هرچند ممکن است نوشتن درباره «انرژیدرمانی» آن هم در اوج بحران ناترازی و در روزگاری که همه میپرسند: «کو انرژی؟» نوعی بیسلیقگی و موقعیتنشناسی به حساب بیاید، اما قبول کنید گرم شدن بازار انرژیدرمانی در فضای مجازی و پیدا شدن استادان و مدعیان ریز و درشتی که انواع و اقسام انرژیهای مختلف را حضوری یا آنلاین به بیماران منتقل و مثلاً آنها را درمان میکنند، راهی باقی نگذاشته به جز اینکه در مطلب امروز، پنبه این رشته شبهعلمی و دکان و دستگاههایی که پیرامونش شکل گرفته را بزنیم!
بدون پیششرط
البته ما مثل انرژیدرمانگرها برایتان شرط و پیششرط نمیگذاریم که حتماً باید به اثربخشی انرژیها و توانایی درمانگر معتقد باشید تا چیزی عایدتان شود و شفا بگیرید! شما با هر عقیده و اعتقادی به «انرژیدرمانی» و یا ناترازی انرژی، میتوانید این مطلب را تا آخرش بخوانید و هرنتیجهای که دوست داشتید، بگیرید!
برخلاف تبلیغات رنگارنگ اینترنتی که چند سالی است باب شدهاند، انرژیدرمانی برای خودش پیشینه تاریخی دارد و سالهای سال است که میان دانشمندان، مدعیان درمانگری و موافقان و مخالفان آن، جنگ و جدل در جریان است.
پژوهشهای علمی، انرژیدرمانی را شاخهای از پزشکی جایگزین میدانند که ادعا دارد درمانگران این رشته میتوانند «انرژی شفابخش» را به سمت بیمار هدایت کرده و مشکل و بیماریاش را برطرف کنند. برخلاف علم پزشکی، روانشناسی، رواندرمانی و... در این رشته، زبان، روش یا مجموعهای از اصطلاحات منسجم یا یکپارچه وجود ندارد و در عوض، باورها و اعمال مشترکی در میان درمانگران و پیروان آنها رواج دارد. یعنی به جای وجود واژگان یا چارچوب استانداردی که همه افراد در این حوزه به آن پایبند باشند، آنچه آنها را به هم پیوند میدهد، باورها و عملکردهای کلی شامل اعتقاد به انرژیهای درون و اطراف موجودات زنده و جهان، ارتباطات معنوی، رویکردهای کلنگر برای شفا و... است.
تا به امروز هم هیچکدام از پژوهشهای علمی، مؤثر بودن این روش درمانی را تأیید و ثابت نکردهاند و در بهترین حالت معتقدند میتواند در حد و اندازه «تلقین» روی برخیها اثر داشته باشد. البته پژوهشگران زیادی هم هستند که فهرستهای بلندبالایی از افرادی تهیه کردهاند که با وجود ابتلا به بیماریهای خطرناک، بیخیال درمانهای رایج پزشکی شده و فقط به انرژیدرمانی پرداخته و درنهایت هم جانشان را از دست دادهاند. در ایران، مثل اغلب کشورهای دنیا، درمانگری از طریق انرژیدرمانی ممنوع است، اما این رشته شبهعلمی هم رواج دارد و هم سابقه و پیشینه. یعنی به جز «دکتر و معجزهگر»های خودخواندهای که امروزه در اینترنت «چاکرا»های بدنتان را به شما میشناسانند، دردهای بیدرمان را با انتقال انرژی، درمان میکنند و «استاد»هایی که به شما انرژیدرمانی را، تضمینی آموزش میدهند تا برای خودتان استاد شوید. میتوانید نمونهها و ادعاهای مربوط به برخورداری از انرژیهای خاص و یا انرژیدرمانی را در دهه۶۰ خورشیدی پیدا کنید.
آن خمکننده قاشق و چنگال
معروفترین و البته پرمسئلهترین مدعی انرژیدرمانی در ایران، استاد و یا دکتر «علیاکبری» است!
«علیاکبری» را دهه شصتیها اولین بار با اجرای شعبدهبازی در برنامه تلویزیونی «دیدنیها» شناختند. آن روزها، احتمالاً هنوز بلد نبود از انرژی برای درمان بیماران استفاده کند و فقط میتوانست با آن قاشقها و چنگالها را بدون دست زدن به آنها خم کند! البته این تردستی قدیمی مخصوص به تردستها و شعبدهبازان دهههای ۴۰ و ۵۰ در آمریکا بود که علیاکبری آن را ایرانیزه کرده بود. او پس از مدتی، ادعا کرد دارای نیروی خدادادی است و میتواند با آن همه بیماریها از میگرن و آسم بگیرید تا سرطان و گرفتگی عروق و فلج مغزی (به جز بیماران و معلولان مادرزاد) را درمان کند. این نکته کاملاً مستند را هم حیف است یادآوری نکنیم: احتمالاً اوایل دهه ۸۰ بود که بعد از چاپ سلسله مطالبی درباره و علیه «علیاکبری» در روزنامه «قدس» او به جای نوشتن جوابیه به تحریریه آمد تا ثابت کند که از انرژی خاصی برخوردار است و حرف و حدیثها درباره کلاهبردار بودنش، حقیقت ندارد.
شاید توقع هم داشت که گزارش حضورش در تحریریه و انرژیدرمانی برای چند خبرنگار، در روزنامه چاپ شود. بعد از دیدار چند ساعته با سردبیر و چند نفر دیگر از اعضای تحریریه، چند نفر را به اتهام اینکه اعتقادی به انرژیدرمانی ندارند ویزیت نکرد. بقیه ویزیت شدهها هم اغلب هیچ تغییر و انرژی خاصی را احساس نکردند و تنها یک نفر، هنگام لمس پیشانیاش توسط «علیاکبری»، احساس کرد شقیقههایش گرم شده است! خلاصه اینکه جناب انرژیدرمانگر، موفق نشد کسی را درمان و یا انرژیافزایی کند و خبر حضورش در تحریریه هم چاپ نشد!
بحث انرژیدرمانی در ایران و همچنین مدعی آن «علیاکبری» در دهههای ۷۰ و ۸۰ سالهای پرفراز و نشیب و پرجنجالی را پشت سرگذاشتند. جنجالهایی که شامل اتهام کلاهبرداری، چند بار بازداشت، تبرئه شدن، محکوم شدن به حبس، نامزد انتخابات ریاست جمهوری شدن و... بود. «علیاکبری» بعدها انرژی و انرژیدرمانیاش را به امارات منتقل کرد و شبکه ماهوارهای راه انداخت. کمی بعد وزارت بهداشت امارات ضمن هشدار به مردم، اعلام کرد هیچگونه شواهدی مبنی بر اینکه علیاکبری نیرو و توان خاصی داشته باشد وجود ندارد و او مجاز به درمانگری در امارات و دبی نیست.
استندآپ کمدی
این البته پایان «علیاکبری» و ماجرای انرژیدرمانی در ایران نبود. امروزه به لطف فضای مجازی، هم انرژیدرمانی گسترش پیدا کرده و هم انرژیدرمانگرها و استادان و دکترهای این رشته شبهعلمی زیاد شدهاند.
«تابناک» چند روز پیش نوشت: «در دنیای شگفتانگیز فضای مجازی ایران، جایی که هرکس با یک گوشی و چند فالوور میتواند ستاره شود، «استاد ح» ظهور کرده است؛ استاد خودخوانده انتقال انرژی از راه دور، که با یک تماس تصویری ادعا میکند «چیِ» کیهانی را از این سر دنیا به آن سر دنیا پرتاب میکند!».
آن طور که این پایگاه خبری نوشته است «استاد ح»های اینترنتی فقط «چاکرا»های شما را باز نکرده و از راه دور، کسالتتان را درمان نمیکنند، بلکه مدعیاند در قبال دریافت هزینههای چندین برابر درمان و با برگزاری دورههای آموزشی برخط یا حضوری، کاری میکنند که شما بدون داشتن مدرک یا تحصیلات خاص، انرژیدرمانگر شوید و بتوانید با جادوی انرژی، بیماران را درمان و پول مختصری هم پارو کنید!
هرچند این روزها به اصطلاح دست زیاد شده و ما شاهد وفور«استاد ح»های پرانرژی هستیم، اما خدارا شکر وضعیت امروز با دهههای ۷۰ و ۸۰ و زمان یکهتازی «علیاکبری»ها فرق میکند.
استادها و دکترهای مجازی همانقدر که طرفدار خوشباورمجازی دارند، منتقد دیرباور هم دارند که در اولین مواجهه با مدعیان انرژیدرمانی از آنها میپرسند: «خداوکیلی در این اوضاع ناترازی انرژی، شما از کجا انرژی برای درمان پیدا میکنین؟».
برای حسنختام این مطلب و اینکه انرژیتان نیفتد، چند نمونه از پیامهای منتقدان در فضای مجازی را بخوانید: «استاد ح، این انرژی که میفرستی، ربطی به موتوری هم داره یا فقط به خود جنس مربوطه؟... واسه انتقال انرژی اینترنت رایتل کافیه یا باید فیبر نوری بکشیم؟... آقا این جلسات شما که شبیه استندآپ کمدیه... من یه جلسه شرکت کردم، فقط انرژی حساب بانکیم غیبش زد!... اگه استاد ح انرژی منتقل میکنه، چرا هنوز شارژ گوشیم صفره؟... با این حساب، حل مشکل ناترازی انرژی رو بسپاریم به استادح...!».
نظر شما