رویا باقری متولد ۱۳۶۹ در زنجان است، همه دوران تحصیل خود را در این شهر گذرانده وامروز هم در زادگاهش به کار مشغول است. خودش می‌گوید:«عرق زنجانی بودن ما را کشته!»

گفت‌وگو با رؤیا باقری، شاعر؛ شاعران همه چیز را عاشقانه درک می‌کنند
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

گروه هنر-آرش شفاعی - مترجمی زبان انگلیسی خوانده و دو مجموعه شعر منتشر کرده است، یکی «همسایه‌ای در ماه» که سال ۹۱ سوره مهر منتشرش کرده است و دیگری «یک بعد از ظهر ناخوانده» که چاپ فصل پنجم است و هر دو مجموعه مورد استقبال  قرار گرفته است.
غزل‌های رویا باقری در فضای مجازی و در میان مخاطبان شعرامروز طرفداران زیادی پیدا کرده است،شاعری که مدتی است در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان مربی ادبی به کار مشغول است و بعید نیست از بین بچه‌هایی که او این روزها درباره شعر وادبیات با آن‌ها همنفس شده است، شاعران و داستان نویسانی به جامعه ادبیات ایران معرفی شوند.

پرسش کلیشه‌ای همیشه، چه شد که شعر به سراغتان‌ آمد؟
- همه چیز از داستان و متن ادبی نوشتن شروع شد. حتی قبل از اینکه به مدرسه بروم و نوشتن یاد بگیرم، داستان تعریف می‌کردم. به همین پیش‌ آمدم تا اینکه در دوران دبیرستان نخست به شعر بدون وزن و بعد به غزل رسیدم. وقتی شروع به غزل نوشتن کردم کارهایم با ایرادهای مختلفی از جمله مشکلات وزنی همراه بود، ولی کم کم مطالعه‌ام بالا رفت، خیلی کتاب می‌خواندم هم کارهای معاصران را و هم البته سعدی و حافظ را. مطالعه زیاد باعث شد بتوانم بر این مشکلات غلبه کنم. در همین دوره‌ها عضو مکاتبه‌ای کانون پرورش شدم، شعرهایم را می‌فرستادم و راهنمایی‌ام می‌کردند. جلسه شعر نمی‌رفتم و زمانی پایم به جلسات باز شد که کامل به شعر رسیده بودم.

پس می‌توانیم بگوییم شعر در وجود شما یک اتفاق ذاتی بوده است؟
- صددرصد.ما شعر داریم و نظم. خیلی‌هایی که ادعای شاعری دارند و روی قالب تأکید می‌کنند، اصل و جوهره شعری شان آنقدر دلنشین نیست. می‌بینی از خیلی تکنیک‌ها استفاده کرده‌اند، ‌اما محتوای شعر چون از دل برنیامده بر دل نمی‌نشیند در صورتی‌که من شعرهای بچه‌هایی را که در کانون پرورش کارهایشان را می‌خوانم می‌بینم با وجود این که ایراد دارد، ‌اما واقعاً شعر است.

چه شد که به کانون پرورش رفتید؟
- از دو سال و نیم پیش در کانون کار می‌کنم. خیلی اتفاقی متوجه شدم که کانون پرورش به دنبال نیروی ادبی است. من خودم عضو مکاتبه‌ای کانون بودم، ولی فکر نمی‌کردم در همینجا به کار مشغول شوم.وقتی به آنها اطلاع دادم گفتند بیا برای گزینش و یکی دو روز بعد هم خبر دادند که می‌توانم کارم را شروع کنم.

شده است که شعرتان را از زبان دیگران بشنوید؟
- گاهی شده است که مرا نمی‌شناخته‌اند و بعد که فهمیده‌اند ابراز لطف کرده‌اند که: اِ تو رویا باقری هستی؟ یکی ازدوره‌های آموزشی مربیان ادبی در تبریز بود. جلسه گذاشتیم و درباره این که چه کسانی شعر می‌گویند بحث شد و بعد شعرخوانی گذاشتند بعد که من خودم را معرفی کردم و مرا شناختند خیلی‌ها گفتند که شعرهایت را خوانده بودیم، ‌اما نمی‌دانستیم شاعرشان تو هستی.مرا می‌شناختنداما ندیده بودند.

حس خیلی خوبی است،نه؟
- خیلی حس قشنگی است، خیلی خوشمزه است! احساس می‌کنید دیده شده‌اید و به خودتان می‌گویید همه راهی را که در ادبیات آمده‌اید بیراهه نبوده است،اثرتان دیده شده است و قدمی در راه موفقیت برداشته‌اید.
آیا زندگی در شهرستان به دیده شدن و مطرح شدنتان ضربه نزده است؟
- به نظرم زمان داور خوبی است و من سفت و سخت معتقدم یک اثر اگر خوب باشد جایگاه خودش را پیدا می‌کند. همین‌امروز بین شاعران همه کسانی که مطرح‌اند،همگی از بچه‌های تهران نیستند. اگر چه به هرحال پایتخت نشینی در دیده شدن بیشتر تاثیرگذار است، اما درمورد خودم شهرستانی بودن تأثیری در مطرح شدن کارم نداشته است. فضاهای مجازی‌امروز برای معرفی بچه‌های ادبیاتی خیلی خوب است. من از سالها قبل وبلاگ داشتم و از این طریق مخاطبانم را پیدا کرده‌ام.‌امروز هم شبکه‌های مجازی خیلی تاثیرگذار بوده است. اگر چند نفر را هم در شهرستان‌ها می‌شناسم، اسمشان و کارهایشان را در فضای مجازی خوانده‌ام.

آیا دختربودن محدودیتی در کار شاعری برایتان ایجاد نکرده است؟ مثلاً خواسته باشید به جلسه‌ای بروید و نتوانسته باشید و حسرتش را بخورید؟
به این حرف‌ها اعتقاد خاصی ندارم، حداقل معتقدم در دراز مدت تاثیری ندارد شاید تاثیر آنی داشته باشد. در مورد خودم که اصلاً این گونه نبوده است. من خودم هیچ وقت محدود نبوده‌ام و به این چیزها فکر نکرده‌ام اگرچه یکی دوسال است به انجمنی هم نمی‌روم.

چرا همه کار شاعری خود را به غزل محدود کرده‌اید؟
من تجربه ترانه، شعر کودک، چهارپاره و شعر سپید داشته‌ام، ‌اما غزل در این میان یک چیز دیگر است و با غزل ارتباط خاصی برقرار کرده‌ام. وقتی غزل تمام می‌شود احساس می‌کنی خیلی خالی شده ای. غزل در بین فارسی زبانان هنوز جایگاه اصلی‌اش را دارد.اتفاقی که در غزل‌امروز افتاده، این است که گروهی از شاعران برخلاف کسانی که مضمون‌های گذشتگان را تکرار می‌کنند و همچنان به دنبال شمع و گل و پروانه‌اند؛ به دنبال کشف، تصویر و حرف تازه‌اند.آنها می‌خواهند اتفاقات خیلی ساده زندگی را با نخی نامریی به شعر وصل کنند که برای مخاطبانشان ملموس باشد، حتی اگر به مضمون قدیمی می‌پردازند نگاه و زبان جدیدی داشته باشند. اینها شاعران موفق تر و ماندگارتری هستند. خود من هم الان با وسواس بیشتری می‌نویسم و کارهایم را پخش می‌کنم و سعی می‌کنم کارهایم علاوه بر عاطفه و خیال، حرف‌های جدیدی هم داشته باشد.

یکی از مضمون‌های اصلی شعر شما عاشقانه سرایی است. فکر نمی‌کنید این مسأله به خاطر فضای غزلسرایی است؟
- تقریباً نمی‌شود اینها را از هم جدا کرد. اگر به یک نفر می‌گوییم شاعر است به این معنی نیست که حتماً چند کتاب شعر دارد، بلکه این آدم نگاهش، زندگی‌اش و همه چیزش شعر است.اگر از یک خیابان عبور می‌کند که مسیر روزانه صدها نفر است، چیزهایی را می‌بیند که دیگران نمی‌بینند، یک خانه یا یک کفشدوزک که برای همه عادی است، برای او خاص شده است.
شاعران از همان نگاهشان این گونه است و همه چیز را عاشقانه درک می‌کنند. برای خود من از همان دوران مدرسه همه چیز همین گونه بود. از مدرسه که می‌آمدم خانه برای همکلاسی‌هایم و برای قهر و آشتی‌هایشان شعر می‌گفتم و بدون این که منظورم تجربه خاصی باشد، باید بگویم از همان اول تا همین الان لحظه به لحظه عشق در تمام زندگی من بوده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • فرزانه حسنلو IR ۰۰:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۴
    1 0
    سلام لطفا خبرهای تازه ای در مورد رویا باقری قرار بدین.آیا ایشون مجموعه شعر جدیدی دارن؟چرا وبلاگشون به روز نمیشه؟
  • شعر شورانگیز رویا باقری عزیز بر جان مینشیند کمتر شاعری هست که امروزه شعر بگوید اکثرا کلمات را به ۱۲:۱۸ - ۱۳۹۶/۰۱/۱۴
    0 0
    بسیار شاعرانه و دل انگیز است کارهای سرکار خانم رویا باقری سحر کلامش قرین ستایش
  • ۰۰:۲۲ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۲
    0 0
    با سلام .ایشون کلا شعر و شاعری را کنار گذاشته اند.