اما آیا در شهر زیارتی خودمان مشهد هم همین کنشهای مردمی متضاد با زیارت قابل مشاهده است؟ پیش از پاسخ باید ابتدا به پرسش جدیتری جواب بدهیم و آن اینکه آیا ما میتوانیم کنشهای زیارتی مردم را به تضعیفکننده و تقویتکننده معنای زیارت دستهبندی کنیم؟
پاسخ به این پرسش در ادبیات هرمنوتیک و نسبیتگرای گفتمان شهر مدرن این است که خیر، نه میتوانیم و نه حق داریم درباره کنشهای مردم قضاوت کنیم. متولیان زیارت در نهایت به عنوان کسانی که امور زیارت را رتق و فتق میکنند، میتوانند فقط تا آنجا که به حس و حال معنوی زائر برنخورد، مقدمات استفاده او از این فضا را فراهم کنند و در راستای تقویت حال خوب زائران در این مکان قدم بردارند.
اما در گفتمان حکومت اسلامی که مبنا دارد، پاسخ متفاوت خواهد شد. حاکم (مسئول) اسلامی گرچه برخاسته از رأی و نظر مردم است؛ اما دچار اباحهگرایی و مبناگریزی نمیشود. از این رو هرگونه کنش زیارتی را مورد قبول نمیداند و در راستای تقویت نگرش صحیح زیارتی سلسلهفعالیتهایی را تدارک میبیند.
حال معضل اساسی این است در این زمانهای که بسیاری از مردم به خصوص نسل جوان، نه از روی مبناگریزی؛ بلکه از روی برداشتهای گاه مستدل خود، نگرش متفاوتی از نگرش رسمی به زیارت دارند، متولیان زیارت چطور باید میان روایت رسمی و روایتهای غیر رسمی پیوند برقرار کنند؟ حل این معادله ممکن است ابتدا ساده به نظر برسد؛ اما در واقعیت بسیار دشوار و بعید است.
ابتدا اینکه متولیان باید به صورت نظری قرائت رسمی خود از زیارت را شفاف و مستدل ارائه کنند؛ اما به جای تحمیل آن از طریق عامل انسانی، باید ساختارهای تولیدکننده آن معنا را به وجود بیاورند؛ اجبار به پذیرش یک قرائت در معنای زیارت مانند موارد دیگر نتیجه عکس میدهد. اگر قرائت متولی از زیارت مطابق با زیارتنامههای مأثوره مستند، زیارتی است که زائر را به «جاهدت فی الله حق جهاده» وا میدارد، باید فضایی را برای تقویت این کنشگری متناسب با اقتضائات روز جامعه ایجاد کند.
دوم اینکه تعریف کنشگری در جامعه اگرچه با مبنای مشخص و مستدل همراه است؛ اما متناسب با سلایق و استعدادهای انسانی، طیف گستردهای از فعالیتها را در بر میگیرد. تشخیص تقاطع چارچوب کنشگری و اولویت مسئله آن در شرایط امروز جامعه نیز امر مستقلی است که باید در نوشتاری جداگانه به آن پرداخته شود؛ اما شاید سادهترین نوع انتخاب مسئله، رجوع به وضعیت کلی جهان اسلام و تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب در خصوص مسئله فلسطین باشد. به عنوان مثال حرم مطهر میتواند در شرایطی که قلب جهان اسلام یعنی فلسطین در بدترین شرایط تاریخی خود قرار دارد و جنگ سرنوشتساز جبهه حق و باطل به مرحله وجودی رسیده، دستکم با برپایی ایستگاههای معرفتی «نسبت فلسطین با زیارت» ضمن تبیین نسبت زائر امام رئوف(ع) با نسلکشی بیرحمانه در غزه، جبهه مالی و انسانی جدیدی برای رفع آلام و کابوسهای کودکان و زنان بیگناه ایجاد
کند.
سوم اینکه امام معصوم(ع) ذوابعاد است و هدایت تکوینی و وجودی دارد؛ یعنی حتی بودن در شعاع حرم مطهر (با فرض واقف بودن بر جایگاه ایشان) تأثیرات معنوی خود را دارد. از این منظر وقتی عموم زائران حتی به نیت حاجتخواهی به حرم منور مشرف میشوند، جای تعجب یا ملامت نیست. این نیت دقیقاً جای حقیقیاش صورت میگیرد و نباید مذمت شود؛ اما در قرائت رسمی باید سطوح متعالیتر زیارت نیز اشاره و ترویج شود. چه بسا حاجتخواهی، قلاب خود امام(ع) برای دستگیری از زائرش باشد!
۹ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۷:۱۲
کد خبر: ۱۰۹۲۳۱۹
در یادداشتهای گذشته گفته شد یک منبع مهم تولید روایت زیارت، کنش زیارتی زائران است که گاه در تضاد با هدف اصلی زیارت فهمیده میشود. برای روشنتر شدن، مثالی از پیادهروی اربعین امسال زده شد و برخی از موکبهای غذایی خارج از عرف مورد انتقاد قرار گرفتند.

زمان مطالعه: ۲ دقیقه
منبع: روزنامه قدس
نظر شما