در این میان، زمزمهای بلندتر از همیشه شنیده میشود: «۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی، کلید طلایی رشد ۸ درصدی اقتصاد ایران است.» اما آیا این نسخه، واقعاً شفابخش است؟ یا سرابی فریبنده که ما را در بیابان وابستگی، تشنهتر از همیشه رها خواهد کرد؟
اقتصاد، علمی فراتر از اعداد و ارقام است. رشد اقتصادی، تنها به معنای افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP) نیست، بلکه مفهومی چندوجهی است که کیفیت زندگی، عدالت اجتماعی و پایداری زیستمحیطی را نیز در بر میگیرد. نظریههای نوین رشد، که با نام اقتصاددانانی چون رومر، استیگلیتز و اسپنس گره خوردهاند، بر اهمیت عواملی چون نوآوری، سرمایه انسانی و نهادهای کارآمد تأکید دارند. در این میان، «بهرهوری»، شاهکلید رشد پایدار است؛ توانایی استفاده بهینه از منابع، که با آموزش، پژوهش و فناوریهای نوین تقویت میشود.
سرمایه خارجی مسکنی موقت
سرمایه خارجی، همچون مسکنی قوی، میتواند در کوتاهمدت، دردهای اقتصادی را تسکین دهد. اما آیا میتوان به مسکن، برای درمان بیماریهای مزمن، تکیه کرد؟ تجربیات کشورهای مختلف نشان میدهد که وابستگی بیش از حد به سرمایه خارجی، میتواند عوارض جانبی خطرناکی به همراه داشته باشد: خروج ناگهانی سرمایهها، وابستگی به فناوریهای خارجی و آسیبپذیری در برابر نوسانات جهانی.
اصلاحات ساختاری؛ بستر رشد درونزا
رشد پایدار، درختی است که ریشههایش در خاک اصلاحات ساختاری تنیده شده است. اصلاح نظام مالیاتی، تسهیل فضای کسبوکار، مبارزه با فساد و تقویت نهادهای کارآمد، بستری مناسب برای رشد درونزا فراهم میکند. سرمایه انسانی، با آموزش و مهارتآموزی، به موتور محرکه این رشد تبدیل میشود. و نوآوری، با تکیه بر پژوهش و توسعه، مسیر پیشرفت را هموار میکند.
ایران گنجینهای پنهان نیازمند اکتشاف
ایران، سرزمینی با منابع طبیعی و انسانی غنی، گنجینهای پنهان است که نیازمند اکتشاف است. ظرفیتهای بالقوه این سرزمین، فراتر از تصور است. اما برای شکوفایی این ظرفیتها، باید از رؤیای ۲۰۰ میلیارد دلاری فاصله بگیریم و به واقعیتهای درون کشورمان توجه کنیم.
رشد اقتصادی، رؤیایی دستیافتنی است، اما نه با اتکا به سراب سرمایه خارجی. راه رسیدن به این رؤیا، از اصلاحات ساختاری، تقویت سرمایه انسانی و تکیه بر ظرفیتهای داخلی میگذرد. انتخاب با ماست: سراب فریبنده یا واقعیت پویای درون؟
نظر شما