به گزارش قدس آنلاین، حالا امیرحسین حسینزاده به فانوسی روشن در شبهای خاموش ایل گلی بدل شده و یکتنه خوابهای مخمل را تعبیر میکند. فرزند سبلان پس از تسخیر دوباره سنگر آبیهای مغموم، لبریز از شوق پرواز بر فراز ابرها بود.
*به ستاره بیچون و چرای یادگار بدل شدی. فکر میکردی دو بار قفس توری تیم سابقت را شعلهور کنی؟
-راستش وقتی چشمم به سکوهای یادگار خورد عزمم دوچندان شد و به خودم گفتم این هوادار امشب نباید دست خالی یادگار را ترک کند. من بیش از اینکه به گلزنی خودم فکر کنم به سبقت تراکتور از استقلال و کسب سه امتیاز مهم این بازی میاندیشیدم.
*پس از گل اول شادی نکردی، اما به محض دومین پاگشایی دنیا را روی سرت گرفتی!
-همه حواسم معطوف این بود جوری پس از گل شادی کنم که حرمت یک فصل بازی در استقلال حفظ شود. من فقط سمت سکوهای بانوان رفتم و گلم را به مادرم تقدیم کردم. مادرم در ورزشگاه بود و باید از یک عمر فداکاریاش قدردانی میکردم. بنویسید هر دو گل پیشکش به مادرم که فرشته روی زمین است.
*به جام قهرمانی نزدیکتر شدید.
-بله ۵۴ امتیازی شدیم و فاصله خود را با سپاهان زیادتر و بوی جام را استشمام کردیم، اما کار هنوز تمام شده و ما ۶ فینال حساس پیش رو داریم که باید از پس تک تک آنها برآییم. غرور بیش از حد همه رؤیاهای ما را دود خواهد کرد.
*حالا لابد به آقای گلی هم فکر میکنی. درسته؟
-خب هشت گله شدم و قدم بلندی برداشتم، اما حقیقت این است که برای من قهرمانی تراکتور مهمتر از آقای گلی است و برای رسیدن به این هدف هر چه در توان دارم رو خواهم کرد.
*اینبار یک گل تمام استقلالی زدید. استارت انفجاری نادری و تیر خلاص امیرحسین حسینزاده!
-ما روی فرار پیستونها از چپ و راست و ارسالهای سریع تمرین کرده بودیم و میدانستیم چطور باید عمل کنیم. وقتی نادری سازمان دفاعی استقلال را بههم ریخت، در نقطه مناسب جایگیری کردم و گل دوم را زدم. از محمد ممنونم که برای دبل من سنگ تمام گذاشت.
*تراکتور با اسکوچیچ روزهای بیتکراری را سپری میکند. سهم دراگان در این پیشتازی چقدر است؟
-آقای اسکوچیچ یک مربی بادرایت و حرفهای است و فوتبال ایران را مثل کف دستش میشناسد. او نقش بیبدیلی در موفقیتهای تراکتور ایفا کرده و تارگت اصلیاش قهرمانی و پایان دادن به آرزوهای چندین ساله تبریزیهاست.
*پس از حضور در سایپا، استقلال و شارلوا حالا یکی از رؤیاییترین فصلهای فوتبالیات را در دامنه سهند سپری میکنی. موافقی؟
-هر جا که بودم صدم را گذاشتم تا پیش وجدانم شرمنده نباشم. سربلندیام در تراکتور را مرهون همه بازیکنان و کادر فنی میدانم و اعتقاد دارم اگر کنار دستیهایم هوایم را نداشتند کار زیادی از پیش نمیبردم.
*شنیدیم در تبریز محبوبیت زیادی داری.
-آذریها خیلی لطف دارند و در کوچه و خیابان مرا مورد محبت قرار میدهند. افتخار میکنم که صبح تا شب با پرشورها سلفی میگیرم و در شادیشان سهیم هستم. تبریز انصافاً شهر بامرامهاست.
نظر شما