تتو در آینه اخلاق
یکی از ابزارهایی که بشر امروز برای معرفی خویش از آن بهره میبرد خالکوبی یا تتو است.
جهان مدرن، افراد را دچار بحران هویت کرده و انسان امروزی به دنبال کشف هویتی جدید برای خویشتن است. با این تعبیر شخصی که تتو میزند خودِ جعلی را جایگزین خودِ حقیقی میکند و این در حالیست که در اسلام، هویت انسان در گرو بهکارگیری این ابزار نیست؛ بلکه آنچه برای مؤمن هویتساز است ایمان و عمل صالح اوست.
بدن در نگاه اسلام، امانتی الهیست که صاحب آن موظف به حفظش است. محفوظ نگاهداشتن تن در برابر آسیب از حقوق اولیهای است که در موضوع حقالنفس در اخلاق مطرح میشود.
تتو زدن بهنوعی تحمیل درد و رنج غیرضروری بر بدن است که اخلاقاً شایسته انسان نیست. در تتو زدن شخص با اختیار و انتخاب خویش و آگاهانه خود را مجبور به تحمل درد و رنجی میکند که ضرورتی برای بدن ندارد. حفظ کرامت ذاتی انسان بهعنوان یکی از اصول اخلاقی در دین نیز انسان را مجاب میکند تا از چنین آسیبهایی بر بدن اجتناب کند.
پیش از انقلاب و در دورانی که به لاتها و لمپنها ارزش میدادند و فیلمهای روی پرده سینما هم بدون حضور و نقش لاتها با استیل خاصشان یعنی کلاه و کفش پاشنهخوابیده و دستمالیزدی و...اکران نمیشد خالکوبی به شکل دیگری رواج داشت. ترکیب خلافکار و خالکوبی ترکیبی جدانشدنی بود. امروزه اگرچه این فرهنگ منحط ستمشاهی ریشهکن شد؛ اما سر از روشی جدید درآورد.
تتوهای امروزی بهنوعی پیروی و تقلید کورکورانه از فرهنگهای مهاجم و مادیگرایانه است. وقتی شخص تن و بدن خویش را در حد یک کالا تنزل داده و روی آن نقاشی میکشد برای جسم خویش ارزشی قائل نشده و آن را به یک رسانه تبلیغاتی تبدیل کرده است حالآنکه در نگاه دین و اخلاق انسان نباید خود را در چارچوبهای خودساخته محصور نماید.
در نگاه اخلاق بدن ابزاریست در اختیار روح تا مسیر تعالی را طی کند این نگاه بدن را ارزشمند دانسته و بهرهبردن از آن را تنها با این هدف مجاز میشمرد. تتو با تمرکز صرف بر ظاهر میتواند انسان را از هدف اصلیاش دور سازد.
مدگرایی از مظاهر مدرنیته شدن است و تتوها را میتوان مصداقی از این مدگرایی مدرن دانست. توجه به مد و همسو شدن با آن از نگاه اخلاق چیزی جز دنیاگرایی نیست. اسلام دنیاگرایی را با مؤلفههایی همچون زهد و قناعت و پرهیز از تجمل و اسراف و... معتدل میسازد. مصرفگرایی هم در اسلام مذموم است. تتو زدن دقیقاً مسیری بر خلاف این آموزههای اسلامی تلقی میشود.
از دیگر اثرات اخلاقی تتو این است که اصولاً افرادی که تتو میزنند میل نشاندادن آن تتو را به دیگران دارند. در واقع تتو بستر نوعی خودنمایی و تظاهر را فراهم میکند؛ اما در نگاه اخلاق خودنمایی و تمسک به امور ظاهری برای کسب شخصیت امری مذموم تلقی میشود.
ریشهایتر که بخواهیم بگوییم موضوع، نیت عمل است. آنچه در اسلام به عمل ارزش میدهد نیت و هدفی است که پشت آن عمل سنگر گرفته است. برای تتو زدن نیت و هدفی منطقی قابلتصور نیست. در اکثر موارد تتو همراه باهدف جلبتوجه غیرضروری، تشبه به گروههای فاسد، یا برای ترویج ارزشهای غیراخلاقی است و از این جهت مردود شمرده میشود.
درگذشته تتو زدن و فروبردن سوزن زیر پوست و کشیدن نقش و تحمل این نوع رنج و درد، نوعی قربانی معنوی محسوب میشده است.
در خالکوبیهای سنتی اغلب جنبه درمانی، دفع چشمزخم، یادبود عزیزان و...موردتوجه بوده است؛ اما نمونههای امروزی خالکوبی گاهی پیروی از مد و حتی گاهی تبعیت از گروههای انحرافی و شیطان پرستی است.
از منظر نشانهشناسی هر نقش و خط و رنگی نشانهای است که پیامی را با خود حمل میکند. نقشهای گل و داس یا شَبَهی که داسی بلند در دست دارد از جمله نمونههای این نوع از تتوهاست. همین امر باعث شده تا برخی تتو زدنهای امروزی قدمگذاشتن در مسیر انحراف عقیدتی و اجتماعی باشد.
برخی از تتوها نیز حامل پیامهای شرمآور جنسی، نمادهای خشونت و بیبندوباری و... هستند و پیروی از مدهای منفی که با ارزشهای اخلاقی اجتماع در تضاد باشد از حیث اخلاقی پسندیده نیست.
زهرا ابراهیمی
نظر شما