در سکوت لابراتوارهای پنتاگون و غوغای میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری، فناوری‌ای در حال تکامل است که ستون فقرات جنگ‌های آینده آمریکا خواهد شد.

وقتی میدان جنگ دیجیتالی می‌شود؛ ایران باید کجا بایستد؟
زمان مطالعه: ۱۴ دقیقه

میدان مادی نبرد آینده، بیش از آنکه صحنه‌ی تقابل صرف تسلیحات فیزیکی باشد، عرصه رقابت هوش مصنوعی و توانمندی‌های فناورانه خواهد بود. این دگردیسی عمیق در دکترین‌ها و کاربردهای نظامی، تنها یک پیش‌بینی نیست، بلکه واقعیتی است که با سرمایه‌گذاری‌های سنگین و تدوین راهبردهای ملی در کشورهای پیشرو به منصه ظهور رسیده است.در این میان، ایالات متحده به عنوان یکی از بازیگران کلیدی در حوزه فناوری، بر رویکردی متمرکز بر هوش مصنوعی در صنایع نظامی خود تأکید دارد. در واقع آمریکا، در سایه اخبار عمومی و تحلیل‌های دیپلماتیک، آرام اما پیوسته در حال بازتعریف مفهوم جنگ با اتکا به فناوری هوش مصنوعی است.به نظر می‌آید به‌دور از هیاهوی رسانه‌ای و بدون تبلیغات پرزرق‌وبرق، نهادهای نظامی و امنیتی این کشور، یک بازطراحی ساختاری از مفاهیم فرماندهی، شناسایی، تحلیل تهدید و حتی اجرای عملیات را با اتکا بر هوش مصنوعی آغاز کرده‌اند؛ آن هم نه به تازگی، بلکه خیلی وقت است!بنابراین درک جایگاه این فناوری در سیاست‌های دفاعی آمریکا و پیامدهای آن برای سایر کشورها، به ویژه در منطقه، حیاتی است. این گزارش به بررسی جایگاه هوش مصنوعی در سیاست‌های نظامی آمریکا می‌پردازد و لزوم آمادگی و تدوین سیاست‌های ملی هوش مصنوعی برای کشورها، به‌ویژه ایران، را برجسته می‌کند.

اسناد استراتژیک؛ نقشه‌هایی که آرام و بی‌صدا قلم میخورند!

در بیست و سوم ژانویه ۲۰۲۵، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور تازه به قدرت‌رسیده آمریکا، با صدور فرمان اجرایی ۱۴۱۷۹، عملاً سیاست‌های قبلی این کشور در حوزه هوش مصنوعی را لغو و بازتعریف کرد. بر اساس این فرمان، آمریکا توسعه هوش مصنوعی را نه از منظر تحقیقاتی یا نوآورانه، بلکه به‌عنوان یک ضرورت ملی با هدف «حفظ رهبری جهانی» دنبال می‌کند.در ادامه، با انتشار یادداشت M‑25‑21، استفاده از هوش مصنوعی در سطح فدرال نیز تسریع شد؛ اما آنچه کمتر بدان پرداخته شد، کاربردهای مستقیم این فناوری در ساختار دفاعی-نظامی آمریکاست.در این چارچوب، دفتر جدیدی با عنوان «دفتر ارشد دیجیتال و هوش مصنوعی» (CDAO‌) یا «Chief Digital and AI Office» در وزارت دفاع ایالات متحده شکل گرفته که وظیفه آن نه‌تنها هماهنگی فناوری‌های هوش مصنوعی، بلکه راهبری کل زیست‌بوم تصمیم‌سازی نظامی بر پایه الگوریتم‌هاست.بر اساس گزارشی که توسط بازرس کل پنتاگون منتشر شده (DODIG‑2025‑039)، اجرای کامل «برنامه عملیاتی هوش مصنوعی» هنوز با چالش‌هایی روبه‌روست. اما نکته مهم‌تر آن است که این ساختار جدید، با وجود نواقص، عملاً «شالوده آینده سیاست‌گذاری نظامی آمریکا» را بنا نهاده است.

پذیرش در سطوح بالای مدیریت کشوری و لشکری

«کریستین کی. گانز» (Dr. Kristin K. Gaus)، مدیر ارشد دفتر داده و هوش مصنوعی وزارت دفاع ایالات متحده (CDAO)، به طور مداوم بر پتانسیل تحول‌آفرین هوش مصنوعی در حوزه عملیات پشتیبانی و لجستیک تأکید می‌کند. او در رویدادها و کنفرانس‌های مختلف، از جمله در اوایل سال 2024، دیدگاه‌های خود را مطرح کرده است.گانز به وضوح معتقد است هوش مصنوعی به ما امکان می‌دهد تا تصمیمات لجستیکی بهتری بگیریم، تجهیزات را قبل از خراب شدن تعمیر کنیم و به این ترتیب، هزینه‌ها را کاهش داده و آمادگی عملیاتی را افزایش دهیم. این منظر نقش کلیدی هوش مصنوعی در بهبود کارایی، صرفه‌جویی در منابع و افزایش آمادگی نیروهای مسلح را برجسته می‌کند.«ژنرال مارک میلی» (Mark A. Milley) نیز، که تا سپتامبر ۲۰۲۳ به عنوان رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا خدمت می‌کرد، از حامیان کلیدی استفاده از هوش مصنوعی در عملیات‌های نظامی بود. او بارها بر اهمیت سرعت تصمیم‌گیری در جنگ‌های آینده تأکید کرده است.

هوش مصنوعی و داده در قلب عملیات فضایی

نیروی هوافضای ایالات متحده (United States Space Force - USSF)، به عنوان جوان‌ترین شاخه از نیروهای مسلح آمریکا، به سرعت در حال تطبیق خود با واقعیت‌های جنگاوری مدرن است که در آن داده و هوش مصنوعی نقش محوری ایفا می‌کنند.این رویکرد پیشگامانه به وضوح در سند «برنامه اقدام راهبردی داده و هوش مصنوعی» (Data & AI Strategic Action Plan) که توسط این نیرو برای سال مالی ۲۰۲۵ منتشر شده، نمایان است. این سند که نشان‌دهنده یک تغییر پارادایم از آزمایشگاه به استراتژی عملیاتی است، چهار خط مشی کلیدی را برای تضمین برتری ایالات متحده در فضای رقابتی آینده تعریف می‌کند.اهمیت راهبردی داده و هوش مصنوعی برای نیروی هوافضانیروی هوافضا درک کرده است که برای حفظ برتری در فضا، دیگر نمی‌توان تنها به سخت‌افزار پیشرفته متکی بود. حجم عظیم داده‌هایی که از ماهواره‌ها، حسگرها و شبکه‌های ارتباطی جمع‌آوری می‌شوند، نیازمند ابزارهای قدرتمند هوش مصنوعی برای تحلیل، تفسیر و تبدیل آن‌ها به اطلاعات قابل استفاده است.همانطور که مقامات نیروی هوافضا و متخصصان این حوزه بارها بیان کرده‌اند، داده نیروی محرکه برای هوش مصنوعی است. هوش مصنوعی به ما کمک می‌کند تا با داده‌ها ارتباط برقرار کنیم، آن‌ها را بفهمیم و آن‌ها را به عملیات هوشمند تبدیل کنیم.این سند با ارائه یک چارچوب عملیاتی جامع، نشان می‌دهد که USSF قصد دارد هوش مصنوعی را در تمام سطوح عملیاتی، از برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری تا اجرای ماموریت‌ها، ادغام کند.

چهار خط مشی کلیدی برنامه اقدام راهبردی داده و هوش مصنوعی

اول:‌ طراحی مجدد ساختارها برای بهینه‌سازی عملیات مبتنی بر هوش مصنوعیاین خط مشی بر لزوم بازسازی ساختارها و فرآیندهای داخلی نیروی هوافضا تأکید دارد تا بتواند به طور مؤثرتری از قابلیت‌های هوش مصنوعی بهره‌برداری کند. این شامل ایجاد تیم‌های بین‌رشته‌ای متخصص در داده و هوش مصنوعی، تعریف نقش‌ها و مسئولیت‌های جدید، و استانداردسازی جریان‌های کاری است.هدف، عبور از سیلوهای سنتی و ایجاد یک رویکرد یکپارچه است که در آن تصمیم‌گیری‌ها به صورت داده‌محور و با کمک هوش مصنوعی انجام شوند. این بازطراحی به ارتقاء فرآیندهای فرماندهی و کنترل (C2) و همچنین تحلیل تهدیدات فضایی در زمان واقعی (real-time) کمک خواهد کرد.مثلاً توسعه «مراکز عملیات فضایی مشترک» (Joint Space Operations Centers - JSpOC) با قابلیت‌های پیشرفته هوش مصنوعی که می‌توانند حجم عظیمی از داده‌های حسگرها را پردازش کرده و هشدارهای زودهنگام در مورد تهدیدات فضایی ارائه دهند.

دوم، ترویج فرهنگ داده‌محور در ساختار نیروی هوافضاصرف‌نظر از فناوری، موفقیت در پیاده‌سازی هوش‌مصنوعی به شدت به پذیرش و درک آن توسط نیروی انسانی بستگی دارد. این خط مشی بر سرمایه‌گذاری در آموزش و پرورش نیروی انسانی راهبر برای نیروی هوافضا تأکید دارد تا آن‌ها بتوانند با داده‌ها کار کنند، سؤالات درستی بپرسند و نتایج الگوریتم‌های هوش مصنوعی را به درستی تفسیر کنند.این رویکرد، شامل دوره‌های آموزشی تخصصی، کارگاه‌ها و برنامه‌های تبادل دانش است که تفکر داده‌محور را در تمام سطوح ترویج می‌کند. هدف آن است که هر عضو نیروی هوافضا، صرف نظر از نقش خود، درک اساسی از اهمیت داده و پتانسیل هوش مصنوعی داشته باشد.مثلاً راه‌اندازی برنامه‌های «داده برای همه» (Data for All) که به همه پرسنل، از اپراتورهای ماهواره گرفته تا برنامه‌ریزان راهبردی، آموزش‌های اساسی در زمینه سواد داده و مفاهیم هوش مصنوعی ارائه می‌دهد.

سوم، تسریع در پذیرش فناوری‌های نوآورانه در میادین عملیاتی این بخش بر حرکت سریع از فاز تحقیق و توسعه به استقرار عملیاتی فناوری‌های هوش مصنوعی تأکید دارد. نیروی هوافضا به دنبال راهکارهایی است که چرخه‌های توسعه را کوتاه کرده و به سرعت قابلیت‌های جدید هوش مصنوعی را در اختیار کاربران نهایی قرار دهد. این شامل استفاده از رویکردهای چابک (Agile methodologies)، همکاری نزدیک با استارت‌آپ‌های فناوری و آزمایش‌های مکرر و سریع در محیط‌های عملیاتی واقعی است. تمرکز بر راهکارهای هوش مصنوعی مستقیماً به قابلیت‌های عملیاتی مانند تحلیل پیش‌بینی‌کننده برای نگهداری ماهواره‌ها، بهینه‌سازی مسیرهای مداری و شناسایی ناهنجاری‌ها کمک می‌کند؛ مثلاً پیاده‌سازی «هوش مصنوعی لبه‌ای (Edge AI)» بر روی ماهواره‌ها برای پردازش داده‌ها در فضا، کاهش تأخیر در انتقال داده‌ها به زمین و امکان پاسخ سریع‌تر به رویدادهای غیرمنتظره.

چهارم، همکاری نزدیک با صنعت و دانشگاه برای پیشبرد پروژه‌های هوش مصنوعینیروی فضایی اذعان دارد که نوآوری در هوش مصنوعی تنها در چارچوب دولتی قابل دستیابی نیست. این خط مشی بر اهمیت ایجاد زیست‌بومی از همکاری با شرکت‌های خصوصی پیشرو در زمینه هوش مصنوعی، استارت‌آپ‌های نوآور و مراکز تحقیقاتی دانشگاهی تأکید دارد.این همکاری‌ها می‌تواند شامل پروژه‌های تحقیقاتی مشترک، قراردادهای توسعه، و حتی تبادل پرسنل باشد. هدف، بهره‌برداری از تخصص‌های خارج از سازمان برای توسعه راه‌حل‌های پیشرفته هوش مصنوعی و همچنین دسترسی به آخرین پیشرفت‌های علمی در این زمینه است.بعنوان مثال امضای قراردادها با شرکت‌های دفاعی و فناوری مانند پالانتیر (Palantir) یا لوکهید مارتین (Lockheed Martin) برای توسعه پلتفرم‌های داده و هوش مصنوعی اختصاصی برای کاربردهای فضایی، یا همکاری با دانشگاه‌هایی مانند ام‌آی‌تی یا استنفورد برای تحقیقات پایه در زمینه یادگیری ماشینی برای محیط‌های فضایی.

از تصمیم‌سازی تا تصمیم‌گیری؛ خودمختاری در میدان!

تحقیقات منتشرشده در ژورنال‌های نظامی آمریکا، به‌ویژه مقاله‌ای با عنوان «AI's New Frontier» که در 27 مارس 2025 در مجله ‌«Field Artillery» منتشر شده، نشان می‌دهد که سیستم‌های AI اکنون فراتر از تحلیل‌گر اطلاعاتی صرف، در حال ایفای نقش به‌عنوان «عامل تصمیم‌ساز» هستند.این رویکرد نشان می‌دهد که هوش مصنوعی دیگر صرفاً یک ابزار کمکی نیست، بلکه به عنوان یک عامل حیاتی در فرایند تصمیم‌گیری در میدان نبرد مدرن عمل می‌کند. هدف، کاهش زمان از کشف تا درگیری (Kill Chain) و افزایش سرعت عمل در محیط‌های عملیاتی پیچیده است.

مفهوم «عامل هوشمند» در تصمیم‌گیری نظامیارتش آمریکا در حال بررسی و توسعه سیستم‌های هوش مصنوعی است که می‌توانند به عنوان «عامل‌ هوشمند» (Intelligent Agent) عمل کنند. این مفهوم فراتر از سیستم‌های هوش مصنوعی سنتی است که صرفاً داده‌ها را پردازش کرده و اطلاعات خام را ارائه می‌دهند. عامل‌های هوشمند هوش مصنوعی به گونه‌ای طراحی شده‌اند که:1. نه تنها حجم عظیمی از داده‌ها را در لحظه تحلیل می‌کنند، بلکه قادر به پیشنهاد عملیات بهینه، تغییر مسیرهای تاکتیکی و ارائه راهنمایی‌های عملیاتی بر مبنای تحلیل زنده و بی‌درنگ میدان نبرد هستند.2. این سیستم‌ها به سطحی از استقلال در تحلیل و پیشنهاد دست یافته‌اند که به آن‌ها اجازه می‌دهد با سرعت و دقت بیشتری به تغییرات در محیط عملیاتی واکنش نشان دهند. این تحول، پاسخی به سرعت سرسام‌آور جنگاوری مدرن است که در آن، سرعت تصمیم‌گیری می‌تواند تعیین‌کننده پیروزی یا شکست باشد!این پیشرفت نشان‌دهنده یک گذار مهم به سیستم‌های فرماندهی دیجیتال است؛ جایی که نقش انسان بیشتر به یک ناظر، تأییدکننده نهایی یا مداخله‌گر تغییر می‌کند تا یک تصمیم‌گیرنده مستقیم در تمام جزئیات.بار اصلی تحلیل، غربالگری اطلاعات و ارائه پیشنهادهای عملیاتی به عهده هوش مصنوعی خواهد بود، در حالی که کنترل نهایی و مسئولیت اخلاقی و حقوقی همچنان بر عهده انسان باقی می‌ماند. این رویکرد به عنوان «انسان روی حلقه» (Human-on-the-loop) یا «انسان در حلقه» (Human-in-the-loop) شناخته می‌شود.

