در دهه پایانی صفر، دل‌ها در غم شهادت امام رضا(ع) می‌تپد؛ زائران از سراسر جهان به حرم می‌آیند و مجاوران نیز با نیت قلبی، داشته‌هایشان را به حضرت تقدیم می‌کنند.

دل‌هایی که خانه‌شان حرم شد
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

نیت‌هایی که نه تنها از عشق به هشتمین امام(ع) خبر می‌دهد؛ بلکه شنیدن و بیان روایت‌های آن می‌تواند مسیری برای جوششی نو در دیگری باشد و آنچه می‌خوانیم، گفت‌وگو با صاحبخانه‌هایی است که تلاش کردند با میزبانی از زائران، عشق به امام رئوف(ع) را در زندگی‌شان جاری کنند.

روایت نخست؛ امام رضا(ع) این خیر را برای ما خواسته‌اند

حوالی ظهر روز پیش از شهادت امام رضا(ع) است که با وعده قبلی از خانه‌ای ساده و کوچک؛ شاید ۷۰ متری در انتهای یک کوچه بن‌بست در خیابان هنرور سر در می‌آوریم. خانم خانه تلاش می‌کند تا هویت خودش و همسرش پنهان بماند. او می‌گوید: هر کاری که انسان انجام می‌دهد، هرچقدر مخفیانه‌تر باشد، ارزش بیشتری دارد. برای همین، من و همسرم علاقه‌ای نداریم حتی اطرافیان بدانند در تمام سال اسکان زائر داریم. پیش از اینکه ما از امام رضا(ع) یا ائمه(ع) چیزی بخواهیم، آن‌ها خواسته‌اند این خیر را به ما برسانند. سه سال است میزبانی از زائران را انجام می‌دهیم.
از ابتدا که خانه‌مان را خریدیم، دوست داشتیم زائر امام رضا(ع) را نیز اسکان دهیم و این خانه دو طبقه را با همین ایده خریدیم. همیشه این پرسش برای ما مطرح بوده چرا کسانی که جای اضافه دارند، با توجه به کرایه زیاد هتل‌ها و مسافرخانه‌ها آن را به صورت رایگان در اختیار زائر قرار نمی‌دهند؟ قرار نیست همیشه فقط سود مادی کنیم؛ بعضی اوقات نیاز به سود معنوی داریم.
خانم خانه در همان فضای ساده تلاش کرده بود با نوشته‌هایی زائر را از مسیرهای رفت و آمد و سایر امکانات منطقه آگاه کند. او ادامه می‌دهد: ما میزبان زائرانی از شهرهای شمالی و جنوبی بوده‌ایم و با برخی از آن‌ها هنوز هم ارتباط داریم؛ به طور مثال زائری داشتیم که ۱۰ سال به زیارت امام رضا(ع) نیامده بود و دنبال جای مناسبی از نظر مالی می‌گشت. وقتی فهمید اینجا رایگان است، بسیار خوشحال شد که می‌تواند با خیال راحت زیارت کند. البته چون کمی از حرم مطهر دور هستیم (حدود ۴ کیلومتر)، زائران کمتری به اینجا می‌آیند؛ اما این واحد در طول سال به جز پذیرایی از زائران حضرت و مراسم مذهبی کارکرد دیگری ندارد.

روایت دوم؛ میزبانی به گرمای جنوب

داشته‌ها چندان مهم نیست و آنچه به آن رنگ و لعاب می‌دهد، عشق به امام مهربانی‌هاست و شاید حکایت مرد اهوازی سن و سال‌دار که حالا چند سالی است مجاور امام رضا(ع) شده و خانه‌اش در نزدیکی چهارراه برق در طول سال میزبان زائران حضرت است، آن بخشش جذاب‌تر باشد که وقتی خانه‌اش خالی از زائر است، غصه‌دار می‌شود و خودش به ایستگاه راه‌آهن مشهد می‌رود تا اگر زائری بی‌جا و مکان باشد، در خانه او مأمن بگیرد. آقای پورنصیری می‌گوید: اوایل که به مشهد آمدم، خانه‌ای پیدا نمی‌کردم و آخر خسته شدم و به حرم مطهر رفتم و با آقا درد ‌دل کردم. پولم محدود بود و خانه اهواز هنوز فروخته نشده بود. به لطف امام رضا(ع) خانه‌ای پیدا شد و صاحبخانه با من راه آمد. همان زمان هم وقتی خودمان خانه نبودیم، خانه‌مان را به کسانی که می‌شناختیم، واگذار می‌کردیم تا بتوانند برای زیارت به مشهد بیایند. تا اینکه خانه‌ام در اهواز فروخته شد و من این خانه سه طبقه را خریدم. طبقه بالا را اجاره دادم و با پولش طبقه همکف را تکمیل کردم. در طبقه وسط خودم و همسرم زندگی می‌کنیم و از سال ۹۸ طبقه همکف را برای زائران در نظر گرفتیم تا اگر کسی هم ویلچر داشت، بتواند راحت رفت و آمد کند.
مرد اهوازی که حالا میزبان خانواده‌ای از خوزستان است، ادامه می‌دهد: اینجا تا هفت نفر ظرفیت دارد. در حال حاضر تا مهر ماه هر پنج شب به پنج شب را به خانواده‌های مختلف از مناطق گوناگون ایران قول داده‌ایم میزبانشان باشیم. در گذشته کار پذیرایی را هم انجام می‌دادیم؛ اما به دلیل اینکه همسرم کمرش را عمل کرده، دیگر توان این کار را نداریم و فقط خانه را با پذیرایی محدود در یخچال، در اختیار زائران امام هشتم(ع) قرار می‌دهیم. در این سال‌ها از همه شهرهای ایران زائر داشته‌ایم. قبلاً تا یک ماه هم پذیرای زائران بودیم؛ اما چون تقاضا زیاد است، پنج روزه‌اش کرده‌ایم؛ اما بعضی‌ها مرتب در طول سال می‌آیند. به طور مثال زائری داریم که سرطان دارد و یک سال و نیم است هر ماه یک روز برای پرتودرمانی می‌آید. اعتقاد داریم میهمان آقا(ع) میهمان ماست و افتخار می‌کنیم میزبان زائران آقا(ع) هستیم.

روایت سوم؛ یادی که در پیوند با ائمه(ع) زنده می‌ماند

هر خانه قصه‌ای دارد؛ اما عشق به امام مهربانی‌ها و خدمت به زائر، وجه مشترک این خانه‌هاست. یکی از این خانه‌ها، خانه پدر و مادر هشت خواهر و برادری است که در منطقه خواجه‌ربیع تصمیم گرفته‌اند یاد و نام آن‌ها را با میزبانی از زائر امام رضا(ع) زنده کنند.
خانم پورمحمد پس از آنکه با قرمه‌سبزی از زائراولی‌های بندرعباسی به همراه خواهرانش پذیرایی می‌کند، توضیح می‌دهد: پس از فوت پدر و مادر، امسال تصمیم گرفتیم خانه آن‌ها را برای اسکان استفاده کنیم. پیش از این در خانه مراسم دهه اول محرم، اربعین و دهه پایانی صفر برگزار می‌شد. تصمیم گرفتیم مانند عراقی‌ها از میهمانان امام رضا(ع) پذیرایی کنیم و در حال حاضر میزبان ۴۵ نفر از زنان زائراولی از بندرعباس هستیم و پس از آن‌ها قرار است میزبان یک گروه حدود ۳۰ نفری از همین شهر باشیم.
او در مورد تأمین هزینه‌های وعده‌های غذایی می‌گوید: خودمان با هم پول می‌گذاریم و چند وسیله غیرضروری خانه را هم فروخته‌ایم. در مجموع شاید میهمانداری سخت باشد؛ اما شیرینی خدمت و محبت به زائران، انرژی دوباره می‌دهد و ما می‌توانیم ادامه بدهیم.

روایت چهارم؛ تلنگری برای یک توفیق

جدا از خستگی‌ها، پا گذاشتن در مسیر میزبانی از زائران امام هشتم(ع) شاید گاهی نیاز به تلنگر دارد. این را خانم ملایی می‌گوید که با جواب کردن مستأجرش، دغدغه‌اش آمدن مستأجری جدید است تا مبلغی را که نیاز دارند، تأمین شود. او بیان می‌کند: به یک مجلس روضه رفته بودم که در آنجا پیشنهاد شد هر کس توان دارد، خانه خود را در اختیار زائران قرار دهد. همان‌جا در ذهنم گفتم ممکن است برایم مستأجر بیاید و حرفی نزدم؛ اما روز بعد ناگهان چیزی مثل بغض راه گلویم را گرفت که چرا این کار را انجام ندهیم؟ به همسرم گفتم «چه مستأجر بیاید و چه نیاید، خانه را به زائران بدهیم» و این شد که میزبان زائران امام رضا(ع) از شهر آمل شدم و پس از این قرار است از قم میهمان داشته باشم. در مجموع خدا را شکر می‌کنم که این توفیق نصیبم شد تا میزبان زائران امام رضا(ع) باشیم.

روایت پنجم؛ خانه‌ای به وسعت ایران

وقتی می‌گویند آدم‌ها نان قلبشان را می‌خورند، واقعیت محض است و زمانه آن را اثبات می‌کند. وقتی قلبی و نیتی با امام رضا(ع) و خدمت به او گره بخورد، گره‌گشایی‌های آن عجیب و غریب‌تر می‌شود. این را آقای رمضانی می‌گوید که به دلیل میزبانی از زائران شهرهای مختلف در روزهای آخر صفر، میهمانان به خانه‌اش می‌گویند «سرای ایران»؛ خانه‌ای وسیع و لوکس با حدود ۲۰۰ نفر ظرفیت که کمتر کسی دلش می‌آید با میهمان زیاد نظم و ترتیبش به هم بخورد یا خط و خشی روی وسیله‌های آن بیفتد.
صاحبخانه راز موفقیت هر کس را شریک خوب می‌داند و یادآور می‌شود: روز اول زندگی مشترک با همسرم، تصمیم گرفتیم هرچه داریم، با امام رضا(ع) شریک شویم و اگر در آینده خدا فرزند یا فرزندانی به ما داد، آن‌ها هم همین مسیر را بروند و بتوانیم خدمتی به زائران داشته باشیم. در حال حاضر منزل خودم، مادرم و دختر تازه‌عروسم میزبان زائران امام هشتم(ع) هستند.
او که خودش را مدیون همسر هم‌پایش می‌داند، می‌افزاید: در گذشته راننده تاکسی بودم و از سال ۷۸ با همین نیت یک روضه کوچک را شروع کردیم. شرایط طوری بود که با تاکسی کار می‌کردم تا بتوانیم یک روضه ساده بگیریم. به لطف امام رضا(ع) آن روضه روز به روز گسترده‌تر شد و از برکت شریک شدن با این امام رئوف(ع) حدود ۱۵ سال پیش هیئت و اطعام را شروع کردیم و چند سالی است در شب‌های آخر ماه صفر گدایی زائر می‌کنیم و در خانه میزبان زائران از شهرهای مختلف هستیم. ابتدا که زائران می‌آیند، با هم غریبه‌اند؛ اما به ۲۴ ساعت نمی‌رسد که همه مثل خواهر و برادر می‌شوند. دوست داریم خدمتگزار زائران آقا(ع) باشیم. حیف که امکانات ما کم است و نمی‌توانیم بیشتر از زائران پذیرایی کنیم. سخت‌ترین لحظه برای من روز پس از شهادت حضرت است که برای زائران امام رضا(ع) قرآن بگیرم و آن‌ها را بدرقه کنم. به نظرم تنها امامی که دست به نقد است، امام رضا(ع) است. به مردم مشهد که دل در گرو حضرت(ع) دارند، می‌گویم «امتحان کنید امروز پذیرش زائر انجام دهید، فردا نتیجه آن را ببینید». تک‌تک خاک پای زائران برکت است.
پذیرایی از زائران تنها یک اتفاق نیست؛ بلکه این مسیر، پلی است میان دل‌های آدم‌ها و عشق بی‌پایان به امام رضا(ع). وقتی زائران با دل‌های آرام و شوق بی‌پایان حرم مطهر و خانه‌ای را ترک می‌کنند، میزبانان هم از برکت همین عشق و خدمت، روح و زندگی خود را تازه‌تر می‌بینند و می‌دانند خانه‌شان با قدم زائران حضرت قطعه‌ای از بهشت شده است.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha