همچنین اشاره شد که آگاهی از جایگاه امام در عالم هستی (در لایه هنجاری و ارزشی) میتواند منشأ یا دستکم آغازگر تحقق زیارت متعالی در سطح فردی و حتی اجتماعی باشد؛ چراکه این آگاهی صرفاً دانشی نیست؛ بلکه نوعی تحول در نگرش به زیارت و خود ایجاد میکند که منجر به «نیتمندی متعالی» میشود؛ جایی که زیارت نه از سر عادت یا حاجتخواهی؛ بلکه با نیت اظهار خاکساری، پیوند معنوی و در نهایت مسئولیتپذیری اجتماعی انجام میشود.
اما در حوزه نهادی و عملیاتی آنچه اهمیت دارد، برنامهریزیهای علمی و هماهنگ متولیان زیارت برای تبیین این اصل مهم است. به عبارتی آنچه هموزن راهبردها و هماهنگی نهادهای متولی اهمیت دارد، چگونگی انتقال معنا و علمی بودن برنامهریزی و طراحی عملیات است که در این شماره به آن خواهیم پرداخت.
شاید مهمترین نقدی که بتوان به برنامهریزی فرهنگی کشور وارد کرد، غلبه رویکردهای شفاهی و غیرعلمی در مداخلات فرهنگی است؛ در حالی که روش و مدلهای تبلیغ و آگاهیبخشی به اندازه محتوای پیام اهمیت دارد.
ما در لایه طراحی عملیات برای راهبردها و ارزشهای کلان زیارت به طور مستقیم با تکنیک و علوم مختلف روز ارتباط داریم؛ علم ارتباطات، فن بیان، بلاغت، رسانه، هنر و... . علمی بودن در لایه طراحی عملیات به این معناست که ما باید در انتقال یک مفهوم و اقناع کردن مخاطب از این علوم و جدیدترین دستاوردهای علم روانشناسی و عصبشناسی استفاده کنیم.
برای انتقال موفق یک مفهوم، شبکهای از مفاهیم مرتبط به هم شکل میگیرد که اغلب شامل: نوع ابزار انتقال (زبانی، تصویری و...) محتوای پیام، هدف، مخاطب، فرم (گزارش، خبر، داستانک، مستند، فیلم، پوستر و...) میشود که برای هر یک از این عوامل میتوان دهها کتاب و رساله نوشت؛ اما یکی از تجربیات موفق و علمی انتقال محتوا در علوم انسانی امروز، مدل مداخلات روانشناسان در کاهش سطح اختلالات مراجعان خود است.
رواندرمانگران موفق کسانی هستند که با توجه به ویژگیهای شخصیتی مخاطب و نوع اختلال او، دوره درمانی منحصر به فردی برای او طراحی میکنند.
به عنوان مثال بسیاری از کسانی را که افسردگی شدیدی دارند، نه با قرصهای قوی سیتالوپرام؛ بلکه با اصلاح شناخت آنها از خود، دیگران و جهان درمان میکنند. برخی دیگر از افراد افسرده به دلیل غلبه هیجانات و احساسات آنها بر منطق شناختی، تنها از طریق تخلیه هیجانی و پیدا کردن سرنخ عاطفی درمان میشوند؛ گرچه انتهای درمان افراد احساسی نیز منجر به اصلاح نگرش منطقی خواهد شد. به طور کلی شخصیت برخی افراد منطقی و بعضی احساسی بوده و کار اولیه درمانگر، تشخیص اولیه این ظرائف کلیدی است.
کار مُبلغ و فعال فرهنگی و هنری ما از جنبههای بسیاری شبیه روانشناسان است. شناخت دقیق از شخصیت مخاطب، نیازهای او، مشکل او، طراحی درمان و همراهی ادامهدار تا رفع آن مشکل، البته به انضمام داشتن حداقلهای علمی، دینی و اخلاقی مُبلغ.
به عنوان مثال اگر مشکل تحقق پیدا نکردن زیارت متعالی، آگاهی نداشتن زائر از جایگاه حقیقی امام است، باید متناسب با مخاطب منطقی و مخاطب احساسی دو نوع محصول فرهنگی تولید کرد. گرچه این دو قوه انسانی در فرد به صورت طیفی وجود دارد و نمیتوان انسانی بدون قوه احساسی یا منطقی پیدا کرد؛ اما در انتخاب فرم پیش از مخاطب ابتدا محتوای ارائه شده تعیینکننده قالب ارائه خواهد بود.
به عنوان مثال یک موضوع فلسفی و عرفانی مانند جایگاه امام در هستی، برای بیشتر افراد از طریق کتابهای حدیثی و روایی و به عبارتی از طریق مسیر شناختی و معرفتی و آن هم با زبان خشک علمی تبیین نمیشود. در این گونه مواقع بهترین و حتی شاید تنهاترین گزینه، استفاده از هنر بوده که تاکنون در حوزه ترویج زیارت متعالی از آن استفاده نشده است. در شماره بعد، از اندوخته فرهنگی تمدن اسلامی در خصوص این موضوع و همچنین نسبت هنر در تبیین و ترویج زیارت متعالی خواهیم نوشت.
۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۴:۲۷
کد خبر: ۱۰۸۴۰۲۱
در شماره گذشته، با تبیین ویژگیها و روش تحقق زیارت متعالی، مدلی مفهومی برای تکامل زائر آگاه و کنشگر ارائه شد تا در برنامهریزیهای لایه عملیاتی کاربرد یابد.

زمان مطالعه: ۳ دقیقه
منبع: روزنامه قدس
نظر شما