بعد از نامهایی چون برادران خادم، ناصر زینل نیا، امیر توکلیان ، مجید خدایی ،حمید قشنگ و ... که نشانهای از جریان خون پهلوانی در رگهای فرزندان این دیار بود نام و نشانی از یلان خراسان در تیم ملی نبود.گویی آتش پهلوانی در خاکستر فراموشی پنهان شده بود. در حالیکه استانهایی چون مازندران، کرمانشاه، خوزستان و حتی فارس پرچمدار میدانها شدند، خراسان با همه پیشینه و تواناییاش به حاشیه رانده شد.
اکنون اما، ظهور یک جوان مشهدی به نام احمد جوان در تیم ملی و درخشیدن او بر سکوی جهانی، همان جرقهای است که میتواند دوباره آتش کشتی خراسان را شعلهور کند. این اتفاق نشانهای است از زنده بودن ریشهها و استعدادهایی که هنوز در خطه خورشید جوانه میزنند. مدال احمد جوان البته که یک مدال فردی نباید تلقی شود چراکه از منظر جامعهشناختی، قهرمانان ورزشی بیش از آنکه برای خودشان بدرخشند، برای جامعه نقش «نماد» و «الگو» را ایفا میکنند. نوجوانی که پیروزی همشهری خود را میبیند، احساس میکند میتواند در همان مسیر قدم بگذارد. قهرمانان در حقیقت سرمایههای انگیزشی جامعهاند و اگر از این فرصت بهرهبرداری نشود، شاید سالها بعد نتوان آتشی تازه برای کشتی خراسان روشن کرد.
مسئولان ورزشی و شهری امروز در آزمونی بزرگ قرار دارند: آیا میتوانند با سرمایهگذاری بر زیرساختها، راهاندازی تیمهای لیگ برتری و برنامهریزی منسجم، از این فرصت تاریخی استفاده کنند؟ یا دوباره اجازه خواهند داد استعدادها در بیبرنامگی فراموش شوند؟ احمد جوان با درخشش کشتی خراسان را دوباره به نقطه امید بازگردانده است. او فرصتی تازه به مدیران ورزشی استان داده است که بتوانند در سایه این مدال شوری جدید برای پیش برد اهداف خود ایجاد کنند. نکته مهم تر اما حمایت از این پدیده در استان هم است. او با سنی که دارد می تواند سال ها پرچم دار کشتی خراسان در میادین جهانی باشد پس بر متولیان امر است که از این گوهر تراش خورده بهتر و جدی تر مراقبت کنند و او را با حمایت های مادی و معنوی در رسیدن به قله های المپیکی کمک کنند.
نظر شما