و اینک با غروب آفتاب در شب آخر ماه صفر، حزن و اندوه وصفناپذیری در آستان مبارک سلطان سریر ارتضا، حضرت اباالحسن الرضا(ع) حاکم است، زیرا زائران، مجاوران و همه دلدادگان هشتمین امام معصوم(ع) عزادار شهادت جانسوز پاره تن رسول خدا(ص) غریب الغربا و معین الضعفا امام رضا(ع) بوده و در حقیقت آنان در شب پایانی ماه صفر، در عزا و ماتم شهادت غریبانه «صاحبخانهای» رئوف، صدیق و شهید، دلشکسته و سوگوار به این آستان مبارک مشرف میشوند.
شب «یتیمی» امام رضاییها
در شب شهادت هشتمین پیشوای شیعیان جهان، امام رضا(ع)، حس و حال خاصی در این آستان مبارک به چشم میخورد. زمین و زمان، در و دیوار و همه و همه عزادار صاحبخانهای هستند که آستان مبارکش، پناه بیپناهان و جایجای حرم مطهرش، مقصد و مقصود تمام کسانی است که سختی راه و سفر را به عشق زیارت مضجع شریف پاره تن رسول خاتم(ص) به جان خریدهاند. همه دلدادگان امام مهربانیها در شب ماتم و عزای شهادت رضای آل محمد(ع)، سوگوار امام و پیشوایی هستند که خودش در حدیثی فرمود: «... امام، همدم و رفیق و پدر مهربان و برادری
همسان است ...» (الکافی-ج۱-ص۲۰۰).
به همین دلیل زائران و مجاوران این آستان ملکوتی، شب شهادت حضرت ثامن الائمه(ع) را شب یتیمی و بیکسی خود میدانند.
درست مانند علی رضازاده، جوان سی ساله تهرانی که با اشک و ناله به خبرنگار روزنامه قدس میگوید: ما همه امشب یتیم شدهایم. امام رضا(ع) از پدر و مادر برای ما بهتر و والاتر است. امشب همنوا با فرزند امام رضا(ع) حضرت جواد الائمه(ع) در یتیمی شیعیان و محبان امام هشتم(ع) باید گریست.
پسر بچه حدود هفت یا هشت ساله در گوشه صحن انقلاب اسلامی توجهم را به خودش جلب میکند. او پیراهنی مشکی بر تن دارد که روی سینهاش با خطی زیبا این عبارت نوشته شده است: «امام رضا جانم، دوستت دارم». در کنار والدینش با علی کوچولو همکلام میشوم و او با زبان شیرین کودکی و با لهجه یزدی میگوید: امام رضا(ع) را دوست دارم. برای سینهزنی به حرم مطهر آمدم. امشب برای امام رضا(ع) گریه میکنم. حسین نوری، پدر سی و هشت ساله این کودک هم این گونه بیان میکند: شب شهادت امام رضا(ع) حس و حال زائران، خدام، مجاوران و همه و همه در این حرم مطهر با شبها و روزهای دیگر فرق میکند. انگار زمین و زمان و در و دیوار و... همه برای شهادت امام رئوف(ع) فریاد و ناله سر میدهند. موضوع شهادت امام مهربانیها، عالم آل محمد(ع) حتی تصور و بیان کردنش، سخت و جانکاه است.
امضای امام رضا(ع) در پایان دو ماه عزاداری محرم و صفر
دسته عزاداری یکی از هیئتهای شهرستانی در گوشه صحن پیامبر اعظم(ص) نیز حس و حال خاصی دارد. ذاکر و میاندار این هیئت در حالی که روبهروی گنبد حرم مطهر ایستاده است با صدایی بلند میگوید: «... امام رضا جان، این مردان و زنان عزادار که غلامان شما و کنیزان مادرتان حضرت زهرا(س) هستند، به عشق جدت امام حسین(ع)، از ابتدای ماه محرم تا شب شهادت شما، دو ماه عزاداری و سوگواری کردهاند. امشب خدمت شما رسیدند تا شما مُهر تأیید و امضای نهایی را پای کارنامه عزاداری آنان بزنید...».
