپرجام اتفاق بعید و دور از ذهنی نبود. سکوت سرد و حنجره داغ مدیرانی که پنج ماه پس از موسیمانه همچنان دنبال گمشده خویش میگشتند، رایزنی با یک دوجین مربیِ زمینی و فضایی و سرانجام پوشاندن لباس رهبری بر تن مردی با چهار ماه محرومیت و پس زدن خاکسترهای مانده از قبل، صید دیرهنگام یاسر آسانی، داکنز نازون، حسین گودرزی و سعید سحرخیزان که سبب شد استقلال در نقش جهان و در صفآرایی برابر سهندنشینان از خیل تفنگچیهای جدید تنها عارف آقاسی را راهی مخمل سبز کند و اکران الابختکی آنتونیو آدان که حتی مجوز تمرین در اردوگاه آبی را نیافته بود، همه و همه دست به دست یکدیگر دادند تا ارتش لاجوردی در تالاب ناکامی زاد و ولد کند و با تازیانه تراکتور چست و چابک در آتشی جانسوز شعلهور شود.
هزاران کیلومتر آنسوتر از چهارباغ در شرجیِ خلیفه، اشتباهات فنی یک نیمکت متفرعن که خواسته یا ناخواسته ترس را در شریان سربازانش دوانده بود و موتوری که خیلی دیر روشن شد، تمام راههای رسیدن به لیگ نخبگان را مسدود کرد تا طلاییهای پرخرج و بَرج دست از پا درازتر به نصف جهان برگردند و میان خوشههای گندم آن سوی زندهرود به تسکین بیندیشند. این در حالی بود که گاف دهشتناک احسان حاجصفی در قامت کاپیتانی سرد و گرم چشیده، بهتآلود و حیرتآور جلوه کرد. خبط وحشتناکی که نشان داد نامها دیگر نمیتوانند فرشته نجات لقب بگیرند و اتکای سپاهان به توپچیهایی که در آستانه آویختن کفشها به خانه برگشتهاند، به تاتیتاتی کردن تیمی که میخواهد در لیگ قد بیفرازد پایان نخواهد داد.
بی مداهنه دو شکست از دو قشون پرطمطراق وطنی، زنگها را در درگاه لیگ بیست و پنجم به صدا درآورد تا متبختران مغرور باور کنند فصلی که نکوست از تموزش پیداست و برای برخاستن از بستر ناکامی نباید به مشتی داروی کجدار و مریز بسنده کنند.
۲۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۴:۴۴
کد خبر: ۱۰۸۸۹۳۰
تراژدی به طرز عجیبی پابرجاست. یک سو آبیها با کوهی از اشتباهات بر گردههای خستهشان و سوی دیگر زردها با نمایشی تحقیرآمیز حاصل مماشات، اهمال و سهلانگاری ابرها و خود را بدنام میکنند و آینده خویشتن را در هالهای از ابهام و ایهام قرار میدهند.

زمان مطالعه: ۱ دقیقه
منبع: روزنامه قدس
نظر شما