در غروب غمگین ایام پایانی صفر، آنگاه که زمزمههای حزین شهادت غریب مدینه، کریم اهلبیت، امام حسن مجتبی (علیهالسلام)، در کوچه پسکوچههای دلها میپیچد، نه تنها یادآور مظلومیتی دیرینه است، که دریچهای است به سوی درک عمیقتر از حکمت پنهان امامت. در این وادی پر از اندوه و انتظار، جایی که هر قدم، حکایتی از صبر و بصیرت را روایت میکند، به سراغ حجتالاسلام ابراهیم انصاری بحرینی، مفسر گرانقدر قرآن کریم، رفتهایم تا پرده از اسرار پیوند ناگسستنی صبر حسنی با حماسه حسینی برداریم؛ پیوندی که به فرموده ایشان، دو ریسمان محکم برای رسیدن به ساحل ظهور منجی موعود است.
در دعای شریف ندبه، پس از تبیین جایگاه و مصائب ائمه اطهار (علیهمالسلام) و اشاره به آیات الهی، ناگهان ندای «أَیْنَ الْحَسَنُ أَیْنَ الْحُسَیْنُ...» طنینانداز میشود. این پرسش محوری، که چرا در این نقطه از دعا، نام مبارک امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به این ترتیب و با چنین تأکیدی مطرح میشود، چه حکمتی دارد و چه پیوندی با مسیر انتظار و ظهور حضرت ولیعصر (عج) برقرار میکند؟
در دعای ندبه، پس از آنکه به سرنوشت و مصائب اولیای الهی اشاره میکنیم و میگوییم: «فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ، وَسُبِیَ مَنْ سُبِیَ، وَأُقْصِیَ مَنْ أُقْصِیَ، وَجَرَی الْقَضَاءُ لَهُمْ بِمَا یُرْجَی لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ، إِذْ کَانَتِ الْأَرْضُ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ» (پس کشته شد آنکه کشته شد، و به اسارت رفت آنکه به اسارت رفت، و دور شد آنکه دور شد، و قضا برای آنان به آنچه پاداش نیکویش امید میرود، جاری گشت، چرا که زمین از آن خداست، آن را به هر که از بندگانش بخواهد به ارث میدهد و سرانجام از آن پرهیزکاران است)، بلافاصله پس از این ابراز احساسات و تبیین تاریخی، ندای «أَیْنَ الْحَسَنُ أَیْنَ الْحُسَیْنُ أَیْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَیْنِ صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ وَصَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ أَیْنَ السَّبِیلُ بَعْدَ السَّبِیلِ» (کجاست حسن؟ کجاست حسین؟ کجاست فرزندان حسین؟ صالحی پس از صالحی و صادقی پس از صادقی؟ کجاست راهی پس از راهی؟) را سر میدهیم. این ترتیب، یعنی ابتدا نام امام حسن(ع) و سپس امام حسین(ع)، بسیار معنادار است. این نشان میدهد که هم امام حسن(ع) و هم امام حسین(ع) در رسیدن به امام زمان(عج) نقش حیاتی دارند؛ نه یکی از آنها، بلکه هر دو با هم. به تعبیر دیگر، ما باید دو ریسمان را بگیریم تا به سوی امام زمان(عج) حرکت کنیم. این ندای «أین الحسن» تنها حسرت بر غیبت یا مظلومیت ایشان نیست، بلکه اشارهای عمیقتر و فراتر از مقولههای صرفاً احساسی است. اگر کسی امام حسنشناس شود، به امام حسینشناس هم میرسد، وگرنه یک طرف کار لنگ خواهد زد.
شما به نکته بسیار کلیدی «صبر حسنی» و «حماسه حسینی» اشاره فرمودید و این دو را مکمل یکدیگر در مسیر رسیدن به امام زمان (عج) دانستید. لطفاً بفرمایید منظور از «صبر حسنی» چیست و چه تفاوتی با سایر انواع صبر، از جمله «صبر اولوالعزم» که در قرآن کریم به آن اشاره شده، دارد؟ و چگونه این صبر، انسان را به حماسه حسینی پیوند میزند؟
«صبر حسنی» و «حماسه حسینی» دو بال برای پرواز به سوی ظهورند. صبر حسنی، صبری است از جنس صبر «اولوالعزم» از رسولان. وقتی قرآن میفرماید: «فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ» (پس صبر کن همانگونه که پیامبران اولوالعزم صبر کردند)، این صبر به معنای صبر در مصیبت یا صبر کربلا نیست. چرا که صبر ایوب یا صبر یعقوب که در مصیبت بودهاند، جزو صبر اولوالعزم محسوب نمیشوند. کلمه «صبر» در اینجا، به معنای «ثَبَتَ» و «انتظار» است. یعنی انتظار داشته باش، همانند انتظاری که اولوالعزم داشتند. شبیهترین آن در قرآن، آیه «فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ الْحُوتِ» (پس برای حکم پروردگارت صبر کن و مانند صاحب ماهی [یونس] مباش) است. این صبر، صبرِ انتظار است. پس، «صبر حسنی» صبری است که مبتنی بر انتظار و درک نشانههاست؛ صبری که انسان را برای یک حرکت بزرگتر آماده میکند. با «صبر حسنی» است که میتوان به «حماسه حسینی» رسید و خود را به امام زمان (عج) نزدیک کرد.
با توجه به تحلیل شما از سوره یوسف و وجود دو نوع «صبر جمیل» در آن، لطفاً این دو نوع صبر را تشریح فرمایید و بفرمایید کدام یک از این صبرهای جمیل، مصداق «صبر علوی» است و کدام یک «صبر حسنی»؟ و این تمایز چه کاربردی در فهم مسیر انتظار و وظایف منتظران دارد؟
سوره یوسف، گنجینهای از معارف مهدوی و صبر است. در این سوره، دو نوع «صبر جمیل» داریم که هر دو زیبا هستند، اما کاربرد و معنای متفاوتی دارند. صبر جمیل اول: این صبر، صبری است که یعقوب(ع) در مواجهه با ادعای دروغین فرزندانش درباره خورده شدن یوسف توسط گرگ، از خود نشان میدهد. او میگوید: «فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَی مَا تَصِفُونَ» (پس صبری نیکو [خواهم داشت] و خداست که در برابر آنچه میگویید، یاریدهنده است). این صبر، صبری است برای حفظ اصل دین و بقای آن. اگر یعقوب (ع) در آن لحظه برمیخاست و با فرزندانش درگیر میشد، ممکن بود یوسف را از بین ببرند یا اسلام (که در اینجا به منزله یوسف است) نابود شود. این صبر، «صبر علوی» است؛ صبری که امیرالمؤمنین علی(ع) پس از رحلت پیامبر(ص) برای حفظ اصل اسلام و جلوگیری از نابودی آن، به مدت ۲۵ سال به کار گرفتند. این صبر، کار هر کسی نیست و فقط یک نفر میتواند آن را به این شکل تحمل کند. امام علی(ع) میدانستند که اگر کوچکترین حرکتی کنند، اصل اسلام از بین میرود. صبر جمیل دوم: این صبر، صبری است که یعقوب(ع) در مرحله دوم، پس از بازگشت فرزندانش از مصر و مفقود شدن بنیامین، از خود نشان میدهد. او میگوید: «یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِن یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَیْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ» (ای پسرانم! بروید و از یوسف و برادرش جستوجو کنید و از رحمت خدا ناامید نشوید). این صبر، «صبر حسنی» است. در این مرحله، یعقوب (ع) نشانهها را میبیند، میفهمد که یوسف زنده است و در مصر است، اما عجله نمیکند. او منتظر جمع شدن نشانهها و فراهم شدن بستر مناسب است. این صبر، صبری است برای عموم مردم و منتظران ظهور. صبر حسنی یعنی درک نشانهها و آیات الهی در زمان غیبت و آمادهسازی خود برای حرکت بزرگ.
با این اوصاف، چگونه میتوان «صبر حسنی» را در عصر حاضر و در دوران غیبت، به عنوان یک راهبرد عملی برای منتظران ظهور به کار گرفت؟ و این صبر چگونه به درک و تشخیص «نشانهها»ی ظهور، که به فرموده شما بسیار حائز اهمیت هستند، کمک میکند؟
«صبر حسنی» در دوران غیبت، به معنای انتظار فعال و بصیرتمندانه است. این صبر، به ما میآموزد که نشانهها و آیات الهی را که در جهان رخ میدهد، به درستی درک کنیم و عجله نکنیم. ما به منزله فرزندان یعقوب(ع) هستیم و رهبر عزیزمان به منزله یعقوب. امام زمان(عج) به منزله یوسف(ع) است که نشانهها را میفرستد. طوفانها، سونامیها و حوادث جهانی، همه نشانههایی هستند که امام زمان(عج) در حال جمعآوری آنهاست. ما باید یاد بگیریم که این نشانهها را درک کنیم و عجله نکنیم. همانطور که فرزندان یعقوب(ع) در ابتدا متوجه اشارههای یوسف(ع) نشدند، ما نیز ممکن است بسیاری از نشانهها را درک نکنیم. «صبر حسنی» به ما میآموزد که با دقت به این نشانهها بنگریم و آنها را جمعآوری کنیم. امام حسن مجتبی(ع) نیز در زمان خود، با صبری از همین جنس، نشانهها را جمعآوری میکردند و دانه دانه به امام حسین(ع) تقدیم میکردند. این نشانهها بودند که بستر قیام امام حسین(ع) را فراهم آوردند. اگر این نشانهها نبودند، امام حسین(ع) حرکت نمیکردند. پس، «أین الحسن» یعنی این صبر را یاد بگیرید و «أین الحسین» یعنی با این صبر، همراه شوید تا به «بقیة الله» برسید.
در نهایت میتوان گفت شهادت و زندگی پربار امام حسن مجتبی(ع)، نه تنها فصلی از مظلومیت تاریخ شیعه، بلکه گنجینهای از حکمت و بصیرت است. «صبر حسنی» فراتر از یک تحمل ساده، رویکردی فعالانه و مبتنی بر درک نشانهها و فراهم آوردن بستر برای حرکتهای بزرگتر است. این صبر، که در سیره امام حسن(ع) و حتی در مدیریت حکیمانه امام خمینی(ره) نیز تجلی یافت، نقشه راهی است برای منتظران واقعی؛ تا با بصیرت و درایت، نشانههای ظهور را دریابند و خود را برای حماسه عظیم حسینی، که در نهایت به قیام منجی موعود میانجامد، آماده سازند. باشد که در این ایام حزنانگیز، با تأمل در سیره کریم اهلبیت(ع)، گامی بلندتر در مسیر انتظار پویا برداریم و خود را شایسته درک دولت کریمه حضرت ولیعصر(عج) گردانیم.
نظر شما