روزنامه اعتماد طی یادداشتی به قلم عباس عبدی نوشت: ناترازی انرژی در ایران به حدی رسید که ابعاد این فاجعه برای همه آشکار شد. ریشه این مشکل به سیاسی شدن حاملهای انرژی، به ویژه بنزین، برمیگردد. هر کالایی که اهمیت زیادی در زندگی اجتماعی و اقتصادی داشته باشد، احتمال سیاسی شدن آن وجود دارد. بنزین به دلیل اهمیت اقتصادی و اجتماعیاش در ایران، به یکی از کالاهای سیاسی تبدیل شده است. این سیاسی شدن بیشتر به دلیل مدیریت نادرست و رویکرد غیرصادقانه طی دهههای گذشته است.
ایران به دلیل داشتن منابع نفتی، برخلاف کشورهایی مانند پاکستان یا ترکیه که مجبورند بنزین را وارد کنند، به راحتی بنزین را به قیمت پایین در اختیار مردم قرار میدهد. این موضوع باعث شده است که مردم به دنبال سیاستمدارانی باشند که وعده عرضه کالاهای ارزانتر را بدهند، اما این تفاوت قیمت در حقیقت از جیب ملت تأمین میشود. قیمت بنزین پایین موجب اتلاف منابع و مصرف غیر بهینه میشود و به مرور باعث میشود که فناوریها و صنایع به روز نباشند.
در حالی که دولت خود را پدر و دلسوز مردم معرفی میکند، این سیاستها به بنبست میرسد. مصرف زیاد، قاچاق بنزین و کیفیت پایین سوخت باعث میشود که دولت مجبور به سرمایهگذاری در تولید بنزین شود. این فرآیند منجر به تحلیل منابع مالی و نفتی کشور میشود و در نهایت به کسری بودجه میانجامد. دولت برای جبران کسری بودجه به فکر افزایش قیمت بنزین میافتد، اما این افزایش قیمت با تورم و نارضایتی عمومی همراه میشود. مشکل این است که دولت قادر به توضیح این نکته نیست که افزایش قیمت بنزین عامل تورم نیست و این عدم اعتماد مردم به مسئولان شرایط را پیچیدهتر میکند.
حکومت وقتی بنزین را به کالا و ابزاری برای حفظ قدرت خود تبدیل کرد، دیگر نتوانست آن را از سبد سیاست خارج کند. در نهایت، مشکلات اقتصادی و بیکاری جوانان، ناشی از این سیاستهای اقتصادی نادرست است. با اینکه در گذشته تجربیات مثبتی از افزایش قیمت بنزین داشتهایم، اما تاکنون هیچگاه سیاست کلی تغییر نکرده است. این موضوع باعث شده که بحرانهای جدید همواره ایجاد شود و در آینده نیز به مشکلات موجود افزوده شود.
نظر شما