در جای جای قرآن کریم در معرفی رسول خاتم(ص) خداوند متعال ایشان را دلسوز امت در هدایت و رهبری معرفی میکند و میفرماید: این روحیه در حضرت(ص) به قدری قوی است که بیم آن میرفت جان خود را از دست بدهد... این حالت در حضرت(ص) به اندازهای بود که حتی در واپسین لحظات هم از هدایت امت غافل نشد و در همان لحظات هم منشور حیات طیبه و راه بهزیستن را عرضه کرد. در آستانه سالروز رحلت پیامبر اعظم(ص) در این باره با حجتالاسلام والمسلمین محمدکاظم راشد یزدی، کارشناس و خطیب گفتوگو کردهایم.
رسول خدا(ص) در کنار آیندهنگری خود برای امت و به یادگار گذاشتن قرآن و عترت برای مسلمانان به عنوان میراث ماندگار خود، چه آموزههایی را در واپسین لحظات عمر بر جای نهاد که برای امروز ما هم راهگشاست؟
لحظات پایانی حیات عمر مبارک پیامبر(ص) بود، حضرت رسول(ص) اشاره کرد، میخواهم بنشینم در حالی که بر سینه امیرالمؤمنین(ع) تکیه کرده بود، در همان حال حضرت امیر(ع) آن موقعیت را مغتنم شمرد از پیامبر(ص) پرسید: ای رسول خدا(ص)! رئوس سنن شما چه بود؟
پیامبر(ص) در پاسخ به این پرسش هشت جمله فرمود و با تکرار جمله هشتم به ملکوت اعلی پیوست، از این رو این هشت اصل بسیار اهمیت دارد. نخستین جمله این بود: «الْعَقْلُ أَصْلُ دِینِی» یعنی اساس و بنیان دین من عقل است و خلاف عقل سلیم در این دین وجود ندارد. دومین جمله این بود که فرمود: «العلمُ سلاحی»، اسلحه پیشرفت من علم است. در سومین جمله فرمود: «الصبرُ ردائی» یعنی پوشش من قدرت تحمل من بود و در دژ محکم تحمل زندگی میکردم.
در ادامه و به عنوان چهارمین آموزه فرمود: «الحبُّ رأس مالی» یعنی سرمایه من محبت بود، ایشان در ادامه و جمله پنجم تأکید کرد: «قُرَّةُ عَیْنِی فِی الصَّلَاةِ» نور چشم من در نماز است. در جمله ششم رسول خدا(ص) فرمود: «یاعلی! مِن ثمره فوادی ذِکرالله» یاد خدا میوه دل من بود و در ادامه فرمود: غصه من برای امت بود. سپس امیرالمؤمنین(ع) پیامبر(ص) را در بستر خوابانید در حالی که دستش در دستان حضرت رسول(ص) بود. پس از مدت کوتاهی پیامبر(ص) دست امیرالمؤمنین(ع) را فشرد و فرمود: «یا علی! الی الرفیق الاعلی؛ الی الرفیق الاعلی» این هشتمین جمله را به قدری تکرار کرد که امیرالمؤمنین(ع) میفرماید لرزش بر زبان پیامبر(ص) مستولی و کلام مبارکشان قطع شد و روحشان به عالم ملکوت پرواز کرد.
معنای این جمله و تکرار و تأکید پیامبر(ص) از چه جهت بود؟
الی الرفیق الاعلی یعنی دارم به سمت کسی میروم که مهربانیاش از همه بیشتر است و این جمله را آن قدر تکرار کرد که زبانش لرزید و کلام مبارکش برای همیشه قطع شد. این یعنی در حساسترین زمان (آخرین لحظات عمر پیامبر(ص)) عالیترین کلمات را بر زبان آورد.
این خلاصه سنن نبوی، خلاصه دین اسلام است که پیامبر(ص) برای امیرالمؤمنین(ع) بیان کرد تا برای تاریخ به یادگار بماند.
باید توجه داشت اگر این اصول را در سبک زندگیهای خود پیاده کنیم گویی تمام اسلام در حیات ما اجرا شده چون حضرت(ع) سنن خود را که عصاره اسلام ناب است در این هشت جمله و فراز خلاصه و بیان کرد و انسان اگر به زینت عقل، علم، صبر و سلاح نماز، یاد خدا، غمخواری برای مردم و امیدواری به مهربانی خدا مجهز شود، دیگر بنبست برایش معنا ندارد و در مسیری که خدای متعال برای خلقت و حیات او در نظر گرفته حرکت میکند.
چرا جامعه ما با برخی از این معانی آن قدر که باید مأنوس نیست؟ کجا کمکاری کردهایم و چگونه میتوانیم فرهنگسازی کنیم؟
رسول اکرم(ص) بر همه پیامبران الهی افضل است و مُهر نام نامی ایشان طومار ارسال رسل را ممهور و ختم کرده است. خاتم رسولان و پیامبران است و آخرین نقطه کمال را طی کرد و دستور قرآن هم این است که ما از زندگی پیامبر(ص) برای زندگی خود سرمشق برداریم. پیامبر(ص) راه کمال را طی کرد و این مسیر را هم به ما یاد داد. بشر هم برای همین خلق شده است. مسیر انسان با مسیر موجودات دیگر فرق میکند. حیوانات هیچ رشد مقامی ندارند ولی انسان برای زندگی کردن و رشد و کمال خلق شده است نه فقط برای زنده ماندن. رشد آدمی به آن است که به جز خدا نبیند. اما با وجود دین اسلام و آموزههای نبوی ما از این مسیر دور افتادهایم. کمکاری ما این است که در تمام مسائل صرفاً گرفتار زندگی هستیم و به دین که عامل پیشرفت است، کمتر توجه میکنیم. این مسئله هم در زمان رسول خدا(ص) و هم در دوران کنونی صدق میکند. رأفت پیامبر(ص) در حق امت به اندازهای است که در آن لحظات سخت پایان حیات هم نگران امت است و برایشان برنامه حیات طیبه تجویز میکند، برای همین هم قرآن در معرفی رسول خاتم(ص) میفرماید: پیامبر(ص) از مردم، با مردم و برای مردم است و به همین خاطر در دلهای مردم جای دارد.
نظر شما