با این حال، زمانی که پای حمایتهای ملی و بودجهریزیهای کلان به میان میآید، مشهد با کمتوجهی جدی مواجه است.
برگزاری کارگروهها و جلسات فراوان ملی با مصوباتی که در پیچ و خم بروکراسی اداری گم میشوند، یا حضور نمایشی مسئولان در مناسبتهای پرزائر مانند ایام شهادت و ولادت امام رضا(ع) و نوروز، نتوانسته گرهی از مشکلات این شهر بگشاید.
فرار از مسئولیتهای ملی
نمایندگان مجلس در این میان نقش محوری دارند و باید پاسخگو باشند که فارغ از تعداد جلسات، چه اقدام عملی و مؤثری برای رفع نیازهای مشهد انجام دادهاند؟ برخی از مسئولان دولتی وظایف وزارتخانهها و سازمانهای ملی را نادیده میگیرند؛ از توسعه حمل و نقل ریلی و هوایی گرفته تا ارتقای خدمات شهری، بهداشت و امنیت. هرچند در مناسبتهای خاص، مصوباتی برای تخصیص امکانات ملی به مشهد تصویب میشود؛ اما مردم بهترین قضاوت را دارند که آیا این مصوبات کافی بوده یا خیر.
در این میان، نقش رسانهها بیش از هر زمان دیگری حیاتی است. برجستهسازی جایگاه ملی مشهد با روایتهای پراکنده و محلی محقق نمیشود؛ بلکه نیازمند ترسیم تصویری جامع است؛ تصویری که بتواند مطالبات را به درستی نمایان کند و افکار عمومی و تصمیمسازان را به تحرک وادارد.
سادهانگاری در یک پرونده ملی
مشهد با میزبانی سالانه ۳۰ میلیون زائر، سزاوار نگاه و بودجه ملی است. نادیده گرفتن این واقعیت، نهتنها فشار مضاعفی بر شهر و زائران وارد میکند؛ بلکه به تدریج اعتماد و رضایت عمومی را نیز مخدوش میکند. اگر نگرش ملی در ذهن تصمیمگیران اصلاح نشود، نتیجه روشن است: تکرار کلیشهها، شانه خالی کردن از مسئولیت و رها شدن مشهد زیر بار انتظارات.
بیتوجهی به زائران بهعنوان سرمایه اجتماعی و دینی کشور پیامدهای خطرناکی دارد. زائران مشهد، بخشی از هویت ملی و مذهبی ایران را نمایندگی میکنند و هرگونه ضعف در خدماترسانی به آنها، نهتنها به خراسان رضوی؛ بلکه به کل تصویر ایران آسیب میزند.
مسئولان کشوری باید بپذیرند که مشهد با این توصیفات، یک پرونده ملی است نه صرفاً استانی یا نهادی. اگر نگاه کلان در تصمیمگیریها پررنگ نشود، هم فشار بر مدیریت محلی افزایش مییابد و هم کیفیت سفر زائران تنزل پیدا میکند.
شاخصهای بازنگری
امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز به بازتعریف تصویر ذهنی مسئولان از مشهد احساس میشود؛ تصویری که باید بر اساس واقعیتهایی مانند جمعیت میلیونی زائران، زیرساختهای فرسوده، ضرورت بودجه ملی و جایگاه جهانی این شهر ترسیم شود. بدون این بازنگری، هر سال شاهد تکرار همان سخنان کلیشهای خواهیم بود بیآنکه بار مشکلات زائران سبکتر شود.
بودجه زیارت و تناسب آن با نیازهای مشهد، وضعیت نامطلوب آزادراه حرم تا حرم، پیشرفت کُند قطار سریعالسیر در دهه اخیر و مشارکت دولت در پیشرفت حمل و نقل شهری مانند مترو نمونههای عینی برای ارزیابی عملکرد نمایندگان مجلس و دولت در قبال مشهد و زائران است. آیا این نگاه تغییر خواهد کرد؟ پاسخ را باید در اقدامهای عملی جستوجو کرد.
نظر شما