در بحبوحه یکی از تلخترین بحرانهای انسانی معاصر، داستان ساده و در عین حال نمادینی از وفاداری و رنج در غزه توجه رسانهها و افکار عمومی جهان را به خود جلب کرده است؛ سگ ژرمن شپردی که همراه «حامد عاشور»، جوان فلسطینی، در چادر کوچک و پارهای در دل محاصره اسرائیل زندگی میکند. این داستان به سرعت به یکی از پربازتابترین روایتهای سال گذشته تبدیل شد، واکنشهای گستردهای در سطح جهانی به همراه داشت؛ سازمانهای حقوق حیوانات تماس گرفتند، عکسها درخواست شد، تلاشهایی برای نجات سگ از محاصره شکل گرفت، اما در کمال تعجب هیچکس از وضعیت انسانی که این سگ همراه او بود، نپرسید!
این تفاوت عمیق در نحوه واکنش جهان، نمادی از یک واقعیت تلخ و نگرانکننده است که فراتر از این داستان ساده سگ و انسان در غزه قرار دارد؛ شرطیسازی ذهن غربی برای دیدن و احساس کردن نسبت به فلسطینیها.
روایت سگ و انسان در دل محاصره
«حامد عاشور» سال گذشته داستان همراهیاش با این سگ وفادار را منتشر کرد و این روایت در رسانههای عربی و بینالمللی بازتاب وسیعی یافت. بیش از پنج میلیون نفر در سراسر جهان این داستان را خواندند و متن آن به هفت زبان ترجمه شد. این سگ نه تنها نماد پایداری در شرایط سخت غزه شد، بلکه مورد توجه سازمانهای بینالمللی حقوق حیوانات نیز قرار گرفت. یک سازمان فعال در دوبلین، ایرلند، برای پیگیری وضعیت سگ تماس گرفت، عکس چادر کوچک و تکهپارهای که حامد و سگ در آن زندگی میکردند را درخواست کرد و حتی راههایی برای نجات سگ از محاصره پیدا کرد.
اما جالب اینجاست که هیچکس درباره حامد و زندگی سخت او نپرسید. حامد کسی بود که در چادری نامناسب، زیر بمبارانها و در شرایط قحطی زندگی میکرد؛ جایی که حتی برای یک سگ هم جای امن و تمیزی نبود.
شرطیسازی ذهن غربی و حذف انسانیّت فلسطینیها
این واکنش جهانی که تنها سگ را دیده و انسان را فراموش کرده است، نتیجهی فرآیندی پیچیده از «انسانزدایی سیستماتیک» فلسطینیها در رسانهها و فرهنگ غربی است. دهههاست که رسانههای اصلی غربی و صنعت هالیوود، تصویری منفی، خشن و غیرانسانی از فلسطینیها ارائه کردهاند. تصویری که باعث شده ذهن مخاطب غربی، به طور ناخودآگاه، نسبت به رنج فلسطینیها حساسیت کمتری نشان دهد و آنها را «دیگری» ای بیرحم و خطرناک تصور کند.
در این شرایط، این نوع شرطیسازی باعث میشود حتی داستانهای انسانی و روایتهای رنجآور، به حاشیه رانده شوند، در حالی که داستان سگ به دلیل ویژگیهای نمادین و جهانی بودن همدردی با حیوانات، به سرعت در صدر توجه رسانهها قرار میگیرد.
غزه؛ نمادی از رنج انسانی و فراموشی جهانی
غزه در سالهای اخیر تبدیل به یکی از بزرگترین نمادهای بحران انسانی جهان شده است. تحت محاصره شدید اسرائیل، مردم این باریکه از کمبود شدید غذا، آب پاک و دارو رنج میبرند. طبق گزارش وزارت بهداشت غزه، بیش از ۶۲ هزار نفر در نتیجه خشونتهای جنگ و محاصره کشته شدهاند. بیش از ۷۰ کودک تنها به دلیل سوءتغذیه جان خود را از دست دادهاند. کمکهای بشردوستانه که هزاران تن هستند، در گذرگاههای مرزی معطل ماندهاند و میلیونها نفر در شرایط ناگوار قحطی، بیماری و بیخانمانی زندگی میکنند.
با این حال، صدای این انسانها کمتر به گوش جهانیان میرسد. وضعیت آنان تحت تأثیر سیاستهای جهانی، منافع ژئوپلیتیک و فرآیندهای رسانهای پیچیده قرار دارد که رنج آنها را به فراموشی سپرده است.
حیوانات، بازتاب دیگری از بحران انسانی
سگها و دیگر حیوانات در غزه نه تنها همراه و همدرد انسانها بودهاند، بلکه خود نیز قربانی این جنگ و محاصره هستند. گزارشها و تصاویر نشان میدهد که سگهای ولگرد گرسنه در خیابانهای غزه از اجساد انسانها تغذیه میکنند. سگهایی که به مناطق یهودینشین گریختهاند، به عنوان تهدید قلمداد شده و کشته شدهاند، در حالی که سگهای داخل غزه با وجود شرایط سخت، توانستهاند به نوعی به حیات ادامه دهند.
این واقعیت نشان میدهد که رنج و بیخانمانی تنها مختص انسان نیست، بلکه همه موجودات زنده در این محاصره، در معرض خطر و آسیب قرار دارند.
پیوند انسانی؛ وفاداری سگ و انسان در غزه
اما در دل این همه رنج، پیوند عاطفی و انسانی میان حامد و سگش به ما یادآوری میکند که حتی در سختترین شرایط هم میتوان ارتباط و محبت را حفظ کرد. حامد در خاطرات کودکیاش در اردوگاه پناهندگان نهرالبارد، رابطه عمیق میان انسان و سگها را دیده و فهمیده است که این رابطه فراتر از رقابت بر سر بقاست؛ این یک پیوند همزیستی، وفاداری و همراهی در برابر دشواریهای مشترک است.
سگی که حاضر است حتی در شرایط گرسنگی و بمباران کنار انسان بماند، نمادی زنده از وفاداری است، بیتظاهر و غریزی، بر خلاف احساسات ساختگی و مشروطی که در برخی روابط انسانی دیده میشود.
پرسشی عمیق در برابر ذهن شرطیشده
داستان حامد و سگش در غزه، تصویری فراتر از یک روایت حیواندوستانه است؛ این داستان نمادی است از نحوه شکلگیری و عملکرد ذهن غربی نسبت به فلسطینیها. وقتی جهان میتواند برای نجات یک سگ بسیج شود اما میلیونها انسان در محاصره و جنگ فراموش شوند، باید درباره ریشههای این بیتفاوتی تأمل کرد.
شرطیسازی ذهن غربی، محصول دههها تبلیغات و رسانهپردازی است که فلسطینیها را به موجوداتی «نامرئی» و «بیارزش» تبدیل کرده است. تنها راه عبور از این چرخه تلخ، توجه عمیقتر و انسانیتر به روایتهای واقعی فلسطینیها و پایان دادن به این «انسانزدایی سیستماتیک» است.
نظر شما