محمد صالحی یکی از اعضای این هیئت از شهرستان علیآباد استان مازندران نیز اظهار میکند: همه ساله برای شب شهادت امام رضا(ع) به حرم مطهر مشرف میشویم، آمدهایم تا امام هشتم(ع) عزاداریهای ما را قبول کند تا مورد قبولی خدای متعال قرار گیرد.مرجانه صفدری بانوی زائری است که با دختر سیزده سالهاش در پشت این هیئت مشغول عزاداری است. او اهل تهران بوده و میگوید: من با این هیئت آشنا نیستم، اما هر جا که پرچم عزای اهل بیت(ع) بلند باشد، همه دلدادگان خاندان پیامبر(ص) عضو آن هیئت هستند. من و خانوادهام با اشک چشم، خاک پای زائران امام رضا(ع) را سرمه چشم میکنیم. امشب دل همه در عزای ثامن الحجج(ع) خونین است. خداوند مأمون عباسی را لعنت کند که دست به چنین جنایت بزرگی زد.
با شمع قلبمان، به مجلس عزای امام رضا(ع) آمدهایم
به لحظات غروب آفتاب در شب پایانی ماه صفر نزدیک میشویم. فضایی از صحن پیامبر اعظم(ص) در حرم مطهر رضوی برای برگزاری آیین خطبهخوانی شب شهادت امام رضا(ع) با نردهگذاری از دیگر قسمتهای این صحن جدا شده است. پس از برگزاری نماز جماعت مغرب و عشا، خدمه بارگاه مطهر امام هشتم(ع) شامل خادمان، کفشداران، دربانان و... و همچنین برخی از خواهران خدمه و خادمیار رضوی به همراه میهمانان، مدیران و مسئولان کشوری، استانی، شهری و... با لالهها و شمعهای در دست آماده شرکت در این مراسم و آیین قدیمی و سابقهدار در بارگاه امام رئوف و مهربان میشوند.
اما در پشت نردههای محل برگزاری این مراسم، بسیاری از مردان، زنان، کودکان و خردسالان، جوانان و پیران و... به عشق و ارادت به امام رضا(ع) با اشک و ناله نیز سوگوار ماتم شهادت
ثامن الحجج(ع) بوده و همناله با خادمان این آستان مبارک در رثای شهادت غریب الغربا(ع) اشک ماتم میریزند.
نوجوانی مشکیپوش با یک شمع کوچک در دست به خبرنگار روزنامه قدس میگوید: من که خادم این حرم مطهر نیستم، اما دوست دارم مثل خادمهای امام رضا(ع) با شمع روشن عزادار امام هشتم(ع) باشم. حسین نجفی چهارده ساله اهل کاشان ادامه میدهد: انشاءالله یک روز خادم امام رضا(ع) میشوم.
زائر کهنسالی نیز میگوید: ما به عشق امام رضا(ع) امشب بر سر و سینه میزنیم. ای کاش ما هم خادم امام هشتم(ع) میبودیم، اما خدا را شکر در شب شهادت امام رضا(ع) خداوند روزیمان کرد توی حرم مطهر آقاجان امام هشتم(ع) باشیم.
بانوی عزاداری در کنار نردههای محل برگزاری این مراسم ایستاده و با اشک چشم بیان میکند: امشب تنها خادمهای امام رضا(ع) عزادار امام هشتم(ع) نیستند. فرشتگان در عرش اعلی سوگوار فرزند زهرا(س) و پاره تن رسولالله(ص) هستند. ما شمعی نداریم تا مثل خادمهای امام رضا(ع) در این مراسم شرکت کنیم. ما با شمع دلمان به عزا و ماتم شهادت امام هشتم(ع) آمدهایم.
مادر پیری در حالی که روی صندلی چرخدار نشسته و با تسبیح در دستش ذکر میگوید هم حس و حال خاص خودش را دارد. بیبی عذرا نظری، هفتاد و پنج ساله اهل مازندران است. او به اتفاق نوهاش به حرم مطهر آمده تا نظارهگر این مراسم باسابقه باشد. وی میگوید: نه تنها امشب، همیشه عزادار فرزندان مظلوم بانو زهرای مرضیه(س) هستم. امشب دلمان از غربت و شهادت امام هشتم(ع) شکسته است. ای کاش میتوانستم مانند این خادمهای حرم منور ساعتها روی پای ایستاده و برای مظلومیت امام رضا(ع) عزاداری میکردم. اما دلم خوش است که امام هشتم(ع) خوب و بد را با هم قبول میکند. من گنهکار و روسیاه، امید دلم به شفاعت امام مهربانیهاست.
نظر شما