بررسیهایی که درباره مهاجرت بهخصوص مهاجرت از روستا به شهر انجامشده، نشان میدهد تمایل و تصمیمگیری برای مهاجرت به سن، جنس و تحصیلات بستگی دارد. جوانان بیشترین میزان مهاجرت رادارند. دراینبین هم بیشترین مهاجران کشور را آقایان تشکیل میدهند که برای کسب درآمد، دانش، اشتغال و غیره مکان اقامت خود را ترک میکنند.
مهاجرت افراد جوان از روستا موجب کاهش رشد جمعیت (خالی شدن روستا از سکنه) و افزایش نسبت سالخوردگی میشود. این نوع مهاجرت موجب به هم خوردن جمعیت روستایی و شهری شده؛ چراکه سالخوردگی جمعیت روستایی و جوان شدن جمعیت ناخواسته شهری را به همراه دارد، با روستاییانی مواجه هستیم که دیگر توان کار کشاورزی ندارند و شهرهایی که توان پذیرش و پاسخگویی مناسب برای اسکان و کار و اشتغال نیروهای تازهوارد جوان را ندارند و به دنبال آن بههمریختگی اجتماعی و فرهنگی را هم در شهر و در هم روستا شاهدیم و به عبارتی نه شهر، شهر است و نه روستا، روستا.
نتایج سرشماری سال ۱۳۳۵ نتایج نشان میداد نسبت جمعیت روستایی به شهری ۷۰ درصد به ۳۰ درصد بود. هرچه بهپیش رفتیم این تناسب به هم خورد و اکنون فقط حدود ۲۰میلیون نفر از جمعیت ۹۰ میلیونی کشور را روستاییان تشکیل میدهند.
ایران ازجمله کشورهایی است که با سیر افزایشی و شتابان مهاجرت روستانشینان به شهرها مواجه است و با مشکلات و پیامدهای ناشی از این مهاجرت، دستوپنجه نرم میکند، این مهاجران هم در مبدأ و هم در مقصد، مسائل و مشکلات متعددی مانند بروز نابسامانیهای پرشمار ناشی از فشار بر منابع و امکانات محدود جوامع شهری، بیکاری و کمکاری، کمبود فضای زیستی و آموزشی، آلودگی هوا و محیط زیست، سالخوردگی و زنانه شدن نیروی کار کشاورزی، تخلیه روستاها و غیره را به وجود آورده است.
تأثیر انقلاب صنعتی بر روستاها
یک کارشناس اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی بابیان اینکه در عصر جدید کشورها با پدیده ازدحام جمعیت مواجه شدهاند، در گفت و گو با قدس میگوید: پس از انقلاب صنعتی با توسعه صنعت در شهرها و ایجاد مشاغل گوناگون، شهرهای صنعتی محل جذب نیروی کار از شهرستانها و روستاهای اطراف شدند که این مسئله بهمرورزمان موجب ازدحام جمعیت در شهرها و خالی شدن روستاها شد.
عبدالمجید شیخی میافزاید: با توسعه صنعت و تولید ماشینابزار کشاورزی، از طرفی ماشینهای کشاورزی در روستاها جایگزین نیروی کار شدند و از طرفی دیگر جلبتوجه دولتها به صنعت و بیتوجهی به کشاورزی و امنیت غذایی موجب شد. کاربری بسیاری از اراضی نیز تغییر کرد.
برای نمونه بهشت شمال کشور تبدیل به ویلا و ساختمان برای مرفهان بیدرد و احداث طرحهای صنعتی شد. البته کشورهای توسعهیافته خیلی زود متوجه این موضوع شدند و با توجهِ بهتر دولتها به توسعه کشاورزی و بردن امکانات به روستاها از پدیده ازدحام در شهرها و خالی شدن روستاها تا حدودی پیشگیری کردند، اما کشورهای درحالتوسعه با غفلت از این مهم به دور باطل تمرکز جمعیت در شهرها و خالی شدن روستاها دامن زدند و همچنان این دور باطل ادامه دارد.
دور باطل تمرکز جمعیت
این عضو هیئتعلمی پیشین جهاد سازندگی و وزارت جهاد کشاورزی با اشاره به اینکه دور باطل تمرکز جمعیت مشکل بزرگی است که پیامدهای بزرگ مادی و معنوی برای کشورهای مختلف ازجمله کشور ما دارد، ادامه میدهد: ابعاد هزینههای این عارضه بزرگ بسیار گسترده است بااینحال تخمین هزینههای معنوی این پدیده بسیار مشکل و چهبسا ناممکن باشد.
شیخی می افزاید: پیامدهای مادی آن نیز دارای دو بخش هزینههای آشکار و پنهان است که ازدحام شهری، آلودگی شهرها، آلودگی آبوهوا و هزینههای پاکسازی، بزهکاری و ناهنجاری، جرم و جنایت، ازهمپاشیدگی خانوادهها، عدم تحرک، بیهویتی و بسیاری از معضلات اقتصادی و اجتماعی هزینههای سنگینی را بر دولت برای مقابله تحمیل میکند که تنها بخشی از هزینههای این عارضه تبلور عینی و ملموس دارد و در اسناد هزینه منعکس میشود و مابقی که روزبهروز انباشته میشوند به شکل ناهنجاریهایی فزاینده باقی میمانند و درواقع ابعاد حقیقی آنها آشکار نمیشوند. ریشه نا ترازیها در مصارفِ منابع نیز همین «پدیده ازدحام» است.
به گفته وی اکنون ۷۰ تا ۸۰ درصد از مخارج ملی کشور که شامل منابع همه آحاد مردم، بودجه عمومی و دولت - بخش خصوصی و بخش دولتی- میشود صرف «مقابله با پدیده ازدحام» میشود و تنها حدود ۳۰ درصد منابع ملی برای «خلق فرصتهای جدید اقتصادی» هزینه میشود.
تبعات ازدحام جمعیت در شهرها
این استاد دانشگاه با اشاره به نتایج تحقیق انجامشدهای که دو سال قبل در این زمینه داشته است، ادامه میدهد: نتایج این تحقیق نشان داد حدود یکچهارم از منابع ملی کشور صرف مبارزه با بیماریها، عوارض جسمی و روانی و حفظ سلامت مردم میشود و درواقع ناامنی جسمی و روانی شهروندان یکی از عوارض پدیده ازدحام است. ضمن آنکه تمامی نهادهای خصوصی و عمومی ازجمله؛ شهرداریهای کلانشهرهایی همچون تهران، اصفهان، مشهد و... بهناچار برای مقابله با پدیده ازدحام هزینههای سنگینی را متحمل میشوند.
بنابراین تمرکز جمعیت در شهرها دورِ باطلی است که علاوه برخالی شدن روستاها و افزایش هزینههای شهری، موجب جذب بیشتر جمعیت در شهرها و به دنبال آن مرکز ثقل جذب و مطالبه هزینههای بیشتر در شهرها میشود و «دور واگرایی» را تشکیل میدهد که بهمرورزمان گستردهتر میشود و تبعات آن افزایش مییابد.
این استاد دانشگاه می گوید: تنها راهحل این مسئله طی مسیر با مهندسی بهاصطلاح معکوس است یعنی برای قطع این مدار واگرا، ما باید بهجای افتادن در دام تزریق هزینه بیشتر و بیشتر در شهرها، برای مقابله با پدیده ازدحام جمعیت در کلانشهرها، امکانات را به روستاها ببریم.
اما این در حالی است که برخی از مدیران یا کارشناسان، راهکارهایی همچون «انتقال پایتخت» و یا اختصاص بودجه بیشتر و تزریق منابع مالی بیشتر به کلانشهرها» را پیشنهاد میدهند.
ریشه پیشنهادهای مشابه دیگر مثل تفکیک وزارت صمت و یا راه و شهرسازی نیز در غفلت از «پدیده ازدحام» است. با این خیال که مشکل ازدحام شهری اینگونه حل میشود!. غافل از اینکه انتقال پایتخت به شهری دیگر موجب ایجاد تهران دیگری در کشور میشود و تزریق منابع مالی بیشتر برای اداره کلانشهرها دور باطل تجمیع جمعیت را تشدید و موجب جذب بیشتر جمعیت به این شهرها و سرعت بخشیدن به خالی شدن روستاها میشود. زیرا تزریق منابع مالی و پولی بیشتر طعمه تجمیع بیشتر جمعیت و تشدید «پدیده ازدحام» میشود.
قطبسازی خوشههای شغلی روستا محور
شیخی میافزاید: مطالعهای دیگر نشان میدهد تنها به عنوان نمونه روزانه بیش از یکمیلیون نفر از کرج بهسوی تهران و از تهران به کرج در حال رفتوآمد هستند به این معنا که هرروز صبح یکمیلیون نفر از ساکنان کرج برای کار به تهران میآیند و شب یکمیلیون نفر از تهران برای اقامت به محل زندگی خود در کرج بازمیگردند و برعکس. دلیل آنهم این است که یا شغل در تهران و مسکن در کرج و یا مسکن در تهران و شغل در کرج است و البته این دور باطل در مسیر تهران- قم، تهران- پاکدشت، تهران-حسنآباد، تهران- دماوند، تهران- شهریار هم وجود دارد و موجب تحمیل هزینه به این شهرها و شهروندان شده است.
ایجاد جاذبه در روستاها
به گفته وی «قطبسازی شغلی روستا محور» ترجیحاً در قالب تشکلهای تعاونی، یعنی احداث و تأسیس خوشههای «کشاورزی-روستا محور»، «صنعت-روستا محور»، «معدنی، کشاورزی و صنعتی – روستا محور» و همچنین قطب «خدماتی، معدنی، صنعتی و کشاورزی - روستا محور» جاذبه بسیار قوی و تأثیرگذارترین راهکاری است که موجب جذب جمعیت در روستاها و به دنبال آن تأسیس زنجیرهای صنایع در حاشیه روستاها میشود. تا جایی که حتی طبق اصول کمینهسازی هزینههای ساخت و بهرهبرداری و بیشینهسازی درآمدها در «مکانیابی اقتصادی»، صنایع هوا و فضای در خدمتِ بخش کشاورزی نیز میتوانند در قطبهای جدید مستقر شوند که افزون بر پیشگیری از ازدحام جمعیت در شهرها، که با خود سقوط روستاها و نظام تولید در کشور به ارمغان آورده است، موجب افزایش تولید در روستاها، احیای و حفظ سبک زندگی روستایی و پیشگیری از تحمیل هزینهها به شهرها میشود و جمعیت غیر مولد را باردیگر به مشاغل مولّد روستا برمیگرداند.
توسعه نهضت ملی ساخت مسکن در روستاها
این کارشناس اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی ادامه میدهد: رفع پدیده ازدحام به دو اقدام همزمان نیاز دارد: اقدام مؤثر دوم برای مقابله به ازدحام جمعیت در شهرها پس از ایجاد نهضت قطب سازی خوشههای شغلی روستا محور، نهضت ملی ساخت مسکن در روستاهاست که نقش مؤثری در پیشگیری از خالی شدن روستاها دارد.
وی می افزاید: ایجاد مسکن بدون قطبهای شغلی و همینطور قطبهای شغلی روستا محور بدون تأمین مسکن نسخه ناقصی است. پس از استقرار جمعیت خودبهخود خدمات عمومی بهطور دستوری و تبعی و خدمات خصوصی نیز مانند سیل به مناطق جمعیتی جدید جذب خواهد شد و جمعیت مازاد و غیر مولد شهرهای پرازدحام در مناطق مولّد جدید مستقر میشوند و مشاغل غیر مولّد شهری از بین میرود و تراز در مصارف و منابع شهری و کشوری برقرار و فشار تورمی ناشی از تقاضا و فشار تورمی ناشی از هزینههای بالاسری ازدحام شهری کاهش و تورم را بسیار کاهش خواهند داد. روستاها نیز بار دیگر قطب تجلی سبک زندگی سالم و جاذبه مهمی برای گردشگری خواهند شد.
برنامه ریزی بخشی و منطقه ای
شیخی با انتقاد از خلأهای موجود در نظام برنامهریزی کشور و نبود برنامه آمایش سرزمین اظهار میکند: نظام برنامهریزی ما مبنی بر «برنامهریزی بخشی» است و اکنون ضرورت دارد یک «نظام برنامهریزی بخشی و منطقهای» بهعنوان مکمل برای آن تعریف کنیم که لازمه آن ایجاد نهادی مانند جهاد سازندگی با برنامهریزی منطقهای برای توزیع امکانات در مناطق مختلف کشور است.
وی ادامه میدهد: اکنون شهرهای درجهیک مثل تهران، تبریز، مشهد، اصفهان که جمعیت بیشتری دارند بهطور نسبی از امکانات بیشتری هم برخوردارند و همین امکانات بیشتر موجب جذب جمعیت بیشتر شده است درحالیکه اگر امکانات در مناطق مختلف عادلانه توزیع میشد بهطور غیرمستقیم مهندسی معکوس برعلیه ازدحام جمعیت در شهرها و خالی شدن روستاها شکل میگرفت، افزون بر پیشگیری از هدررفت منابع ملی کشور، شاهد افزایش تولید محصولات کشاورزی در روستاها و توزیع زنجیرهای صنایع و امکانات در مناطق مختلف کشور بودیم. در قانون برنامه پنجم توسعه کشور؛ ماده ۱۷۲برای حل معضل ازدحام چنین پیشبینیشده بود.
پیشگیری از ایجاد سکونتگاههای غیرمجاز
به گفته شیخی ماده ۱۷۲- «بهمنظور ارتقای شرایط محیطی پایدار و فراگیر ساکنان مناطق حاشیهنشین از مزایای شهرنشینی و پیشنگری و پیشگیری از ایجاد سکونتگاههای غیرمجاز دولت موظف است اقداماتی ازجمله «سامانبخشی مناطق حاشیهنشین تعیینشده توسط شورای عالی شهرسازی و معماری ایران از طریق تدوین و اجرای سازوکارهای حقوقی، مالی و فرهنگی و توانمندسازی ساکنان بافتهای واقع در داخل محدودههای شهری با مشارکت آنها، در چهارچوب «سند ملی توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاههای غیرمجاز» و ایجاد شهرکهای اقماری برای اسکان جمعیت مهاجر»، «وضـع مقررات بازدارنده و اعمال ممنوعیت ارائه کلیه خدمات زیربنایی به ساختوسازهای غیرمجاز خارج از محدوده شهرها و روستاها و تخریب آنها با همکاری قوه قضائیه»، «تهیه و اجرای طرح هادی برای روستاهای واقع در حریم کلانشهرها با رویکرد کنترل محدوده روستاهای مذکور در حد رشد طبیعی آنها» و همچنین «طراحی و ایجاد کمربند سبز در اطراف مراکز جمعیتی از طریق منابع دولتی توسط شهرداریها» را انجام دهند.
وی می افزاید: هرچند این برنامه مانند بسیاری از برنامهها هرگز اجرایی نشده است. غافل از اینکه دستورات این ماده یک جاده یکطرفه است. رفع ازدحام بدون ایجاد جاذبه رقیب محال است. بهقول مثل عامیانه کسی که مرکبی (چون خودرو) خریداری میکند اول به فکر جای آن میافتد. و طبق نمودارهای پیش رو هرکجا پول هزینه شود جمعیت بیشتری جلب و جذب میشود و باز جمعیت بیشتر جاذب هزینههای سنگینتر از قبل میشود و این مدار لاینقطع همینطور گستردهتر ادامه مییابد.
به گفته وی، در نمودارهای پیش رو فقط به دو مورد از عوارض دور باطل تمرکز جمعیت که بهطور ریشهای مورد غفلت واقعشده اشاره شده است.
به گفته دکتر شیخی موارد ذکر شده معلول این معضل است که در صورت تحقق و یا عدم تحقق و در شکل ممکن هزینههای بسیار سنگینی را بر دولت و اقتصاد تحمیل میکند. بررسیهایی که درباره مهاجرت بهخصوص مهاجرت از روستا به شهر انجامشده، نشان میدهد تمایل و تصمیمگیری برای مهاجرت به سن، جنس و تحصیلات بستگی دارد. جوانان بیشترین میزان مهاجرت رادارند. دراینبین هم بیشترین مهاجران کشور را آقایان تشکیل میدهند که برای کسب درآمد، دانش، اشتغال و غیره مکان اقامت خود را ترک میکنند.
مهاجرت افراد جوان از روستا موجب کاهش رشد جمعیت (خالی شدن روستا از سکنه) و افزایش نسبت سالخوردگی میشود. این نوع مهاجرت موجب به هم خوردن جمعیت روستایی و شهری شده؛ چراکه سالخوردگی جمعیت روستایی و جوان شدن جمعیت ناخواسته شهری را به همراه دارد، با روستاییانی مواجه هستیم که دیگر توان کار کشاورزی ندارند و شهرهایی که توان پذیرش و پاسخگویی مناسب برای اسکان و کار و اشتغال نیروهای تازهوارد جوان را ندارند و به دنبال آن بههمریختگی اجتماعی و فرهنگی را هم در شهر و در هم روستا شاهدیم و به عبارتی نه شهر، شهر است و نه روستا، روستا.
نتایج سرشماری سال ۱۳۳۵ نتایج نشان میداد نسبت جمعیت روستایی به شهری ۷۰ درصد به ۳۰ درصد بود. هرچه بهپیش رفتیم این تناسب به هم خورد و اکنون فقط حدود ۲۰میلیون نفر از جمعیت ۹۰ میلیونی کشور را روستاییان تشکیل میدهند.
ایران ازجمله کشورهایی است که با سیر افزایشی و شتابان مهاجرت روستانشینان به شهرها مواجه است و با مشکلات و پیامدهای ناشی از این مهاجرت، دستوپنجه نرم میکند، این مهاجران هم در مبدأ و هم در مقصد، مسائل و مشکلات متعددی مانند بروز نابسامانیهای پرشمار ناشی از فشار بر منابع و امکانات محدود جوامع شهری، بیکاری و کمکاری، کمبود فضای زیستی و آموزشی، آلودگی هوا و محیط زیست، سالخوردگی و زنانه شدن نیروی کار کشاورزی، تخلیه روستاها و غیره را به وجود آورده است.
تأثیر انقلاب صنعتی بر روستاها
یک کارشناس اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی بابیان اینکه در عصر جدید کشورها با پدیده ازدحام جمعیت مواجه شدهاند، در گفت و گو با قدس میگوید: پس از انقلاب صنعتی با توسعه صنعت در شهرها و ایجاد مشاغل گوناگون، شهرهای صنعتی محل جذب نیروی کار از شهرستانها و روستاهای اطراف شدند که این مسئله بهمرورزمان موجب ازدحام جمعیت در شهرها و خالی شدن روستاها شد.
عبدالمجید شیخی میافزاید: با توسعه صنعت و تولید ماشینابزار کشاورزی، از طرفی ماشینهای کشاورزی در روستاها جایگزین نیروی کار شدند و از طرفی دیگر جلبتوجه دولتها به صنعت و بیتوجهی به کشاورزی و امنیت غذایی موجب شد. کاربری بسیاری از اراضی نیز تغییر کرد.
برای نمونه بهشت شمال کشور تبدیل به ویلا و ساختمان برای مرفهان بیدرد و احداث طرحهای صنعتی شد. البته کشورهای توسعهیافته خیلی زود متوجه این موضوع شدند و با توجهِ بهتر دولتها به توسعه کشاورزی و بردن امکانات به روستاها از پدیده ازدحام در شهرها و خالی شدن روستاها تا حدودی پیشگیری کردند، اما کشورهای درحالتوسعه با غفلت از این مهم به دور باطل تمرکز جمعیت در شهرها و خالی شدن روستاها دامن زدند و همچنان این دور باطل ادامه دارد.
دور باطل تمرکز جمعیت
این عضو هیئتعلمی پیشین جهاد سازندگی و وزارت جهاد کشاورزی با اشاره به اینکه دور باطل تمرکز جمعیت مشکل بزرگی است که پیامدهای بزرگ مادی و معنوی برای کشورهای مختلف ازجمله کشور ما دارد، ادامه میدهد: ابعاد هزینههای این عارضه بزرگ بسیار گسترده است بااینحال تخمین هزینههای معنوی این پدیده بسیار مشکل و چهبسا ناممکن باشد.
شیخی می افزاید: پیامدهای مادی آن نیز دارای دو بخش هزینههای آشکار و پنهان است که ازدحام شهری، آلودگی شهرها، آلودگی آبوهوا و هزینههای پاکسازی، بزهکاری و ناهنجاری، جرم و جنایت، ازهمپاشیدگی خانوادهها، عدم تحرک، بیهویتی و بسیاری از معضلات اقتصادی و اجتماعی هزینههای سنگینی را بر دولت برای مقابله تحمیل میکند که تنها بخشی از هزینههای این عارضه تبلور عینی و ملموس دارد و در اسناد هزینه منعکس میشود و مابقی که روزبهروز انباشته میشوند به شکل ناهنجاریهایی فزاینده باقی میمانند و درواقع ابعاد حقیقی آنها آشکار نمیشوند. ریشه نا ترازیها در مصارفِ منابع نیز همین «پدیده ازدحام» است.
به گفته وی اکنون ۷۰ تا ۸۰ درصد از مخارج ملی کشور که شامل منابع همه آحاد مردم، بودجه عمومی و دولت - بخش خصوصی و بخش دولتی- میشود صرف «مقابله با پدیده ازدحام» میشود و تنها حدود ۳۰ درصد منابع ملی برای «خلق فرصتهای جدید اقتصادی» هزینه میشود.
تبعات ازدحام جمعیت در شهرها
این استاد دانشگاه با اشاره به نتایج تحقیق انجامشدهای که دو سال قبل در این زمینه داشته است، ادامه میدهد: نتایج این تحقیق نشان داد حدود یکچهارم از منابع ملی کشور صرف مبارزه با بیماریها، عوارض جسمی و روانی و حفظ سلامت مردم میشود و درواقع ناامنی جسمی و روانی شهروندان یکی از عوارض پدیده ازدحام است. ضمن آنکه تمامی نهادهای خصوصی و عمومی ازجمله؛ شهرداریهای کلانشهرهایی همچون تهران، اصفهان، مشهد و... بهناچار برای مقابله با پدیده ازدحام هزینههای سنگینی را متحمل میشوند.
بنابراین تمرکز جمعیت در شهرها دورِ باطلی است که علاوه برخالی شدن روستاها و افزایش هزینههای شهری، موجب جذب بیشتر جمعیت در شهرها و به دنبال آن مرکز ثقل جذب و مطالبه هزینههای بیشتر در شهرها میشود و «دور واگرایی» را تشکیل میدهد که بهمرورزمان گستردهتر میشود و تبعات آن افزایش مییابد.
این استاد دانشگاه می گوید: تنها راهحل این مسئله طی مسیر با مهندسی بهاصطلاح معکوس است یعنی برای قطع این مدار واگرا، ما باید بهجای افتادن در دام تزریق هزینه بیشتر و بیشتر در شهرها، برای مقابله با پدیده ازدحام جمعیت در کلانشهرها، امکانات را به روستاها ببریم.
اما این در حالی است که برخی از مدیران یا کارشناسان، راهکارهایی همچون «انتقال پایتخت» و یا اختصاص بودجه بیشتر و تزریق منابع مالی بیشتر به کلانشهرها» را پیشنهاد میدهند.
ریشه پیشنهادهای مشابه دیگر مثل تفکیک وزارت صمت و یا راه و شهرسازی نیز در غفلت از «پدیده ازدحام» است. با این خیال که مشکل ازدحام شهری اینگونه حل میشود!. غافل از اینکه انتقال پایتخت به شهری دیگر موجب ایجاد تهران دیگری در کشور میشود و تزریق منابع مالی بیشتر برای اداره کلانشهرها دور باطل تجمیع جمعیت را تشدید و موجب جذب بیشتر جمعیت به این شهرها و سرعت بخشیدن به خالی شدن روستاها میشود. زیرا تزریق منابع مالی و پولی بیشتر طعمه تجمیع بیشتر جمعیت و تشدید «پدیده ازدحام» میشود.
قطبسازی خوشههای شغلی روستا محور
شیخی میافزاید: مطالعهای دیگر نشان میدهد تنها به عنوان نمونه روزانه بیش از یکمیلیون نفر از کرج بهسوی تهران و از تهران به کرج در حال رفتوآمد هستند به این معنا که هرروز صبح یکمیلیون نفر از ساکنان کرج برای کار به تهران میآیند و شب یکمیلیون نفر از تهران برای اقامت به محل زندگی خود در کرج بازمیگردند و برعکس. دلیل آنهم این است که یا شغل در تهران و مسکن در کرج و یا مسکن در تهران و شغل در کرج است و البته این دور باطل در مسیر تهران- قم، تهران- پاکدشت، تهران-حسنآباد، تهران- دماوند، تهران- شهریار هم وجود دارد و موجب تحمیل هزینه به این شهرها و شهروندان شده است.
ایجاد جاذبه در روستاها
به گفته وی «قطبسازی شغلی روستا محور» ترجیحاً در قالب تشکلهای تعاونی، یعنی احداث و تأسیس خوشههای «کشاورزی-روستا محور»، «صنعت-روستا محور»، «معدنی، کشاورزی و صنعتی – روستا محور» و همچنین قطب «خدماتی، معدنی، صنعتی و کشاورزی - روستا محور» جاذبه بسیار قوی و تأثیرگذارترین راهکاری است که موجب جذب جمعیت در روستاها و به دنبال آن تأسیس زنجیرهای صنایع در حاشیه روستاها میشود. تا جایی که حتی طبق اصول کمینهسازی هزینههای ساخت و بهرهبرداری و بیشینهسازی درآمدها در «مکانیابی اقتصادی»، صنایع هوا و فضای در خدمتِ بخش کشاورزی یز میتوانند در قطبهای جدید مستقر شوند که افزون بر پیشگیری از ازدحام جمعیت در شهرها، که با خود سقوط روستاها و نظام تولید در کشور به ارمغان آورده است، موجب افزایش تولید در روستاها، احیای و حفظ سبک زندگی روستایی و پیشگیری از تحمیل هزینهها به شهرها میشود و جمعیت غیر مولد را باردیگر به مشاغل مولّد روستا برمیگرداند.
توسعه نهضت ملی ساخت مسکن در روستاها
این کارشناس اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی ادامه میدهد: رفع پدیده ازدحام به دو اقدام همزمان نیاز دارد: اقدام مؤثر دوم برای مقابله به ازدحام جمعیت در شهرها پس از ایجاد نهضت قطب سازی خوشههای شغلی روستا محور، نهضت ملی ساخت مسکن در روستاهاست که نقش مؤثری در پیشگیری از خالی شدن روستاها دارد.
وی می افزاید: ایجاد مسکن بدون قطبهای شغلی و همینطور قطبهای شغلی روستا محور بدون تأمین مسکن نسخه ناقصی است. پس از استقرار جمعیت خودبهخود خدمات عمومی بهطور دستوری و تبعی و خدمات خصوصی نیز مانند سیل به مناطق جمعیتی جدید جذب خواهد شد و جمعیت مازاد و غیر مولد شهرهای پرازدحام در مناطق مولّد جدید مستقر میشوند و مشاغل غیر مولّد شهری از بین میرود و تراز در مصارف و منابع شهری و کشوری برقرار و فشار تورمی ناشی از تقاضا و فشار تورمی ناشی از هزینههای بالاسری ازدحام شهری کاهش و تورم را بسیار کاهش خواهند داد. روستاها نیز بار دیگر قطب تجلی سبک زندگی سالم و جاذبه مهمی برای گردشگری خواهند شد.
برنامه ریزی بخشی و منطقه ای
شیخی با انتقاد از خلأهای موجود در نظام برنامهریزی کشور و نبود برنامه آمایش سرزمین اظهار میکند: نظام برنامهریزی ما مبنی بر «برنامهریزی بخشی» است و اکنون ضرورت دارد یک «نظام برنامهریزی بخشی و منطقهای» بهعنوان مکمل برای آن تعریف کنیم که لازمه آن ایجاد نهادی مانند جهاد سازندگی با برنامهریزی منطقهای برای توزیع امکانات در مناطق مختلف کشور است.
وی ادامه میدهد: اکنون شهرهای درجهیک مثل تهران، تبریز، مشهد، اصفهان که جمعیت بیشتری دارند بهطور نسبی از امکانات بیشتری هم برخوردارند و همین امکانات بیشتر موجب جذب جمعیت بیشتر شده است درحالیکه اگر امکانات در مناطق مختلف عادلانه توزیع میشد بهطور غیرمستقیم مهندسی معکوس برعلیه ازدحام جمعیت در شهرها و خالی شدن روستاها شکل میگرفت، افزون بر پیشگیری از هدررفت منابع ملی کشور، شاهد افزایش تولید محصولات کشاورزی در روستاها و توزیع زنجیرهای صنایع و امکانات در مناطق مختلف کشور بودیم. در قانون برنامه پنجم توسعه کشور؛ ماده ۱۷۲برای حل معضل ازدحام چنین پیشبینیشده بود.
پیشگیری از ایجاد سکونتگاههای غیرمجاز
به گفته شیخی ماده ۱۷۲- «بهمنظور ارتقای شرایط محیطی پایدار و فراگیر ساکنان مناطق حاشیهنشین از مزایای شهرنشینی و پیشنگری و پیشگیری از ایجاد سکونتگاههای غیرمجاز دولت موظف است اقداماتی ازجمله «سامانبخشی مناطق حاشیهنشین تعیینشده توسط شورای عالی شهرسازی و معماری ایران از طریق تدوین و اجرای سازوکارهای حقوقی، مالی و فرهنگی و توانمندسازی ساکنان بافتهای واقع در داخل محدودههای شهری با مشارکت آنها، در چهارچوب «سند ملی توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاههای غیرمجاز» و ایجاد شهرکهای اقماری برای اسکان جمعیت مهاجر»، «وضـع مقررات بازدارنده و اعمال ممنوعیت ارائه کلیه خدمات زیربنایی به ساختوسازهای غیرمجاز خارج از محدوده شهرها و روستاها و تخریب آنها با همکاری قوه قضائیه»، «تهیه و اجرای طرح هادی برای روستاهای واقع در حریم کلانشهرها با رویکرد کنترل محدوده روستاهای مذکور در حد رشد طبیعی آنها» و همچنین «طراحی و ایجاد کمربند سبز در اطراف مراکز جمعیتی از طریق منابع دولتی توسط شهرداریها» را انجام دهند.
وی می افزاید: هرچند این برنامه مانند بسیاری از برنامهها هرگز اجرایی نشده است. غافل از اینکه دستورات این ماده یک جاده یکطرفه است. رفع ازدحام بدون ایجاد جاذبه رقیب محال است. بهقول مثل عامیانه کسی که مرکبی (چون خودرو) خریداری میکند اول به فکر جای آن میافتد. و طبق نمودارهای پیش رو هرکجا پول هزینه شود جمعیت بیشتری جلب و جذب میشود و باز جمعیت بیشتر جاذب هزینههای سنگینتر از قبل میشود و این مدار لاینقطع همینطور گستردهتر ادامه مییابد.
به گفته وی، در نمودارهای پیش رو فقط به دو مورد از عوارض دور باطل تمرکز جمعیت که بهطور ریشهای مورد غفلت واقعشده اشاره شده است.
به گفته دکتر شیخی موارد ذکر شده معلول این معضل است که در صورت تحقق و یا عدم تحقق و در شکل ممکن هزینههای بسیار سنگینی را بر دولت و اقتصاد تحمیل میکند.
نظر شما