روزنامه ایران در تمجید از فصل هفتم سریال پایتخت نوشت: این مجموعه را نمیتوان فقط یک سریال تلویزیونی دانست، بلکه مجموعهای است که تلویزیون را از بحران مخاطب نجات داد و تماشاگران را دوباره پای تلویزیون نشاند. با وجود ضعفها و فراز و نشیبهای مختلف، بهویژه پس از مرگ خشایار الوند و فاصله گرفتن از دوران طلایی، همین که به فصل هفتم رسیده و هنوز بینندگان مشتاق دارد، خود گویای موفقیت آن است. هیچ سریالی تاکنون در ایران به تعداد فصلهای پایتخت نرسیده و مانند آن، حس کنجکاوی مخاطب را برنینگیخته است.
یکی از مهمترین دلایل موفقیت پایتخت شخصیتپردازی آن است؛ کاراکترهایی که حالا به بخشی از حافظهی بصری مخاطب تبدیل شدهاند. دوری از تیپسازی و نزدیکی به شخصیت، در کنار تعدد شخصیتهایی که پیشزمینه ذهنی دربارهشان وجود دارد، باعث ارتباط سمپاتیک مردم با آنها شده است. مخاطبان علاقهمند هستند ببینند کاراکترهای محبوبشان چه قصهای دارند و در چه موقعیتی قرار میگیرند. تضادها و دو قطبیهایی مانند رابطهی نقی و ارسطو، که کلکلهای جذابی با هم دارند، در این موفقیت مؤثر بوده است.
پایتخت از معدود سریالهایی است که تعداد زیادی شخصیت بانمک دارد و هرکدام بخشی از بار کمیک داستان را به دوش میکشند. طنز موقعیت در کنار طنازیهای فردی و کلامی از دیگر عوامل موفقیت آن است. تکیهکلامهای هر فصل بین مردم رواج پیدا کرده و اصطلاحاً گل میکند؛ مانند تکیهکلام بهتاش در این فصل. خردهروایتهای متعدد، نزدیکی به زندگی واقعی، پرهیز از تخیل، ماجراجویی، و کشش داستانی بالا باعث همراهی مخاطب شده است.
پایتخت همچنین از ظرفیتهای بومی مانند لهجه، واژهسازی و خردهفرهنگ محلی بهره میبرد و تنها سریالی است که با شخصیتهای بومی، محبوبیتی ملی پیدا کرده است. با این حال، حتی هواداران پر و پا قرص سریال بر این باورند که دیگر حس و حال سابق را ندارد. بازیها و بازیگران، شیرینی پیشین را ندارند و دیگر آن پایتخت سابق نیست. گرچه فصل هفتم نسبت به فصل قبلی بهتر است، اما فاصله گرفتن از حال و هوای پیشین انکارناپذیر است.
پایتخت فقط یک سریال نمایشی نیست؛ بخشی از خاطرهی جمعی ماست که در ۱۴ سال گذشته از متن به فرامتن تبدیل شده است. شخصیتهای قصه پا به پای ما زیستهاند، زخم خوردهاند، تغییر کردهاند و حالا دیگر همان آدمهای پیشین نیستند. شور و شوق گذشته در آنها نیست، و لبخندهایشان از دل نمیآید. با وجود این، سریال همچنان تماشایی است و هم جنبهی دراماتیک و هم نوستالژیک آن حفظ شده است. در نهایت، خانواده همچنان کانون اصلی درام باقی مانده؛ نهادی نجاتبخش که مردم در آن تصویر خانوادهی خود را میبینند. موفقیت پایتخت را باید در همین پایبندی به مفهوم خانواده جستوجو کرد.
نظر شما