آوای عجیب و کوبش صدایِ شماره هفت دوست داشتنی در پایان جدالی نزدیک شنیدنی بود.
بازوبند کاپیتانی تیم ملی بر بازوی قدوس. این اتفاق کوچکی نیست سامان.
باور کنید برای من مهمتر از هر چیز برافراشتن پرچم سه رنگ ایران است و همین که بتوانم سرباز مؤثری برای ایران باشم کافی است. این لطف کادرفنی تیم ملی بود که شامل حالم شد و وظیفهام را سنگینتر کرد.
این چندمین بازی ملی تو بود؟
احتمالاً شصتمین بازی. هشت سال است با افتخار در خدمت تیم ملی هستم و هنوز همان حس و حال روز اول را دارم.
مساوی ایران برابر تاجیکها صدای منتقدان را درآورده حسابی!
حق دارند. ما ایران هستیم و باید در شأن تیمی بازی کنیم که در آسیا حریف میطلبد. به هر حال دیر رسیدن برخی بازیکنان مثل خود من و نداشتن تمرکز کافی و آسان تلقی کردن تاجیکها پس از گل دوم ایران موجب شد ورق برگردد.
حالا شما باید در فینال برابر ازبکها بایستید. عبور از ایستگاه تاشکند سخت است. نیست؟
این ششمین بازی تیم ملی با ازبکها در دو سال اخیر است و آخرین بار در همین کافا آنها را بردیم و قهرمان شدیم. بازی دوشنبه بیشک با حساسیتهای بسیاری مواجه خواهد شد، اما کادرفنی برای این بازی برنامه دارد و با آنالیز بازی ازبکستان بیتردید پلن مؤثری را رو خواهد کرد.
هنوز هم معتقدی تیم ملی ایران میتواند در جام جهانی مجوز صعود از گروه خود را بگیرد؟
اگر در همین مدت باقی مانده، انجام بازیهای تدارکاتی با تیمهای قلدر فوتبال جهان در دستور کار قرار گیرد و تمهیدات مناسب برای برگزاری اردوهای ثمربخش در نظر گرفته شود با تکیه بر هماهنگی به وعده خود عمل خواهیم کرد. ما نباید چند ماه مانده تا جام جهانی را به راحتی از دست بدهیم.
راستی وحدت هنانوف در بازی پنجشنبه تو را زد؟
همه حاضران در ورزشگاه حصار دیدند که وحدت مرا واژگون کرد و اجازه نداد پیش بروم، اما داور درنهایت حیرت از کنار این صحنه گذشت و تصمیم دیگری گرفت. قاطعانه میگویم او مرا زد.
از کلبا چه خبر؟
اوضاع تیم خوب است و لیگ ادنوک را با قدرت شروع کردیم و چند روز پیش هم در نبردی حساس العین را متوقف نمودیم، پاس گل را هم من دادم. کلبا در فوتبال امارات به تیمی مقتدر بدل شده است.
نظر شما