حجت‌الاسلام سید علی‌اکبر ابوترابی فرد، اسیر آزاده‌ای بود که سال‌ها اسارت در زندان‌های رژیم بعث عراق را تحمل کرد و نه ‌تنها شکسته نشد بلکه به نماد استقامت و امید تبدیل و به «سید آزادگان» شهره شد.

اسارتی که نقطه اوج زندگی «سید آزادگان» بود / تقریظ رهبر انقلاب بر «پاسیاد پسر خاک» یک چشم روشنی برای من است
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

او در اردوگاه‌های اسیران مانند چراغی در تاریکی به همرزمانش روحیه می‌بخشید و با ایمان راسخ و رفتار انسانی‌اش حتی نگهبانان دشمن را تحت تأثیر قرار می‌داد. پس از آزادی نیز همچنان پرچمدار خدمت و عدالت بود و در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی، وفادار به آرمان‌ها باقی ماند.
کتاب «پاسیاد پسر خاک» زندگی و زمانه حجت‌الاسلام سید علی‌اکبر ابوترابی فرد است که نخستین چاپ آن سال 88 روانه بازار شد و حالا پس از 16 سال در بیستمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت، عصر فردا در قزوین از تقریظ حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای بر این کتاب رونمایی می‌شود. به بهانه انتشار تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب روایت زندگی و مبارزات شهید سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد با محمد قبادی، نویسنده کتاب «پاسیاد پسر خاک» گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید.

وقتی فهمیدید رهبر معظم انقلاب بر کتاب شما، تقریظ نوشته‌اند چه حسی داشتید؟

انتظار چنین اتفاق مبارکی را نداشتم و فکر نمی‌کردم چنین توفیقی نصیب من شود. این تقریظ را یک چشم روشنی برای خودم می‌دانم و بسیار خوشحالم که چنین اتفاق مهم و مبارکی برای کتابم رخ داده است. امیدوارم این کتاب بتواند مخاطبان خودش را پیدا و جذب کند.

زندگی سید علی‌اکبر ابوترابی فرد چه جذابیت‌هایی برایتان داشت که درباره‌اش کتاب بنویسید؟

من پیش از نگارش کتاب، آقای ابوترابی‌فرد را دورادور می‌شناختم و رفتارها، منش‌ها و کنش‌های ایشان برایم آموزنده بود. بیشتر درباره نقش‌آفرینی‌هایشان در دوران اسارت گفته شده و کمتر درباره پیشینه آقای ابوترابی فرد صحبت می‌شد اینکه در چه خانواده‌ای بزرگ شده یا چه فعالیت‌هایی در دوران انقلاب داشته است و برایم جالب بود که چنین شخصیتی چه پیشینه‌ای دارد؛ اینکه رهبر معنوی اسرای ایرانی در اردوگاه‌های عراق چه فعالیت‌هایی پیش از انقلاب اسلامی داشته است. شوق آگاهی از پیشینه ایشان پس از رحلتشان، قوت بیشتری در من گرفت.
از آنجایی که در حوزه پژوهشی تاریخ انقلاب اسلامی فعالیت داشتم به واحد تاریخ شفاهی دفتر تاریخ انقلاب اسلامی پیشنهاد دادم در مورد مرحوم ابوترابی فرد، یک کار پژوهشی انجام دهم که پذیرفته شد و حاصل این پژوهش‌ها شد «پاسیاد پسر خاک».

شما در این کتاب بیشتر از اینکه به روایت و زبان نگارشی توجه کنید روی اتفاق‌های تاریخی و تاریخ شفاهی تمرکز داشتید، چرا؟

برای نگارش کتاب روی پژوهش تاریخی تمرکز داشتم نه روایت داستانی. من یک کار پژوهشی درباره این شخصیت در بستر تاریخ معاصر انجام دادم و سعی داشتم زندگی آقای ابوترابی فرد را با استناد به منابع تاریخی و شناختی که به عنوان یک پژوهشگر از ایشان پیدا کردم، به مخاطب ارائه دهم. از این منظر، کتاب من از آثار زندگی‌نامه‌ای مرسوم متمایز می‌شود چون زبان داستانی ندارد و روایتی در بستر تاریخ‌پژوهی است.

یعنی تاریخ انقلاب اسلامی را از نگاه علی‌اکبر ابوترابی فرد نقل کردید؟

در واقع من آقای ابوترابی‌فرد را در بستر اتفاق‌های تاریخی آن دوره روایت کردم اینکه ایشان در واقعه 15 خرداد سال 42 کجا بود و چه کرد. در واقع من آقای ابوترابی‌فرد را در بستر روایت‌های تاریخی معرفی کردم تا جایگاهشان عیان شود.

در مسیر پژوهشی برای نگارش کتاب، نقطه عطف زندگی آقای ابوترابی‌فرد را کجا یافتید؟

بدون هیچ تردیدی اسارت، نقطه اوج زندگی آقای ابوترابی‌فرد بود یعنی جسمش در اسارت بود ولی روح و افکارش آزاد بود. ایشان پیش از اسارت 41 سال عمر داشت و به عنوان یک روحانی فعال سیاسی در جریان نهضت امام خمینی(ره) به یک پختگی رسیده بود که آثار این پختگی در دوران اسارت به منصه ظهور رسید. تعبیری که رهبر معظم انقلاب از آقای ابوترابی فرد در پیام تسلیت فوت ایشان دارند حائز اهمیت است و اشاره می‌کنند که «آقای ابوترابی فرد پس از حضور در میدان‌های مبارزه با طاغوت و صحنه جنگ تحمیلی، سال‌های دراز محنت اسارت در دست دشمن را چشید اما مبارزه‌ای دشوارتر از گذشته را در اردوگاه‌ها آغاز کرد، در آنجا همچون خورشیدی بر دل‌های اسیران مظلوم می‌تابید و همچون ستاره درخشانی، هدف و راه را به آن‌ها نشان می‌داد و چون ابری فیاض، امید و ایمان را بر آنان می‌بارید»، این‌ها تعابیری بسیار درست درباره دوران اسارت ایشان است که نشان از جایگاه و اثرات ممتازشان دارد. البته زحمات ایشان محدود به دوره اسارتشان نمی‌شود و پس از آزادی هم خدمات زیادی برای آزادگان و ایثارگران داشتند.

برای همین به سید آزادگان شهره هستند؟

ایشان به معنای واقعی کلمه، رهبر اسرای ایرانی در اردوگاه‌های رژیم بعث بود و این رهبری معنوی تا سال‌ها ادامه داشت به طوری که برای مأموران عراقی هم ثابت شده بود یعنی هر جا با مشکلی مواجه می‌شدند دست به دامن آقای ابوترابی‌فرد می‌شدند. لقب «سید آزادگان» شایسته ایشان است.

چه ماجراهایی از دوران اسارت ایشان، شما را بیشتر متأثر کرد؟

آقای ابوترابی‌فرد با منش و گفتارش، نه فقط روی اسیران ایرانی اثرگذار بود بلکه روی نیروهای عراقی هم تأثیر می‌گذاشت و عده‌ای از دشمنان را مطیع خودش کرده بود. در کتاب هم اشاره کردم که یکی از مأموران عراقی پیش آقای ابوترابی‌فرد از مشکلات شخصی و زندگی‌اش می‌گفت و از او راهکار می‌گرفت. اینکه یک نفر زندانبان اسیری باشد ولی بعد خودش اسیر او شود، عجیب است چون آقای ابوترابی‌فرد درددل‌هایشان را می‌شنید و آن‌ها را کمک می‌کرد. یکی از بچه‌های آزاده تعریف می‌کرد نیمه شب به آشپزخانه اردوگاه رفتم، دیدم آقای ابوترابی‌فرد گوشه‌ای نشسته و تکان نمی‌خورد. گفتم چرا بیدارید؟ گفت سروصدا نکن، کبوتری روی پتویم نشسته و منتظرم بلند شود و برود. این لطافت روحی ایشان را اگر به زندگی اجتماعی امروز تعمیم دهیم متوجه می‌شویم چقدر نیاز داریم همدیگر را تحمل کنیم و بشنویم.


بابت دوران اسارت مرحوم ابوترابی‌فرد، آیا به منابع دست اول و ناشنیده هم دسترسی یافتید؟

اگر منظور از منابع دست اول، اسناد اداری و دولتی در آرشیوهای امنیتی و نظامی عراق است، تاکنون که 16 سال از چاپ اول این کتاب می‌گذرد، به آن‌ها دسترسی پیدا نکردم اما اگر منظور خاطراتی است که همراهان و دوستان آقای ابوترابی‌فرد شاهد آن بودند و نقل کردند، بله تا جایی که این منابع در آرشیو مکتوب و شفاهی وجود داشت جمع‌آوری کردم. البته درباره مقطع اسارت ایشان مصاحبه‌های کمتری انجام دادم چون باور داشتم هر آزاده‌ای حتی اگر آقای ابوترابی‌فرد را ندیده باشد اما حرفی برای گفتن درباره ایشان دارد چون منش، کردار و توصیه‌های آقای ابوترابی‌فرد به گوش همه اسیران ایرانی می‌رسید. از این نظر من تلاش کردم هر آنچه در کتاب‌های منتشر شده در کتابخانه تخصصی دفاع مقدس در حوزه هنری وجود داشت را بررسی کنم. البته درباره مقاطعی با بعضی از اشخاص هم گفت‌وگو کردم که بازتاب آن در کتاب هست.

روند پژوهشی کتاب چقدر زمان برد؟

جمع‌آوری منابع شفاهی برای این پروژه، زمانبر شد چون حدود 80 ساعت مصاحبه داشتم که در قم، قزوین، مشهد و تهران انجام شد. پراکندگی مصاحبه‌شونده‌ها موجب شد کار طولانی شود. صفر تا صد پژوهش و نگارش کتاب حدود پنج سال زمان برد. سعی کردم هر آنچه درباره آقای ابوترابی‌فرد وجود داشت را تا آن زمان جمع‌آوری کنم. ضمن اینکه «پاسیاد پسر خاک» نخستین تجربه من در نگارش کتاب بود.

چرا این عنوان را برای کتاب انتخاب کردید؟

به نظرم عنوان قشنگی است و تکراری نیست. لقب پسر خاک را از دو منظر به آقای ابوترابی‌فرد دادم؛ یکی از نظر خضوع، فروتنی و خاکساری ایشان و دوم اینکه آقای ابوترابی‌فرد از سلسله سادات هستند و مولای ما امیرالمؤمنین(ع) لقب ابوتراب داشتند یعنی پدر خاک و من به ایشان که از سلسله سادات هستند لقب پسر خاک دادم.

اگر قرار بود کتاب را امروز بنویسید چه تغییراتی در آن می‌دادید؟

کاملاً متفاوت از این می‌نوشتم. در واقع با تجربه‌هایی که در این 16 سال بدست آوردم، مطمئنم کتاب را متفاوت می‌نوشتم اما روایت را از بستر تاریخی خارج نمی‌کردم چون معتقدم برای داشتن یک منبع مناسب از زندگی شخصیت‌ها باید همه منابع را جست‌وجو کرد یا دست‌کم آنچه از عهده‌مان برمی‌آید را ببینیم و حاصل پژوهش را درست و منطقی ارائه کنیم. حتماً کتاب را در همین بستر تاریخی و با قلم پژوهشی می‌نوشتم اما با توجه به تجربه‌ها و دانشی که در این 16 سال کسب کردم و دسترسی به منابع بیشتر، نتیجه متفاوت از این می‌شد. راستش آقای ابوترابی‌فرد من را در قصه‌های اسارت زمینگیر کرده و من از این بابت بسیار خرسندم. وظیفه خودم می‌دانم خاطرات بچه‌های آزاده را کار کنم و الان خاطرات سرهنگ آزاده محمدابراهیم باباجانی را در دست انتشار دارم. ایشان جزو 58 افسر ارتش بود که در زندان‌های مخفی بعث زندانی شده و جزو آخرین اسیران آزاد شده بود. امیدوارم این کتاب به زودی روانه بازار نشر شود.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha