نهاد مذکور پا را از این هم فراتر گذاشته و در بیانیه پایانی نشست صد و شصت و پنجم وزیران خارجه، در اقدامی مداخلهجویانه همچنین خواستار گنجاندن «نگرانیهای امنیتی کشورهای عضو» در مذاکرات هستهای ایران شده است.
طرح این ادعاها و گستاخی شیخنشینهای عرب جنوب خلیج فارس البته با واکنش سریع و تند طیفهای مختلف در درون کشور مواجه شد. وزارت خارجه در بیانیهای تأکید کرد: تکرار ادعاهای نادرست و بیاعتبار حقی برای طرفهای مقابل ایجاد نمیکند.
دوباره استان هرمزگان
البته نشست شورای همکاری معمولاً محملی مناسب برای امارات بوده که ادعای سرزمینی خود درباره کشورمان را تکرار کند. با این حال در دو سه سال اخیر کویت و عربستان هم درباره میدان گازی آرش وارد این گود اختلافافکنی با جمهوری اسلامی شدهاند. اما نکته برجسته نشست اخیر خواسته مداخلهجویانه اعضا برای مشارکت دادن آنها در مذاکرات هستهای با ایران است! اعراب پیشتر و هنگام گفتوگوهای برجامی هم چنین مطالبهای داشتند که با مخالفت قاطع تهران مواجه شد. با این حال پس از توافق ایران و عربستان برای از سرگیری روابط در ١٩ اسفند ١۴٠١، اعراب موضع حمایتی از تهران درباره مذاکرات هستهای داشتند، لذا طرح دوباره چنین خواستهای پرسشبرانگیز است. ادعاهای واهی و تکراری اعراب آن قدر بیارزش است که حتی قابلیت پاسخ گفتن هم ندارد. بهترین جواب به این گستاخی توییت فرماندار ابوموسی است که نوشت: «کشوری که تنها نیم قرن تاریخ دارد، نمیتواند ادعای جزایر ایرانی که از هزاران سال پیش متعلق به ایران بوده را داشته باشد!» یا شهردار ابوموسی هم تأکید کرد: «تحرکات مشکوک امارات را زیر نظر داریم و اگر از امارات غلطی ببینیم آن را دوباره به استان هرمزگان ملحق خواهیم کرد!».
بازی در زمین آمریکا
با این حال پشت پرده اتهامزنیهای دوباره شیوخ عرب به ایران را باید در چند حوزه جستوجو کرد؛ نخست چنین حرکتی را به درستی باید «ابزاری برای ابراز وجود» نام نهاد. طرفهای عربی پس از نزدیک به دو سال چشم بستن بر نسلکشی علیه همتباران عرب و مسلمان خود در غزه و ناتوان از صدور حتی یک بیانیه ضد رژیم صهیونیستی، حالا میدان را باز دیدهاند که به تکرار ادعاها علیه ایران بپردازند. این نکتهای است که در بیانیه اخیر وزارت خارجه به آن اشاره شده، جایی که آمده: «به جای لفاظیها، توجه کشورهای منطقه را به خطر واقعی و فوری ناشی از سلاحهای کشتار جمعی رژیم صهیونیستی جلب مینماییم». اقدام کنونی شیوخ عرب را باید بازی آنها در زمین آمریکا و اروپا علیه ایران نیز تعبیر کرد. نباید از یاد برد که دونالد ترامپ اواسط اردیبهشت ماه امسال با هدف دوشیدن متحدان عرب خود، وعده تغییر نام خلیج فارس به یک نام جعلی را داد. کمی پیشتر یعنی در ۲۵ مهر ماه ۱۴۰۳ سران اتحادیه اروپا در نشست مشترک با شورای همکاری خلیج فارس برای نخستین بار ایران را اشغالگر جزایر سهگانه خواندند! بر این اساس بیانیه اخیر اعراب در هنگامه بالا گرفتن تنشها میان تهران با واشنگتن و بروکسل را باید خوشخدمتی و بازی در زمین آمریکا، اروپا و حتی رژیم صهیونیستی دانست که قطعاً برای آنها پیامدهایی خواهد داشت.
از خودمان هم بپرسیم
البته که از دیگران خیلی نمیتوان انتظار داشت اما کمکاریهای خودمان درباره توجه به وضعیت جزایر ایرانی را نمیتوان کتمان کرد. واقعیت است که ما ایرانیها صرفاً هر وقت حمله لفظی و رسانهای علیه میهنمان راه میافتد رگ غیرتمان باد کرده و تازه میفهیم باید کاری کنیم.
هیئت وزیران در دولت سیزدهم سند توسعه سه جزیره شامل ساخت تأسیسات و پروژههای مسکونی را تکمیل کرد و در اواخر سال ۱۴۰۳ با هدف فعالسازی ظرفیتهای مردمی و گردشگری و خارج کردن کاربرد جزایر تنها از استفاده نظامی، پیشنویس تفاهمنامه سهجانبه میان سازمان برنامه و بودجه، وزارت راه و شهرسازی و نیروی دریایی سپاه برای توسعه این جزایر از سوی سازمان برنامه و بودجه تهیه و ارائه شد. بر اساس طرح مذکور قرار است علاوه بر فعالسازی ظرفیتهای گردشگری و توسعهای، ۴۲ هکتار از زمینهای این جزایر، کاربری مسکونی پیدا کند. کنار همه موضعگیریها درباره بیانیهنویسی اعراب، از خودمان هم بپرسیم که برای تحقق دستکم همین سیاستها، تا به حال چه کردهایم؟
نظر شما