۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۷
کد خبر: ۱۰۶۴۳۴۶

سومین جلسه از دوره آموزشی «امثال مثنوی معنوی» در قالب مثنوی‌کاوی با کودکان، با حضور دکتر مهدی فردوسی مشهدی، پژوهش‌گر ادبیات دینی کودک و نوجوان برگزار شد.

مثنوی‌کاوی با کودکان؛ کودک و رفتار گله‌ای
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

دکتر فردوسی مشهدی در این جلسه با تمرکز بر تمثیلی روایی از مثنوی معنوی، درباره ویژگی‌های «زندگی اصیل» و چگونگی تولید ادبی برای مخاطب کودک و نوجوان در این‌باره پرداخت.
به گفته او، خودآگاهی، سازگاری، گشودگی عاطفی، خوداعتمادی و اکنون‌زیستی، از ویژگی‌های برجسته «زندگی اصیل»اند. این ویژگی‌ها به ترتیب موجب می‌شوند فرد از عواطف و احساسات، معارف و معلومات و مقاصد و احتیاجات واقعی خود آگاه باشد، تجربه‌های درونی (احساس داخلی)اش را با رفتار بیرونی‌اش منطبق کند، به انکار یا تحریف تجربه‌های مثبت و منفی درونی‌اش نپردازد، به جای تکیه کردن به دیگران در تعریف واقعیت، به سنجش‌ها و آزمون‌های شخص خودش اعتماد کند و از دام اندوهناکی درباره گذشته و وسواس درباره آینده رها شود و در برابر روی‌دادهای اکنون و حال خودش به شکل متناسبی واکنش نشان دهد.

به گفته فردوسی مشهدی، کودکی که در بازه رشد عقلانی‌اش با توجه به این ویژگی‌ها تربیت می‌شود، در آینده جوانی و میان‌سالی خود، از رفتار گله‌ای و به اصطلاح «جوگیری» و هم‌رنگی با جماعت می‌پرهیزد. متون کلاسیک ادب فارسی به‌ویژه مثنوی معنوی، سرشار از تمثیل‌هایی درباره نفی زندگی پیروانه و توصیه به زندگی مختارانه و خودآیین است. اگر تولیدکنندگان ادبیات دینی کودک و نوجوان در ایران در دو سه دهه گذشته به جای تکرار و بازتکرار تاریخ پیشوایان دینی، بر آموزه‌های موضوعی آنان متمرکز می‌شدند، شاید ادبیات دینی کودک و نوجوان اکنون اثربخش‌تر می‌شد.
دکتر فردوسی مشهدی پس از شرح ابیات مثنوی و بیان مباحث نظری شماری از فیلسوفان و روان‌شناسان معاصر درباره زندگی اصیل، در پایان به روایتی از یکی از پیشوایان شیعه اثناعشری پرداخت و تأکید کرد: برای نمونه، یکی از ده‌ها آموزه در متون روایی منقوله از آن بزرگواران، روایتی ناظر به همین نوع از زندگی؛ یعنی زندگی اصیل است که هم در قالب بازنویسی و بازآفرینی متون کهن می‌توان به آن پرداخت هم در قالب تولید مستقل ادبی. وی در پایان یادداشت کوتاهی را درباره این روایت به شرح زیر قرائت کرد:

راویان آورده‌اند که موسی بن‌جعفر (ع) امام هفتم شیعیان به فضل بن‌یونس فرمود: «نیک‌رفتار و نیک‌گفتار باش، اما اِمعَه مَباش» یا «خیر برسان و خیر بگو و امعه نباش؛ اَبْلِغْ خَیْراً وَ قُلْ خَیْراً وَ لَا تَکُنْ إِمَّعَةً» (حسن بن‌علی حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص 413).
امَعه، شکل مخفف جمله «اِنی معک» یا «اَنا معک» است؛ یعنی «من با تواَم». فضل از ایشان پرسید: «معنای امعه چیست؟» ایشان فرمود: «به مردم نگو من با شمایَم و من هم کسی از مردمَم؛ زیرا پیامبر خدا فرمود: ای مردم! دو راهِ سربالا پیشِ روی شماست: راه خوبی و راه بدی؛ پس راه بدی را از راه خوبی دوست‌تر ندارید».
«اِمعَه» معادل «همَج رَعاع»؛ مگس سرگردان هواست که با هر باد و نسیمی، این سو و آن سو می‌رود.
امعه؛ یعنی هم‌رنگی با جماعت و نابرخورداری از «زندگی اصیل».
امعه؛ یعنی زیست مقلدانه و پیرُوانه.
امعه؛ یعنی سرسپاری به رفتار و گفتار دیگران.
امعه؛ یعنی شیفتگی درباره شخصیت‌ها و پذیرش بی‌چون و چرای سخن آنان.
امعه؛ یعنی وادادگیِ معرفتی و بی‌ارادگی در ساخت بنیان اندیشه‌ای از آنِ خود.
امعه؛ یعنی خضوع در برابر گویندگان و نسنجیدن گفتارشان.
امعه؛ یعنی بردن «منِ فردی» به مسلخ هم‌رنگی با جماعت و نشاندن «من اجتماعی» به جای آن.
امعه؛ یعنی گوسفندانه زیستن.
دوره آموزشی «امثال مثنوی معنوی» به همت باشگاه دانش‌افزایی و بهره‌وری ادبیات دینی کودک و نوجوان (بادبادک) با هم‌کاری کافه کتاب ماجرا، یک‌شنبه هر هفته در کتاب‌کافه ماجرا با حضور گروهی از نویسندگان و علاقه‌مندان ادبیات کودک و نوجوان برگزار می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha