هم زمان با شام شهادت جانسوز امام مهربانی‌ها، حضرت علی‌بن موسی‌الرضا(ع)، محفل ادبی «رسم دعبل» در آستان مقدس رضوی برگزار شد و جمعی از شاعران برجسته آئینی، سروده‌های عاشقانه و مرثیه‌های خود را در وصف امام رئوف و سلطان خراسانٍ، قرائت کردند.

برگزاری محفل ادبی «رسم دعبل» در شام شهادت امام رضا(ع)
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

در شام غریبانه آن حضرت، صحن و سرای رضوی مملو از دل‌های محزون و چشم‌های اشکبار بود. زائران هر یک به شیوه‌ای ارادت خویش را ابراز می‌کردند؛ برخی با زمزمه نام رضا(ع)، برخی با خواندن زیارت نامه و گروهی از شاعران آئینی با ترکیب واژه‌ها در قالب شعر، مرهمی بر دل سوخته فرزند آن امام همام، جوادبن‌الرضا(ع) می گذاشتند.

این محفل که در واپسین شب‌های ماه صفر پذیرای شاعران خوش‌ذوق و مداحان اهل‌بیت(ع) بود، در شام شهادت امام رضا(ع) نیز آغوش خود را به روی دوستداران عالم آل‌محمد (ص) گشود. در این محفل ادبی، حسین رئوفیان، از زنجان در وصف غریب الغربا، این گونه شعرخوانی کرد:

عطر بهشت آمد و پیچید در حرم
خورشید بارگاه تو تابید در حرم
دست دعا گرفته و گفتیم یارضا(ع)
باران گرفت لطف تو بارید در حرم
در سجده‌اند اهل زمین اهل آسمان
نوشیده‌اند از یم توحید در حرم
مهمان تو به نیت دست سخاوتت
ازحلقه‌ی ضریح تو بوسید در حرم
ما آمدیم سوی تو یا ثامن الحجج(ع)
داریم بر عطای تو امید در حرم
چشم بشر به هیچ کجای جهان ندید
این شور این صفا که دمی دید درحرم
کنج رواق تو پدری طفل خویش را
گریه کنان به نام تو نامید در حرم
مولای من خدای سریع الرضا یقین
ما را به احترام تو بخشید در حرم

مجتبی کریمی، دیگر شاعر آئینی که از تهران مهمان این بزم ادبی شده با زبان شعر دستی بر آسمان حرم برده و واژه‌ها را کنار هم می‌چیند تا شعری زیبا شود و آن را تقدیم مهربان‌ترین امام می‌کند:


خیال و عاطفه را دیده‌ام میان حرم
شبیه گشته به معراج آسمان حرم
رها ز بند تعلق تمام زائرها
همه کنار هم‌اند و همه میان حرم
نشسته‌اند به‌ کنجی نگاه می‌طلبند
نگاه‌ روشن خورشید مهربان حرم
نبود میل پریدن اگر نبودی تو
خوشند با تو و لطفت کبوتران حرم
طعام روضه‌ی رضوان طلب مکن ای دل
که ما شدیم نمک‌ گیر تکه‌ نان حرم
دعا و راز و نیاز و دخیل پشت دخیل
عجب جهان قشنگی شده جهان حرم
گشوده بال ملک زیر پای خادم تو
که خادمان بهشتند خادمان حرم
برای خسته دلانت ندای امیدی
که آمدیم همیشه به این بهانه حرم

رضا رحیمی‌عنبران، شاعر خوش قریحه شهر بهشت نیز، با شعری، حاضران را مهمان یک مثنوی با مضمونی امام رضایی کرد:

مدینه دید غم خفته در صدایت را
وداع مسجد دل‌خسته با دعایت را
میان کوچه‌ی غم بغض ردپایت
غروب یخ زده بر شانه‌ی عبایت را
برای گریه به سمت بهانه برگشتی
عبا تکاندی و از خود به خانه برگشتی
به پیشواز ردای تو باد می آمد
سلام سوی تو با اعتقاد می‌آمد
هزار خاطره باهم به یاد می‌آمد
نگاه کردی و دیدی جواد می‌آمد
نشستی و پسرت سوی دیده‌ی تو دوید
به سمت میوه‌ی از شاخه چیده‌ی تو دوید
به قدر بوسه وداع تو مختصر می‌شد
چقدر بوسه که باید خلاصه‌تر می‌شد
به جای گونه سرِ شانه‌ی تو تر می‌شد
به گریه گفت: پدر خوب بود اگر می‌شد

نوید صبح دل انگیز با تو می‌آمد
در این سفر پسرت نیز با تو می‌آمد
تو می‌شنیدی و رنجور می‌شدی تنها
هزار شعله شب طور می‌شدی تنها
شهید کوچه‌ی انگور می‌شدی تنها
میان گریه‌ی او دور می‌شدی تنها
سکوت زمزمه‌ی حرف آخرت می‌شد
ادامه‌ی خبر گریه آورت می‌شد
از آفتاب رُخت بی نصیب فرزندت
هزار دشت پر از عطر سیب فرزندت
اشاره‌ای به غروبی غریب فرزندت
گریز روضه‌ی یابن الشبیب فرزندت
اجابت غم "قالو بلی" است بر دوش‌ات
به طوس آمدی و کربلاست بر دوش‌ات

روح‌الله آئینی‌فرد، از دیار کریمه اهل بیت(ع) نیز، در این محفل شاعرانه، هشت بیت غزل را تقدیم هشتمین امام می‌کند و در وصف این امام بزرگوار، این گونه غزلسرایی کرد:

همسایه نیستیم ولی زیر سایه‌ایم
چون ساکنان دائم دارالهدایه‌ ایم
شرمنده‌ی توأیم انیس النفوس ما
وقتی که می‌رسیم به فکر گلایه‌ایم
تفسیر ناب سوره والشمس جز تو کیست
مبهوت در تلألو این چند آیه‌ایم
مستیم مست جام "انامن شروطها"
تا روز حشر عاشق باب الولایه‌ایم
آهو که نیستیم کبوتر که نیستیم
هر چند آشنا به فنون کنایه‌ایم
مضمون چشم‌های شما ناسرودنی‌ست
چشم انتظار یک غزل چند لایه‌ایم
هنگام مرگ چشم به راه عنایت ‌یم
هر چند عاشقیم ولی سست مایه‌ایم
دستی بکش به روی سر روسیاه‌ها
وقتی که در حریم تو تحت الحمایه‌ایم

و نوبت به رضا یعقوبی‌آل که می‌رسد، این شاعر آئینی نیز، عشق و محبتی که از خاندان رسالت در دل دارد، کلمه به کلمه بر زبان جاری می‌کند و شعری شنیدنی در وصف فضایل ابالحسن الرضا(ع) را، به عزاداران شهادت آن حضرت تقدیم می‌کند:

دمی با آه خلوت کن، بگیر ای دل جلا اینجا
بیا سبقت بگیر از خلق با رنگ خدا اینجا
به نفس خویش غالب باش تا صاحب ‌نفس باشی
خدایی می‌شوی با نفس خالی از هوااینجا
گواهم آیت "لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ الله" است
به استقبالِ استغفار می‌آید رجا اینجا
من آداب زیارت را مفاتیح‌الجنان دیدم
شنیدم "فَادْخُلُوها خالِدِین" را بارها اینجا
ریاض الجنة است این‌جا نیازی بر ریاضت نیست
رضایت‌نامه‌ای کافی‌ست با مهر رضا(ع) اینجا
به اشکی باز گردان آبروی رفته را برگرد
بجو از چشمۀ خیر کثیر آب بقا اینجا
دل از دنیا بکن جانا بزن دل را بر این دریا
به چشم دل ببین دریای غفران خدا اینجا
گناهانی‌ست مخفی از همه "بینی و بین الله
که مشروط است عفو آن به امضای رضا اینجا
رضای او "رَضِیَ اللهُ عَنهُم وَ رَضوا عَنهُ" است
اگر مشتاق رِضوانٌ مِنَ اللهی بیا اینجا
خدا با دستخط او خطای خلق می‌بخشد
به دست راست آید نامه اعمال ما اینجا
شکست ای دل طلسم ما نرفت از یاد اسم ما
بهانه داده دست عاصیان شیخ بها اینجا
صدای زنگ ساعت می‌برد زنگ دل ما را
که در دل می‌دمد هر ثانیه حمد و ثنا اینجا
مقرب باش با یارب لبالب باش از لبیک
"أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاع" است لبیک دعا اینجا

«رسم دعبل» در شب‌های پایانی ماه صفر، محفلی برای واگویه‌های عاشقانه و غریبانه شاعران در سوگ امام ضامن بود؛ محفلی که با دعا و امید به قبول شدن این اشعار در پیشگاه امام رئوفو با ثبت یک عکس یادگاری به یاد شب‌های ۱۴۰۴ هجری شمسی، به کار خود پایان داد.

منبع: آستان نیوز

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha