سینمای اجتماعی در ایران همیشه یکی از پرچالش‌ترین و در عین حال ماندگارترین ژانرها بوده است.

مُسکنی به‌نام سینمای اجتماعی
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

ژانری که همواره بازتاب‌دهنده‌ زخم‌ها، آرزوها و واقعیت‌های زندگی مردم بوده، اما هیچ‌گاه از حاشیه و تردید دور نمانده است.از همان روزی که «گاو» تقریباً مهر آغازین بر این ژانر زد و تا سال‌هایی که «شوکران» با قصه‌ای عاشقانه و تلخ مخاطب را درگیر کرد، این شاخه از سینما آرام‌آرام تبدیل به آینه‌ جامعه شد. بعدتر، «رز زرد» به‌عنوان یک فیلم متفاوت اجتماعی روی پرده آمد و مخاطبان جوان‌تر را با خود همراه کرد و امروز «پیرپسر» با زبان بی‌پروایش نشان داده هنوز این ژانر می‌تواند غوغا به پا کند و تماشاگر را پای پرده نگه دارد.اما حقیقت این است که سینمای اجتماعی هیچ‌وقت راه همواری نداشته است؛ دوره‌ای جدی گرفته شده و در مرکز توجه ایستاده و دوره‌ای دیگر به حاشیه رفته و تقریباً فراموش شده است.
گاهی فیلم‌سازان با چنگ و دندان برای زنده نگه داشتنش جنگیده‌اند و گاهی هم در سکوت، اجازه داده‌اند رنگ ببازد. گاهی دولت‌ها از آن حمایت کرده‌اند و گاهی هم با ممیزی‌های بسیار مسیر را برای هنرمندان این ژانر سخت‌تر کرده‌اند. شاید به همین دلیل بتوان گفت سینمای اجتماعی در ایران همیشه با نوعی بی‌تکلیفی دست‌وپنجه نرم کرده است؛ همین بلاتکلیفی، همین رفت‌وآمد میان بودن و نبودن، آن را به «طفلک» دوست‌داشتنی سینمای ایران بدل کرده است.
اکنون و در روز ملی سینما، مرور وضعیت این ژانر بیش از گذشته ضرورت دارد؛ چا که سینمای اجتماعی تنها یک ژانر نیست؛ بلکه آینه جامعه و زبانِ بی‌پرده‌ مردم است. بی‌توجهی به آن، بی‌توجهی به بخشی از حافظه‌ فرهنگی و تاریخی ماست. به همین مناسبت، در این گزارش سراغ رضا درستکار، منتقد سینما رفتیم تا درباره‌ حال و روز امروز سینمای اجتماعی و چشم‌انداز آینده‌اش بیشتر بدانیم؛ ژانری که اگرچه بارها زمین خورده، اما هنوز هم توان برخاستن و زنده نگه داشتن سینمای ایران را دارد.

ضعف مدیریت فرهنگی و تأثیر آن بر سینما

رضا درستکار، منتقد سینما درباره چرایی افول ذائقه تماشاگر ایرانی در سال‌های اخیر اظهار کرد: در دستگاه فرهنگی ما مدیر و راهبر فرهنگی واقعی وجود ندارد. حتی اگر مدیرانی نیز باشند، آنان درواقع بر مسند اصلی کاری نیستند. مدیران بخش فرهنگ نتوانسته‌اند اثرات مثبت و مؤثری بر نظام فرهنگی ما داشته و تولیدات و محصولات خوبی به جامعه ایران و فرهنگ ایرانی ارائه کنند. این یکی از دلایل تغییر ذائقه مخاطب است.او افزود: نکته دیگر این است که در دوره گذشته، پیش از دولت اخیر، مدیران فرهنگی شیوه‌های عجیب و غریبی را پیشه خود کرده بودند و با محدودیت‌ها، توقیف‌ها و سانسورها بخش مهمی از سینمای ایران را از صحنه خارج کردند.
به بهانه‌های مختلف، فیلم‌ها توقیف می‌شدند و درنتیجه، سینماگران در محدودیت بودند و بسیاری از فیلم‌های خوب ما در چهار تا پنج سال اخیر اکران نشدند. در مقابل، تنها فیلم‌هایی که اکران شدند، فیلم‌های طنز سطح پایین و بی‌محتوا بودند و سایر ژانرها به کنار رانده شدند. این فیلم‌ها ذائقه تماشاگر ایرانی را تخریب کردند. تماشاگر وقتی فقط با چنین فیلم‌هایی روبه‌رو شود، انتظار رشد و بلوغ فرهنگی نمی‌توان داشت. به نظرم مقایسه این فیلم‌های طنز با پفک و چیپس هم توهین به خوراکی‌هاست؛ چراکه کیفیت این فیلم‌ها بسیار نازل بود.

رشد ذائقه مخاطب با فیلم‌های اجتماعی

درستکار با تأکید بر اینکه ذائقه تماشاگر ایرانی براساس برخی از فیلم‌های چند سال اخیر تخریب شده است، بیان کرد: این ذائقه براساس خوراک فرهنگی که دریافت می‌کند متنوع می‌شود. فیلم کمدی یکی از ژانرهای قوی سینماست، اما در سه تا چهار سال گذشته، تولیدات طنز سطح پایین غالب شدند و بخش مهمی از ذائقه فرهنگی تماشاگر آسیب دید.این منتقد، فیلم‌های اجتماعی فعلی را عامل رشد سلیقه مخاطب دانست و ادامه داد: امروز ذائقه مخاطب تغییر کرده و تعداد قابل توجهی فیلم اجتماعی خوب به نمایش درآمده‌اند. فیلم‌هایی مانند «پیرپسر» نمونه شاخص این تغییر هستند و کیفیت آن‌ها مخاطب را شگفت‌زده می‌کند. این فیلم‌ها فقط آثار ایرانی نیستند و از نظر کیفیت، می‌توان آن‌ها را در سطح آثار جهانی نیز تلقی کرد.

ژانر اجتماعی؛ نجات‌دهنده سینما

این منتقد سینما فیلم‌های اجتماعی را همچون مسکن خواند و گفت: این ژانر می‌تواند به جامعه ایران کمک کند تا مناسبات خود را بهتر درک کند. سینمای اجتماعی همانند داروی تلخی است که شما مجبور به مصرف آن هستید تا سالم بمانید.

اهمیت مدیریت ژانرها و تنوع سینمایی

درستکار درباره اهمیت تنوع ژانرها بیان کرد: پافشاری صرف بر فیلم‌های اجتماعی یا فیلم‌های طنز اشتباه است. مدیر فرهنگی باید سبد سالانه فرهنگی را کامل کند و ژانرهای مختلف شامل درام اجتماعی، فیلم کودک، ملودرام، تاریخی، جنگی و… را متنوع عرضه کند.
او با اشاره به معایب اشباع‌شدگی مخاطب نسبت به ژانر اجتماعی گفت: فیلم خوب در هر ژانری نیازمند فضایی مناسب است و مدیر فرهنگی باید زمینه تولید و نمایش آن را فراهم کند. اگر فقط ژانر اجتماعی را پررنگ کنیم مخاطب دلزده می‌شود و دیگر آن تأثیرگذاری را نباید انتظار داشته باشیم.این منتقد دعوت از سینماگران مختلف توسط مدیران را یکی از راه‌های برون‌رفت تک ژانر بودن سینما دانست و ادامه داد: سینمای فرهنگی کشور نمونه‌هایی مانند ناصر تقوایی، داریوش مهرجویی و عباس کیارستمی را نیاز دارد. مدیر فرهنگی باید امکان کار و فرصت مناسب برای همه فیلم‌سازان را فراهم و از سلطه جریان‌های مافیایی و تجاری بر سینما جلوگیری کند.

زیرساخت‌های سینمایی و توسعه فرهنگی

این منتقد معتقد است ژانر به تنهایی منجر به ساخت فیلم خوب نمی‌شود؛ آن کارگردان و سینماگر است که باید فیلم خوب بسازد و مدیر فرهنگی باید این فضا را فراهم کند.
درستکار درباره زیرساخت‌های سینمایی نیز بیان کرد: سینما نشانه رشد و بلوغ فرهنگی است. افزایش تعداد سالن‌ها و ظرفیت صندلی‌های نمایش، توسعه فرهنگی را ممکن می‌کند. هرچند این سالن‌ها گاه با اهداف تجاری ساخته شده‌اند، اما همین اقدام نیز ارزشمند است؛ زیرا در کشوری که کار فرهنگی گسترده انجام نمی‌شود، ایجاد چنین زیرساخت‌هایی اقدام قابل توجهی است. با افزایش صندلی‌ها و حضور مخاطبان بیشتر، امکان ارائه آثار با کیفیت فرهنگی هم فراهم می‌شود.

دست مافیای سینما زیر سر فرهنگ

رضا درستکار درباره دلیل غالب بودن فیلم‌های سطحی و کمدی بر گیشه سینما بیان کرد:
شوربختانه گیشه غالباً در اختیار فیلم‌های سطحی است و دلیل آن مشخص است. برخی از تهیه‌کنندگان سینما استعداد عجیبی دارند که در قالب مافیا یا شبه‌مافیا ظاهر می‌شوند و دستکاری‌هایی در سازوکار و اکوسیستم توزیع و اکران فیلم‌ها انجام می‌دهند. این افراد گاهی فیلم‌ها را بالا و پایین می‌کنند و با سلطه بر نیروی انسانی، جوهر سینمایی آثار را تهی می‌کنند.
وی با تأکید بر اینکه الزاماً کسی که فیلم می‌سازد، نظریه‌پرداز نیست و تولید فیلم فرهنگی کار هر کسی نیست، افزود: بسیاری از اقدام‌های تجاری و برنامه‌های رسانه‌ای مانند برنامه «هفت» نیز اجازه می‌دهند که تنها یک تهیه‌کننده خاص نظرات خود را بر آثار اعمال کند، بدون اینکه به ارزش‌های فرهنگی یا کیفیت اثر توجه شود. تمام فعالیت‌های چهار تا پنج دهه گذشته سینما بیشتر به خاطر باج‌دهی و منافع شخصی بوده و نه ارتقای فرهنگ. بسیاری از فیلم‌هایی که توقیف شده یا جلو آن‌ها گرفته شده، آثار ارزشمند فرهنگی بوده‌اند که نادیده گرفته شده‌اند.

راهکار برون‌رفت از تک‌ژانر بودن

این منتقد درباره نقش مدیران سینمایی در ذائقه مخاطب گفت: فرهنگ یعنی تنوع، احترام به اقوام، باورها و آیین‌های مختلف. فرهنگ امر دستوری نیست. مدیران سینمایی باید توجه کنند که اختصاص سهمیه به جناح‌های سیاسی، راهکار مناسبی نیست. از هر جناحی ‌اگر فردی کار خوبی ارائه دهد باید فرصت داده شود و اگر کار خوبی ندارد، نباید برایش امتیاز ویژه قائل شد.
او ادامه داد: برخی جریان‌ها تنها به فکر منافع شخصی خود هستند و با سوء‌مدیریت و فساد، محیط را تحت سلطه خود درآورده‌اند. این افراد، گروه‌هایی از افراد غیرمتخصص و نالایق را دور خود جمع کرده‌اند و با استفاده از آن‌ها، مخاطب و تولید فرهنگی را محدود می‌کنند. بنابراین، باید بخش واقعی و سالم سینما حمایت و تقویت شود تا کسی تحت سلطه یا وابسته به جناح خاصی نشود.
درستکار در پایان مهم‌ترین مشکل سینمای امروز را فقدان مدیر فرهنگی توانمند دانست و تأکید کرد: مدیر فرهنگی واقعی باید بتواند ذائقه مخاطب را ارتقا دهد، از تولید آثار با کیفیت حمایت کند و اجازه ندهد جریان‌های جناحی یا تجاری، فرهنگ و سینمای کشور را تحت تأثیر قرار دهند. سینمای اجتماعی می‌تواند به رشد فرهنگی جامعه کمک کند، اما نباید تنها ژانر غالب باشد. تنوع ژانرها و احترام به فرهنگ‌های مختلف، اساس مدیریت فرهنگی موفق است.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha