زیارت اربعین در دهههای اخیر، بدل به یکی از بزرگترین تجمعات مذهبی جهان شده است. میلیونها زائر شیعه از ایران، عراق و دیگر کشورها در این راهپیمایی آیینی حضور مییابند. این مناسک جمعی، بستر پویایی برای بررسی تحولات اجتماعی، جنسیتی و دینی فراهم میآورد. این سفر تنها یک زیارت نیست، بلکه تجربهای وجودی و هویتی است که ایمان، تعلق و جنسیت را در قالب یک حرکت جمعی به هم پیوند میزند. نوشتار حاضر، با اتکا به مردمنگاری و تجربهی زیستهی نگارنده در یک حسینیه زنانه در کربلا ؛ به واکاوی پیرامون حضور و عاملیت زنان ایرانی و عراقی ای پرداخته است که هر ساله فضای مناسکی اربعین را تجربه می کنند.
روایت شخصی: اقامت در حسینیهای زنانه
برای من، سفر معنوی اربعین سالهاست که تکرار میشود و هر بار افقی نو به رویم گشوده و آدمهایی جدید را وارد زندگی ام کرده که همه دلداده حسین اند و آشنایی با هرکدام معانی تازه ای به فضای ذهنی من منتقل کرده است. یکی از این ارادتمندان به امام حسین؛ زنی بسیار مهربان ، صادق، و با اخلاص از اهالی بصره است که به همراه خانواده اش حسینیه ای برای پذیرایی از زائران در کربلا دارند. او متواضعانه همپای سایر خادمان حسینیه؛ شخصاً در امور نظافت، پختوپز و آمادهسازی حسینیه فعالانه شرکت میکند. این زن خاص و خانواده اش میکوشند تا حسینیه را همچون خانهای صمیمی برای زائران فراهم آورند. او از روزهایی که مشکلات مالی فراوان داشته اند نیز سخن گفت و اینکه با شروع خدمت به زائران امام حسین، زندگی اشان پر از برکت شده : مثلا" شرح ماجرای هدیه دادن قطعه زمینی به حسینیه توسط همسایه ی دیوار به دیوار آنها به عنوان تجربه ای مقدس؛ چرا که این همسایه خیلی دل خوشی از حضور زوار و شلوغی محله نداشته اما با دیدن یک رویا از امام حسین کاملا "متحول می شود. اعتقاد این زن با ایمان و مخلص ساده اما ژرف است: «برکت زندگیمان از خدمت به امام حسین میآید.» فرزندانش نیز این برکت را در زندگی خود تجربه کرده بودند؛ تجربه ای که پایه و اساس آن به شدت تحت تعالیم قرآنی است که در نوع تربیت مادر مشاهده می شود؛ مادری که طلبه ی علوم قرآنی است و در نشر معارف آن تلاش فراوانی دارد چه در ایام مناسکی اربعین و چه در ایام دیگر از طریق کلاسهای مختلف حضوری و مجازی.
این خانواده که هم با قرآن مانوس هستند و هم به اهل بیت ارادت دارند طبعاً به لحاظ معرفتی و اخلاقی در سطح بالاتری از دین ورزی قرار دارند و همین ویژگی باعث می شود که جنبه های مختلف برای رفاه حال زائران از دید آنها پنهان نماند. ایجاد فضای اختصاصی و امن برای آسایش زنان یکی از موارد مذکور است که این حسینیه را به محل اسکانی مطمئن تبدیل نموده است؛ مأمنی برای آن دسته از زنان زائر که گاه تنها به این سفر میآیند.
زنان، عاملان فعال در بازآفرینی مناسک
مطابق با نظریهی امیل دورکیم، مناسک دینی نهتنها بازتاب اعتقادات، بلکه بازتولید ساختار اخلاقی جامعهاند. حسینیههای زنانه، مانند مورد مورد مطالعه، نقش مهمی در بازسازی جامعهی اخلاقی شیعه دارند. زنان در این فضاها، نه صرفاً نقش مخاطب، بلکه عاملیتی کلیدی در سازماندهی، خلق مناسک و حفظ حافظهی آیینی ایفا میکنند
بهباور هنری لوفور، فضا امری تولیدشده است. زنان این حسینیه، حتی در چارچوب نظم دینی، تنها تابع نبودند؛ بلکه با ظرافت و در عمل، همین نظم را بهشکل زنانهی خود بازمیساختند. از نحوهی نشستن، ذکر گفتن، دعا کردن، تا گفتگوهای شبانه، فضای حسینیه آکنده بود از حضور مؤثر زنانهای که در دل نظم، شکلی نو از معنا و قدرت را بنا میکرد. این حسینیه در ظاهر بخشی از نظم مردسالار دینی بهنظر میرسد، اما زنان با بدن، صدا، و کنش خود آن را بازآفرینی میکنند. همانطور که فوکو میگوید، قدرت همواره با مقاومت همراه است. از منظر پرفورماتیویته جنسیت از نگاه جودیت باتلر(جنسیت، نه ذات، بلکه کنشی تکرارشونده است)؛ زنان این حسینیه، با تکرار آیینها - نه صرفاً نقشهایی تکراری- بلکه هویتی نو و ترکیبی خلق می کنند. آنها در قالب خادمان، زائران، راویان و حتی متولیان آیین، عاملیتی ترکیبی و چندلایه نشان میدهند. سفر مستقل، تعاملات میانفرهنگی، و نقش در خدماترسانی، نمودهایی از کنش زنانهای است که فراتر از نقشهای سنتی میرود
تیپهای انگیزشی در عاملیت زنانه
یکی از ابعاد پیچیده و معنادار این تجربه، تنوع گستردهی الگوها و انگیزههای زنان حاضر در حسینیه است. این تنوع، تحلیلهای ذاتگرایانه از «زن مسلمان» را به چالش میکشد.مشاهدات مشارکتی در این فضا، نشان داد که سه تیپ انگیزشی از کنش دینی، مطابق با دستهبندی ماکس وبر، قابل تشخیصاند:
1-زنانی با انگیزه شخصی و سلوکی
این گروه، مشارکت در آیین را راهی برای تطهیر درونی و نزدیکی به خدا میدانند. غالباً درونگرا، آرام و عمیقاند، اما در دل آیین حضوری فعال دارند
2-زنانی با انگیزهی ایدئولوژیک یا سیاسی
عمدتاً در میان برخی زنان ایرانی، گفتمانهایی چون مقاومت، آمادگی برای ظهور، و جهاد تبیین دیده میشود. آنان اربعین را میدان مبارزهی معنوی علیه ظلم و ناآگاهی میدانند
3-زنانی با انگیزههای عاطفی و روزمره
عباراتی چون «آمدهام دلم آرام شود» یا «دلم برای امام حسین تنگ شده بود» از این گروه شنیده میشود. این زنان ممکن است انگیزهای فردی داشته باشند، اما در دل مناسک، تجربهای جمعی و معناآفرین خلق میکنند
تفاوتها و همبستگیها: جنسیت، قومیت و تجربه
در حسینیه، زنان ایرانی و عراقی از اقشار و فرهنگهای مختلف در کنار هم حاضر بودند. زنان عرب زبان خوزستان بهعنوان پل ارتباطی عمل میکردند. مراسم روضه به دو زبان عربی و فارسی برگزار میشد و از همان ابتدا نوعی حس اعتماد، خواهرانگی و مشارکت فعالانه در فضا موج میزد؛ به طوری که هم ملایه های ایرانی(اهالی عرب زبان خوزستان) مرثیه میخوانند و هم عراقی. در میان زنان عراقی هم مانند ایرانی ها ؛ برخی کاملاً سنتی و مذهبی بودند و برخی دیگر امروزی و مدرن و طبعا" با آرایش یا پوشش متفاوت (خیلی از زنان جوان چهره های بوتاکس شده داشتند) با این حال، همگی در یک چیز مشترک بودند: خواستِ معنا، مشارکت، و بازسازی و تقویت پیوندی ازلی با امام حسین(ع).
حضور شخصیتهایی مانند معلم قرآنی از بصره—زنی مسن با تحصیلات و سابقهی زندگی در آمریکا که همسرش در زمان صدام به جرم عدالت خواهی کشته شده بود —نشان از پیچیدگی نقش زن مذهبی در جامعهی امروز دارد. او فرزندانی تربیت کرده است که همگی دارای تحصیلات عالیه در حوزه یا دانشگاه هستند. زنان مسنتر عراقی از مشارکت جمعی در مراسم میگفتند؛ اما جوانترها از محدودیتها و سهم اندک خود در تصمیمگیریها گلایه داشتند. در مقابل، حضور آزادانه زنان ایرانی درفضای مناسکی اربعین—که گاه تنها سفر میکنند—تحسین برخی عراقیها را برانگیخته بود اگر چه برای زنان سنتی تر چنین رفتاری از سوی زنان ایرانی امری مذموم و هنجارشکنانه محسوب می شود.
حضور زنان در راهپیمایی اربعین پدیدهای نسبتاً نوپاست، بهویژه پس از سقوط صدام. امروزه، زنان نهتنها شرکتکنندگان بلکه حاملان فرهنگ عاشوراییاند؛ الگویی برای نسلهای دیگر در دو سوی مرزها.
در مجموع، عاملیت زنانه در مناسک اربعین را باید پدیدهای چندلایه، متکثر و در حال تحول دانست؛ حضوری که هم ریشه در سنت دارد و هم گشوده به امکانهای نو. از مناسک درونی تا کنش اجتماعی، از مأمنی زنانه تا میدان بازآفرینی فضا، این تجربه، آینهای است از تلاقی جنسیت، دین، فضا و بدن در آیینهای معاصر.
نظر شما