گریز مهم!البته در برخی منابع آمده است در واقع معنای ورود عباراتی مانند «Agentic AI» (هوش مصنوعی عامل) در ادبیات نظامی اشاره به سیستم‌هایی است که می‌توانند بدون مداخله انسانی، مسیر حرکت یگان، حمله یا دفاع را پیشنهاد داده و در مواقع بحرانی، تصمیم نهایی را نیز به اجرا بگذارند. یعنی دیگر انسان بعنوان تصمیم‌گیر نهایی نباشد!

پلتفرم‌های فرماندهی همه‌جانبه در جنگ ترکیبیارتش آمریکا به دنبال توسعه پلتفرم‌های فرماندهی دیجیتالی است که در میدان جنگ سایبری و فیزیکی، قدرت هماهنگی هم‌زمان داده، تحلیل و اجرا را در اختیار دارند. این پلتفرم‌ها، که می‌توانند داده‌ها را از منابع مختلف مانند حسگرها، پهپادها، ماهواره‌ها و نیروهای زمینی جمع‌آوری کنند، قادرند:1. حجم عظیمی از داده‌ها را در لحظه پردازش کرده و الگوهای پنهان یا تهدیدات نوظهور را شناسایی کنند.2. نه تنها ابعاد فیزیکی میدان نبرد، بلکه جنبه‌های سایبری و اطلاعاتی را نیز در نظر بگیرند.3. و بر اساس تحلیل‌های خود، بهترین مسیر عملیاتی را پیشنهاد داده و حتی راهنمایی‌های لازم را به واحدهای مربوطه ارسال کنند. این امر می‌تواند شامل بهینه‌سازی مسیر حمله، تخصیص منابع، یا حتی هدایت دقیق تسلیحات باشد. این رویکرد بخشی از برنامه گسترده‌تر «فرماندهی و کنترل همه‌جانبه مشترک» (Joint All-Domain Command and Control - JADC2) وزارت دفاع آمریکاست.

تأثیر بر دکترین نظامی و آینده جنگاوریاین گذار به استفاده گسترده‌تر از هوش مصنوعی و فرماندهی دیجیتال، پیامدهای عمیقی برای دکترین نظامی ایالات متحده و آینده جنگاوری خواهد داشت. ارتش آمریکا به دنبال اهداف زیر است:1. افزایش سرعت عمل: کاهش زمان از کشف تا درگیری (kill chain) با استفاده از سرعت بالای پردازش هوش مصنوعی.2. کاهش بار شناختی فرماندهان: هوش مصنوعی می‌تواند بسیاری از کارهای روتین و تحلیلی را انجام دهد و به فرماندهان اجازه دهد بر تصمیمات استراتژیک‌تر تمرکز کنند.3. افزایش دقت و اثربخشی: با توجه به تحلیل‌های عمیق‌تر و قابلیت شناسایی الگوهای پیچیده توسط هوش مصنوعی، می‌توان انتظار داشت که عملیات‌ها با دقت و اثربخشی بیشتری انجام شوند.البته، این پیشرفت‌ها چالش‌هایی اخلاقی و حقوقی را نیز به همراه دارد که در ظاهر! در حال بحث و بررسی قرار گرفته‌اند، به ویژه در مورد مسئولیت‌پذیری در تصمیم‌گیری‌های سیستم‌های هوش مصنوعی که منجر به تلفات یا خسارات می‌شوند. با این حال، جهت‌گیری ارتش آمریکا به سمت بهره‌برداری از این فناوری‌ها برای حفظ برتری نظامی روشن است و مسائل اخلاقی با توجه به تجربه تاریخی و فعلی قطعاً اولویت آخر آن محسوب می‌گردد!

تهدیدات پنهان هوش مصنوعی: چالش‌های ساختاری در جنگاوری نوین

آینده جنگاوری به شکلی فزاینده با هوش مصنوعی گره خورده، اما این پیشرفت‌ها چالش‌ها و تهدیدات جدیدی را نیز به همراه دارند. گزارش‌ها و تحلیل‌های اخیر در حوزه امنیت و هوش مصنوعی، نگرانی‌هایی جدی را در مورد ماهیت و مقیاس این تهدیدات مطرح کرده‌اند.«جِن اِستِرلی» ، مدیر آژانس امنیت سایبری و امنیت زیرساخت (CISA) ایالات متحده، به طور مکرر و در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های متعدد، به نقش دوگانه و متحول‌کننده هوش مصنوعی در امنیت سایبری اشاره کرده است.او بر این دیدگاه تأکید دارد که در حالی که هوش مصنوعی می‌تواند ابزاری قدرتمند برای مدافعان در شناسایی و مقابله با تهدیدات باشد، همان ابزارها و قابلیت‌ها نیز می‌توانند توسط مهاجمان برای پیچیده‌تر کردن حملات سایبری به کار گرفته شوند. بنابراین، تمرکز CISA و سایر نهادهای امنیتی بر این است که چگونه می‌توان از این فناوری برای تقویت دفاع سایبری در سطح ملی استفاده کرد.

عامل‌های سایبری هوشمند خودمختار و مخاطرات آن‌هامحافل امنیتی و نظامی به طور جدی در حال بررسی تهدیدات بالقوه ناشی از «عوامل سایبری هوشمند خودمختار« هستند. این عوامل، با بهره‌گیری از شبکه‌های یادگیری عمیق، می‌توانند به صورت کاملاً خودمختار و با سرعت بسیار بالا اقدام به موارد زیر کنند:1. تحلیل و ارزیابی: جمع‌آوری و پردازش حجم عظیمی از داده‌های سایبری برای شناسایی آسیب‌پذیری‌ها و اهداف.2. نفوذ و بهره‌برداری: ورود به سیستم‌های کامپیوتری و شبکه‌ها، از جمله زیرساخت‌های حیاتی مانند شبکه‌های برق، حمل و نقل یا بیمارستان‌ها.3. حمله و تخریب: اجرای حملات سایبری پیچیده با هدف اختلال، تخریب یا سرقت اطلاعات.نگرانی اصلی اینجاست که فقدان مکانیسم‌های نظارت و کنترل دقیق بر این عوامل خودمختار، ممکن است به فجایع غیرقابل پیش‌بینی منجر شود. این سیستم‌ها می‌توانند با سرعتی فراتر از توانایی واکنش انسان عمل کنند و هرگونه اشتباه یا تصمیم نادرست آن‌ها می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری در پی داشته باشد.

ضرورت ادغام سریعدر کنار هشدارهای مربوط به تهدیدات، نیاز به پذیرش و ادغام سریع هوش مصنوعی در ساختارهای نظامی نیز به شدت احساس می‌شود.«چارلز براون جونیور»، ژنرال آمریکایی که تا اواخر سپتامبر ۲۰۲۳ رئیس ستاد نیروی هوایی آمریکا بود و از اکتبر ۲۰۲۳ به عنوان رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده منصوب شد، از مدافعان اصلی ادغام هوش مصنوعی و هم‌افزایی انسان و ماشین در نیروهای مسلح آمریکا است.او به‌ویژه در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، بر اهمیت پیشگام بودن آمریکا در زمینه هوش مصنوعی نظامی و نقش حیاتی آن در نحوه نبرد در آینده تأکید کرده است. دیدگاه او در مورد ترکیب قابلیت‌های انسان و ماشین برای تصمیم‌گیری سریع‌تر و مؤثرتر، محور اصلی استراتژی وزارت دفاع آمریکا در زمینه فرماندهی و کنترل و به‌ویژه ابتکار JADC2 است.همچنین گزارش نهایی کمیسیون ملی امنیت و هوش مصنوعی آمریکا، که در مارس ۲۰۲۱ منتشر شد، یکی از مهمترین اسناد در این زمینه است. این گزارش به صراحت بر لزوم تسریع چشمگیر در توسعه و پیاده‌سازی هوش مصنوعی در ساختارهای نظامی آمریکا تأکید کرده است.

این کمیسیون، که توسط کنگره ایالات متحده برای ارائه توصیه‌هایی در مورد چگونگی حفظ برتری آمریکا در حوزه هوش مصنوعی ایجاد شده بود، از کاخ سفید خواست تا بودجه‌های تحقیقاتی و عملیاتی در این حوزه چندبرابر شود. آن‌ها استدلال کرده‌اند که چین به سرعت در حال پیشرفت در زمینه هوش مصنوعی نظامی است و آمریکا برای رقابت و حفظ توان بازدارندگی خود، باید سرمایه‌گذاری‌های عظیمی انجام دهد و در ادغام هوش مصنوعی در ارتش به سرعت عمل کند.

اهمیت عوامل نیمه‌مستقل در ماموریت‌های دشوارتحلیلگران نظامی و استراتژیک همچنین بر اهمیت عوامل نیمه‌مستقا در ماموریت‌های دوربرد و چالش‌برانگیز تاکید دارند. این عوامل قادرند بدون نیاز به حضور مستقیم و پیوسته اپراتور انسانی، در لحظه تصمیمات بلادرنگ اتخاذ کنند.این قابلیت برای ماموریت‌هایی که در محیط‌های خطرناک، دوردست، یا با ارتباطاتی با تأخیر (مانند فضا یا زیر دریا) انجام می‌شوند، حیاتی است. عوامل نیمه‌مستقل می‌توانند با پردازش سریع اطلاعات و واکنش به شرایط متغیر، کارایی عملیاتی را به شکل چشمگیری افزایش دهند. در عین حال، با وجود درجه‌ای از خودمختاری، این سیستم‌ها هنوز امکان نظارت یا مداخله انسانی را در سطوحی فراهم می‌کنند، که به کاهش برخی از چالش‌های اخلاقی و کنترلی مرتبط با خودمختاری کامل کمک می‌کند.

با این اوصاف ایران کجای این ماجراست؟

ایران، با در اختیار داشتن ظرفیت‌های دانشگاهی، مهندسی و دانش بومی، امکان آن را دارد که نه‌فقط در حوزه هوش مصنوعی، بلکه در «کاربردهای ساختاریافته و دفاعی» این فناوری نیز پیشگام باشد. اما فقدان راهبرد رسمی و جامع، این امکان را تهدید می‌کند.سکوت راهبردی در قبال این تحولات از سوی کلیت تصمیم‌سازان، نه‌تنها فرصت‌های قدرت‌ساز را از بین می‌برد، بلکه کشور را در معرض یک آسیب جدید قرار می‌دهد: غافلگیری تکنولوژیک! سناریویی که در آن، حتی پیش از آنکه فرصتی برای دفاع داشته باشیم، در معرض زیرساختی‌ترین تهاجمات قرار گرفته‌ایم؛ چه در فضای فیزیکی و چه در میدان داده‌ها و سایبر.این خطر، صرفاً در برابر دشمن خارجی شکل نمی‌گیرد؛ بلکه فقدان چارچوب‌ها، ما را به‌سوی اشتباهات داخلی و تصمیمات ناهماهنگ نیز خواهد کشاند.بنابراین موضوع هوش مصنوعی و سیاست‌های نظامی آمریکا، اگرچه از دور ممکن است بازی قدرت‌های بزرگ به‌نظر برسد، اما در بطن خود، حامل پیامی شفاف برای دیگر کشورهاست: اگر امروز راهبرد نداشته باشید، فردا گزینه‌ای برای انتخاب نخواهید داشت.ایران می‌تواند با تدوین یک سیاست جامع دفاعی-تکنولوژیک، نظام حکمرانی هوش مصنوعی در نیروهای مسلح، صنایع دفاعی و سازمان‌های امنیتی را طراحی کند. ساختارهایی که مبتنی بر دانش بومی، منعطف در برابر تغییرات، و مجهز به چارچوب‌های اخلاقی و فنی بومی باشند.در بازی‌ای که دیگران آن را طراحی کرده‌اند، باید قلم خود را برداشته و کروکی زمین بازی خود را طراحی کنیم!

منبع: خبرگزاری فارس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha