اوضاع کشور از دیماه ۱۳۵۶ و پس از آنکه کارتر، رئیسجمهور وقت آمریکا، ایران را جزیره ثبات خواند و حمایت تمام قد خود را از شاه نشان داد، متشنج بود. توهین به ساحت رهبر بزرگ انقلاب اسلامی در مقاله ۱۷ دی ۱۳۵۶، سبب بروز قیام خونین ۱۹ دی در قم شد و پس از آن، چلههای شهدا در شهرهای مختلف، یکی پس از دیگری، روح قیام را در کالبد اقشار مختلف جامعه ایرانی میدمید. شریف امامی آمده بود تا با ژستی جدید، اوضاع را آرام کرده و از روند اضمحلال رژیم که حالا شتابی مضاعف به خود گرفتهبود، جلوگیری کند؛ یک تزویر جدید با عنوان «دولت آشتی ملی»! تاریخ مجعول شاهنشاهی جایش را به هجری شمسی داد و درِ برخی مراکز فساد و مشروبفروشیها، پلمب شد؛ اما آتش اعتراضات فروننشست. شریف امامی به عنوان استاد اعظم لُژ فراماسونری ایران و کسی که به قول عباس میلانی سبب یکدست شدن ماسونهای ایران شده و با تأسیس «لُژ بزرگ ایران» قدرت این تشکیلات استعماری را در یک محل مشخص متمرکز کردهبود، نتوانست با شیوهها و روشهایی که به تصویب دربار میرسید، کاری از پیش ببرد. دولت شریفامامی را باید دولت تزویر پهلوی بدانیم؛ شاه میخواست خشم ملت را با دور زدن خواسته اصلی آنها مهار کند؛ اما غافل از این نکته بود که مردم، دیگر فریب ظاهرسازیها را نخواهند خورد. تنها ۱۲ روز پس از آغاز نخستوزیری شریفامامی و «دولت آشتی ملیِ» او، روز ۱۷ شهریور و در جمعه خونین انقلاب، میدان ژاله تهران با خون هزاران نفر از مردان، زنان و کودکان رنگین شد؛ وحشیگری رژیم در این روز و قتلعام مردمی که در یک تظاهرات آرام شرکت کردهبودند و حقوق حقه خود را مطالبه میکردند، برای دربار پهلوی، ناقوس سقوط را به صدا درآورد. خون پاک شهدای ۱۷ شهریور، زمین میدان ژاله را گلگون کرد و باطلالسحر تزویر پهلوی شد؛ ۶ ماه بعد و پس از بازگشت رهبر بزرگ انقلاب اسلامی به میهن، مرگ رژیم وابسته پهلوی رقم خورد.
۱۷ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۷:۲۸
کد خبر: ۱۰۹۴۱۴۰
پنجم شهریور ۱۳۵۷، جمشید آموزگار از نخستوزیری استعفا کرد تا جای خود را به جعفر شریفامامی بسپارد.

زمان مطالعه: ۱ دقیقه
منبع: روزنامه قدس
نظر شما