روزنامه شرق با اشاره به اصل ۲۹ قانون اساسی که حق برخورداری از خدمات بهداشتی، درمانی و مراقبتهای پزشکی برای همه را اعلام میکند، نوشت: حمایت مالی مردم در مقابل هزینههای سلامت برای دستیابی به پوشش همگانی سلامت ضروری است. خدمات سلامتمحور باید بر مبنای نیاز مردم، در دسترس آنها و قابل پرداخت از سوی آنها باشد و ارائه شود. برای اینکه بدانیم کشوری پوشش همگانی سلامت دارد یا خیر، باید سه شاخص اصلی را بسنجیم. اولین شاخص، میزان پرداخت مستقیم از جیب مردم برای هزینههای سلامت است. دومین شاخص، هزینههای فقرزای سلامت است. سومین شاخص نیز هزینههای فاجعهبار یا کمرشکن سلامت است.
از جمله دلایل افزایش هزینههای سلامت میتوان به افزایش امید به زندگی و افزایش جمعیت، سالمندی، افزایش بیماریهای مزمن، بروز بیماریهای نوپدید، توسعه تجهیزات و پیشرفت روشهای گرانقیمت پزشکی، پیچیدگی خدمات سلامت، افزایش تعرفههای خدمات سلامت، روشهای متغیر پرداخت به ارائهکنندگان خدمات سلامت و افزایش تقاضای مردم برای خدمات سلامت باکیفیت اشاره کرد.
یکی از مشکلات بیمه در کشور ما این است که بیمههای پایه عمق کافی ندارند. با ضعیفبودن بیمههای پایه، برای کاهش عوامل هزینههای کمرشکن، نیازمند بیمههای تکمیلی هستیم. مدل تأمین مالی در نظام سلامت ایران، تابع الگوی تأمین مالی چندگانه است. این الگو شامل بودجه عمومی، بیمههای اجتماعی، خصوصی و تکمیلی و همچنین پرداخت مستقیم از جیب بیمار است. بخش مهمی از هزینههای سلامت در ایران، به صورت پرداخت مستقیم از جیب از سوی خانواده و در هنگام دریافت خدمات درمانی انجام میشود.
نظام تأمین مالی سلامت فقط وظیفه تأمین منابع مالی را ندارد، بلکه باید علاوه بر تأمین منابع مالی لازم، دسترسی به خدمات سلامت را هم افزایش بدهد، همچنین هزینهها را کنترل کرده و کارایی نظام سلامت را ارتقا بدهد. دولتها وظیفه دارند با در نظر گرفتن تمهیدات حمایتی مناسب و پیشبینیهای لازم، بخشی از پرداختی جامعه از جیب برای هزینههای سلامت را کاهش بدهند. نکته مهم درباره هزینههای سلامت این است که صرف بخش زیادی از منابع خانوار برای دریافت خدمات سلامت، میتواند سطح استاندارد زندگی را برای کوتاهمدت یا بلندمدت در خانوادهها با مشکل مواجه کند.
وضعیت ایران در زمینه سهم هزینههای سلامت، نصف میانگین جهانی است و در واقع باید سهم سلامت از تولید ناخالص داخلی افزایش پیدا کند.
بحرانهای اقتصادی و محدودیت بودجه، بیثباتی مالی نظام سلامت، تعهد نداشتن به اجرای قوانین و سیاستها، تحریم سیاسی، پایینبودن تولید ناخالص داخلی، کاهش سهم بخش دولتی از هزینههای کلی سلامت، تغییرات جمعیتی، افزایش انتظارات مصرفکنندگان خدمات سلامت و استفاده غیرضروری از خدمات سلامت، کمبود منابع سلامت از نظر انسانی و مالی و فیزیکی، ضعف در سیاستگذاری مبتنی بر شواهد، نبود کنترل دقیق ورود و کیفیت دارو و تجهیزات از جمله تهدیدهای نظام تأمین مالی سلامت ایران هستند.
نظام سلامت کشورمان در زمینه تأمین منابع مالی پایدار دچار ضعفهای فراوانی است. هرچند در سالهای اخیر با اتخاذ تصمیمهایی مانند اجرای راهنماهای بالینی و پزشکی مبتنی بر شواهد و اجرای نظام ارجاع و پزشک خانواده به صورت محدود، در مسیر کاهش تقاضای القایی نیز حرکت شده، اما همچنان باید از روشهای مترقیتری در راستای تقویت بیمههای پایه و تکمیلی و همچنین کاهش درخور توجه تقاضاهای القایی استفاده کرد.
اگر دولت در زمینه آموزش کمتر هزینه کند، سواد سلامت پایین خواهد آمد و این امر اهمیت اولویت واقعی بهداشت به درمان را میطلبد. همچنین اگر به کنترل هزینه توجه نشود، در زمان رکود اقتصادی، سیستم سلامت با مشکل مواجه میشود.
نظر شما