یک الماس ایرانی دیگر
دو تا الماس درشت و معروف دنیا یعنی «دریای نور» و «کوه نور» که معرف حضورتان هست؛ اولی، خوشبختانه هنوز در موزه جواهرات ملی ایران است و «کوه نور» که متأسفانه پس از مرگ نادرشاه، غارت شده و به هندوستان برده میشود، سر از کمپانی هند شرقی درآورده و بعدها روی تاج ملکه انگلیس جا خوش میکند. یک قول معروف تاریخی هم وجود دارد که میگوید این الماسها دوقلو هستند! یعنی در اصل یک الماس واحد بودهاند؛ اما موقع تراش به دو قطعه تبدیل شدهاند. حالا که بنگلادشیها هم ادعا کردهاند یک «دریای نور» دارند، بعید نیست به ذهن خیلی از ما ایرانیها این طور خطور کند که مبادا این جواهرات درواقع سهقلو بودهاند!
ماجرا مربوط به سه روز پیش است؛ وقتی «بیبیسی» داستان تازهای از یک الماس خانوادگی در «داکا» را منتشر کرد، خیلیها فکر کردند لابد منظورش همان دریای نور خودمان است. اما معلوم شد فقط تشابه اسمی بوده و این الماس جدید، بخشی از گنجینهای ۱۰۸ قطعهای شامل شمشیرهای طلایی و... است که روزگاری متعلق به یک ملکه فرانسوی بودهاند و از بخت بدشان، بیش از یک قرن در خزانه یک بانک بنگلادشی مهر و موم شدهاند و کسی نمیداند چه بر سرشان آمده است. نعیم مراد، آخرین وارث خانواده نواب داکا میگوید این الماس در اصل متعلق به شاهان ایران بوده است. اما اینکه چطور سر از بانک درآورده، برمیگردد به سال ۱۹۰۸؛ زمانی که آخرین شاهزاده داکا، برای پرداخت وامی به بریتانیاییها، گنجینه را بهعنوان وثیقه در بانک گذاشت و از آن زمان تا امروز، نه کسی آن را دیده، نه چیزی دربارهاش شنیده است. البته برخی منابع میگویند عموی مراد در دهه ۱۹۸۰ الماسها را مشاهده کرده، اما بانک و مسئولان رسمی هیچ سندی برای گشایش خزانه ارائه نکردهاند. با ارزش تقریبی اولیه ۵۰۰ هزار روپیه و ارزش احتمالی کنونی بیش از ۱۳ میلیون دلار، این میراث خانوادگی حالا نمادی از تاریخ جنوب آسیا و رازهای حلنشده دوران استعمار است. اگرچه مراد دنبال رسیدن به الماسهاست، اما خودش میگوید خواسته واقعیاش فقط دیدن گنجینه است و بیشتر از این هم چیزی نمیخواهد. البته اگر بانک لطف کند و درِ خزانه را باز کند، ما ایرانیها هم بدمان نمیآید یک نگاهی به آن بیندازیم و شکمان را برطرف کنیم.
مشعل المپیک در تهران
حمل نمادین مشعل المپیک در مسیرهای مختلف تا رسیدن به شهر میزبان بازیها، سنتی است که از المپیک ۱۹۳۶ برلین آغاز شد. میدانید آتش مشعل البته از کوه المپیا در یونان، جایی که خاستگاه المپیک در یونان باستان خوانده میشود، گرفته میشود.
تا پیش از المپیک توکیو در سال ۱۹۶۴، مشعل به صورت محدود و فقط در مناطق نزدیک به شهر میزبان حمل میشد اما ژاپنیها، در اولین المپیک آسیایی، سنگ تمام گذاشتند و مراسم مفصلی برای حمل مشعل تا توکیو داشتند.
مقامهای ژاپنی از یک سال پیش از آن، برای تعیین مسیر حمل مشعل به تهران آمده بودند. وقتی مراحل انتقال آغاز شد، مشعل از آتن به حرکت درآمد و از مسیر استانبول و بعد بیروت به تهران رسید. از آنجا هم به لاهور، دهلی، رانگون در برمه، بانکوک، مانیل، هنک کنگ، تایپه، اوکیناوا و سرانجام توکیو رفت.
«اطلاعات آنلاین» درباره روزی که مشعل به ایران رسید، نوشته است: «...مشعل بازیها یک روز قبل با هواپیما وارد فرودگاه مهرآباد شده و طی مراسم خاصی، از آن استقبال شد. ورزشکاران مختلف و یک تیم چوگان همراه با اسبهای مسابقهای خود در فرودگاه مهرآباد حاضر بودند تا از هیئت ژاپنی استقبال کنند. پس از مراسم خوشامدگویی، مشعل تحویل رئیس فدراسیون دوومیدانی ایران شد تا به سمت ورزشگاه فرح برود. پس از دوندگانی که به نوبت مشعل را حمل میکردند، کاروان مقامات و چند جیپ دژبان حامل ورزشکاران و قهرمانان ایران قرار داشت که در یکی از آنها، غلامرضا تختی کشتیگیر افسانهای ایران و قهرمان جهان بود... مشعل را در بخشی از مسیر، قهرمان سابق دوومیدانی ایران به نام «پیمانی» حمل کرد.
داستان راهآهن
این درست که کلنگ راهآهن سراسری ایران در دوره رضاخان به زمین زده شد، اما این گزاره که حتماً در فضای مجازی زیاد دیدهاید و مدعی است: «اولین خط آهن در ایران توسط رضاخان ساخته شد» ادعایی کاملاً غلط است. با وجود این به جز فضای رسانهای، برخی تاریخنگاریهای مشکوک و سطحی معاصر هنوز که هنوز است راهآهن رضاخانی را به عنوان اولین خط آهن ایران به مخاطبانشان قالب میکنند. «باشگاه خبرنگاران» در این مورد نوشت: «بررسی دقیق اسناد و مدارک تاریخی نشان میدهد که ایران حدود یک قرن پیش از ظهور رضاشاه در عرصه قدرت، صاحب خطوط راهآهن بوده است».
در ادامه میتوانید فهرست نه چندان مختصر راهآهنهای پیش از رضاخان در ایران را مرور کنید:
بندر انزلی - پیربازار: در سال ۱۲۲۷ هجری شمسی (۱۸۴۸ میلادی)، نخستین خط آهن در ایران میان بندر انزلی و پیربازار ایجاد شد. این خط به طول تقریبی ۱۲ کیلومتر، تا اواسط دوره پهلوی فعال بود و لکوموتیو آن که امروزه در محوطه سازمان بنادر و دریانوردی انزلی نگهداری میشود، گواه تاریخ ساخت ۱۸۴۸ میلادی است.
محمودآباد - آمل: در سال ۱۲۶۵ هجری شمسی (۱۸۸۶ میلادی)، یک شرکت بلژیکی اقدام به احداث خطی ریلی بین محمودآباد و آمل کرد. قرار بود این خط تا تهران امتداد یابد، اما اختلافات میان دولت ایران و پیمانکار، اجرای ادامه پروژه را متوقف کرد.
تهران - ری: در سال ۱۲۶۷ هجری شمسی (۱۸۸۸ میلادی)، خط آهن دیگری به طول تقریبی ۹ کیلومتر توسط فرانسویها و با هزینه 2میلیون فرانک، بین تهران و شهر ری ایجاد شد که بقایای آن تا به امروز نیز مشاهده میشود.
جلفا - تبریز و غیره: در سال ۱۲۹۱ هجری شمسی (۱۹۱۲ میلادی)، قراردادی با روسیه برای ساخت راهآهن جلفا - تبریز - صوفیان - شرفخانه امضا شد. این قرارداد که دورهای ۷۵ ساله داشت، ساخت کل خط به طول ۱۴۶ کیلومتر را با هزینه روسیه تعیین میکرد و ساخت آن در سال ۱۲۹۵ هجری شمسی (۱۹۱۶ میلادی) به پایان رسید.
خطوط ریلی جنوب ایران: خط آهن بوشهر به برازجان به طول ۶۰ کیلومتر توسط انگلیسیها ساخته شد که در راستای حفاظت از حوزه نفوذ آنها در منطقه صورت گرفت. همچنین، خط آهن میرجاوه به زاهدان به طول ۹۲ کیلومتر، با هدف اتصال ایران به مستعمرات انگلستان، در سال ۱۲۹۹ هجری شمسی (۱۹۲۰ میلادی) افتتاح شد.
نظر شما