۸ تیر ۱۴۰۴ - ۰۸:۴۵
کد خبر: ۱۰۷۷۹۳۷

جریانی که در محرم پرچم و بیرق برافراشته و مجالس پرشوری برپا می‌کند، اما در برابر ذبح کودکان و جوانان مسلمان در غزه، لبنان، ایران و یمن سکوت می‌کند، در واقع مکتبی را نمایندگی می‌کند که از روح واقعی اسلام تهی شده است.

تشیّع در موزه‌ها یا در صحنه‌ها؟
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

یکی از مشکلات بنیادین در برخی نگاه‌های رایج به مذهب، تقلیل آن به روایت تاریخی از وقایع آن است.

مذهب، به جای آن‌که نظامی زنده برای اداره‌ی انسان و جامعه باشد، به مجموعه‌ای از وقایع مقدسِ گذشته تنزل یافته که تنها کارکرد آن، مناسک یادبود است.

در چنین منظومه‌ای، کربلا «رخدادی تاریخی» است که تنها باید برای آن عزاداری کرد، نه «واقعه‌ای زنده» که باید از آن موضع گرفت و بر اساسش کنشگری کرد .

نتیجه روشن است:

جریانی که در محرم پرچم و بیرق برافراشته و مجالس پرشوری برپا می‌کند، اما در برابر ذبح کودکان و جوانان مسلمان در غزه، لبنان، ایران و یمن سکوت می‌کند، در واقع مکتبی را نمایندگی می‌کند که از روح واقعی اسلام تهی شده است؛

مکتبی که توان نقش‌آفرینی در مسائل و بحران‌های امت را ندارد و به نوعی «مذهبِ منفعل و بی‌ثمر» تبدیل شده است.

این خلأ کنش‌گری و مسئولیت‌پذیری، خود به خود، بطلان و ناتوانی آن نوع قرائت را در مواجهه با تاریخ و جهان پرمسئله‌ی معاصر نشان می‌دهد.

این مکتب، «مکتبِ جامانده در تاریخ» است؛

همه‌چیزش در گذشته دفن شده است:

بعثت‌اش، یک رخداد تاریخی است،

غدیرش، تنها یک روایت تاریخی است،

فاطمیه‌اش، صرفاً یک جنایت تاریخی است،

عاشورایش، تنها یادآور یک فاجعه تاریخی است!

و اباعبدالله الحسین هم کسی است که در صحرای کربلا و عاشورای سال۶۱‌ه.ق به شهادت رسید و در همان زمان و مکان هم برای همیشه دفن شد!

در این نگاه، نه جبهه‌ای حسینی برای ایستادگی در برابر ظلم وجود دارد،

نه جبهه‌ای یزیدی که با آن مقابله شود؛ چرا که همه چیز را در تاریخ دفن کرده‌اند؛

غدیر را به بیانیه‌ای تقلیل داده‌اند که قرار نیست خط ولایت را در زندگی سیاسی‌ واجتماعی امت جاری کند،

فاطمیه را به یک مراسم صرف بدل کرده‌اند که قرار نیست الگویی برای فداکاری در تحقق ولایت الهی باشد،

عاشورا را به روضه‌ای محدود کرده‌اند که قرار نیست هیچ نقشی در بیداری و مقاومت امروز ایفا کند...

چه زهرمار تلخی است این مکتب، که اسلام را به موزه‌ای تاریخی و موجودی بی‌جان تبدیل کرده است!

مشکل، صرفاً موضع سیاسی نیست؛

اینجا با نوعی «فهم تاریخیِ ازکارافتاده» از تشیع مواجه‌ایم؛

مکتب و نگاهی که اگر به پنج قرن پیش یا حتی پنج قرن آینده منتقل شود، عیناً و دقیقاً همان رفتار، همان سکوت و همان بی‌عملی را از آن خواهی دید.

نه از سنجش شرایط زمانه خبری هست،

نه از مسئولیت در قبال امّت اسلامی!

تشیعِ بی‌زمان، همان‌قدر ناکارآمد است که دینی بدون امّت ، و ایمانی بدون عمل!

و دقیقاً به همین دلیل است که تفکر امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب،

تشیع را زنده، انقلابی، مسئول و فعال در صحنه می‌ بیند؛

و این دیدگاه، یک نقطه‌ی عطف و گسست بنیادین از آن قرائت تاریخی، راکد و منفعلانه از دین است که به مراسم و مناسک خلاصه شده است.

به همین جهت، به‌جد معتقدم که برای فهم صحیح معارف اسلامی و اسلام ناب، تنها باید به این متفکران بزرگ و مسیر روشنی که آنها ترسیم کرده‌اند، رجوع کرد و ارجاع داد ؛
نه به کسانی که درک‌شان از مذهب و مکتب، ناقص، معیوب و محکوم به سکون و انفعال است...!

و چه زیبا فرمود خوشه‌چینِ معارف اسلام ناب، سیّدشهیدان‌ِاهل‌قلم که :

«اگر حقیقت را بخواهی، هنوز روز عاشورا به شب نرسیده است. کاروان تاریخ روان است و یاران عاشورایی سیدالشهدا علیهم السلام یکایک از صلب پدران و رحم مادرانشان پای به سیاره ی زمین میگذارند و خود را به صحرای کربلا می رسانند.»

امیر محمد خادمی‌ زاهدی

منبع: خبرگزاری رسمی حوزه

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha