۱ آذر ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۸
کد خبر: ۱۰۲۹۲۷۲

در فضای هنری غرب، ضعف پشتوانه تاریخی و فرهنگی، اغلب هنرمندان را به قهرمان‌سازی براساس فانتزی‌های خیالی واداشته است. ا

زمان مطالعه: ۲ دقیقه

​​​​​​​اگر برگزاری «رویداد ملی قهرمان» و پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت را نقطه عزیمت و آغاز فرایند پذیرش اجتماعی و ایجاد حلقه‌های بعدی فرهنگ‌سازی تلقی کنیم و یادمان باشد که هدف چنین رویدادهایی، بیشتر جلب توجه رسانه‌ها، دولتمردان و نخبگان به موضوعات مهم است، آن‌وقت این نکته باقی می‌ماند که ما، پیش چشم مردم، با قهرمانان ملی و یا برای قهرمانان واقعی کوچه و بازار و آن‌هایی که در دل پیچ و خم‌های زندگی روزمره، قهرمانانه زندگی می‌کنند چه باید بکنیم؟ رسانه‌ها، نخبگان و دولتمردانی که گفتیم، برای کشف و رونمایی بیشتر قهرمانان گمنام چه باید بکنند؟ برگزاری رویدادهای ملی از این دست باید به جز فراهم کردن فرصتی برای معرفی قهرمانان واقعی، زمینه را برای ایجاد و تولید محصولات ادبی‌هنری که ترسیم‌کننده زندگی‌های قهرمانانه برای عموم مردم هستند، آماده کنند. آن هم در شرایطی که به‌ویژه کودکان و نوجوانان امروز زیر بمباران رسانه‌ای و در دنیای پرزرق و برق هنرغربی، چیزی جز قهرمانان و ابرقهرمانان غربی نمی‌بینند. در فضای هنری غرب، ضعف پشتوانه تاریخی و فرهنگی، اغلب هنرمندان را به قهرمان‌سازی براساس فانتزی‌های خیالی واداشته است. ابرقهرمانان خیالی معمولاً با نیروهای خارق‌العاده و خصلت‌های جادویی کارهایی انجام می‌دهند که مابه‌ازایی در دنیای واقعی ندارد. شخصیت‌های قهرمان‌گونه‌ای هم که مابه‌ازای امروزی و واقعی دارند و از دل رویدادها، حوادث و اخبار داغ جهان امروز استخراج می‌شوند، قهرمان به معنای انسانی و حقیقی‌اش نیستند بلکه با بزک هنری، به لطف روایت‌گویی قدرتمندانه و به مدد بزرگنمایی بخش‌هایی از سرگذشتشان، قهرمان‌تراشی شده و به خورد مخاطبان داده می‌شوند. آن‌ها به جای بروز و ظهور از دل زندگی حقیقی مردم، از دل تخیلات هنری، ادبیات داستانی و با کمیک‌ها، فیلم‌های سینمایی و پویانمایی‌ها به تصویر کشیده شده‌اند تا مخاطبشان را به آینده‌ای خیالی امیدوار کنند و مثلاً نیاز بشریت به منجی را به‌صورتی کاذب برآورده سازند. 

در فرایندهای قهرمان‌سازی از این دست، بتمن‌ها و سوپرمن‌ها وجودی فراتر از فرم و ساختار رسانه‌ای ندارند و برساخت رسانه‌ای و جهانی از آن‌ها حاصل سلطه فرهنگی اقتصادی و البته فناوری پیشرفته‌ای است که توانسته همزمان با هژمونی جهانی غرب، الگوهای فرهنگی خود را نیز بر جهان تحمیل کند.
اما کشور و فرهنگ ما مملو از الگوهای واقعی و تاریخی است که ظرفیت بالایی برای پردازش شخصیت و روایت آن‌ها وجود دارد. شخصیت‌های ملی و مذهبی و حتی اسطوره‌های تاریخی نمادین، گنج‌های پنهانی در هزارتوی تاریخ ما هستند که باید استحصال و از طریق هنر و رسانه به جامعه عرضه شوند.
از سوی دیگر باید به باورپذیر بودن و دسترس‌پذیری قهرمانان هم نگاهی ویژه داشته باشیم. قهرمان در فرهنگ ما انسانی معمولی است. بیش از آنکه از دل آرزوها و تخیلاتمان برآمده باشد، ریشه در فضیلت‌های برتر اجتماعی دارد که الگوهای ما به شمار می‌روند.
از این نظر شاید قهرمانان معاصر که در فضای امروزی و با همین اقتضائات عصری توانسته‌اند فضیلت‌های برتر انسانی و نه ماورایی را به نمایش بگذارند و منشأ اثر اجتماعی باشند، قابلیت الگوگیری بیشتری داشته باشند.
و درنهایت اینکه چنین الگوهایی را باید آن‌قدر نزدیک، ملموس و معمولی به تصویر بکشیم که هر فرد جامعه حس کند با الگوگیری از او می‌تواند قهرمان زندگی خود باشد و در بزنگاه‌های اجتماعی بدرخشد.

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha