از انبوه پرشمار ماهیها کدامشان میتوانند شکمشان را سیر کنند؟ این محترمانهترین تعبیر و تصویری است که«الکساندر ویلیام دی وال» توانسته برای سیستم توزیع کمکهای غذایی در غزه به کار ببرد و درعین حال به مردم گرسنه و مظلوم این باریکه توهین نکرده باشد. یعنی عمق فاجعه بسیار دهشتناکتر از تصویری است که این دانشمند انگلیسی ارائه میدهد.
گانگسترها
«الکس دی وال» مدیرعامل بنیاد صلح جهانی در دانشگاه «تافتس» و یکی از اعضای ابتکار بشردوستانه دانشگاه هاروارد سالهای سال در زمینه قحطی در آفریقا مطالعه و پژوهش کرده و کتابها و مقالههای متعددی نیز در این زمینه نوشته است. او از نخستین دانشمندانی است که یک سال پیش اعلام کرد اسرائیل دارد با سلاح گرسنگی در غزه نسلکشی میکند. بهتازگی «گاردین» مقالهای به قلم او درباره «بنیاد بشردوستانه غزه» که اسرائیلیها آن را به راه انداختهاند، منتشر کرده است. «الکس دی وال» در این مقاله میگوید ما پیش از اینها قحطی را در بیافرا و اتیوپی دیدهایم. وقتی گرسنگی دستهجمعی جامعهای را فرا میگیرد، اتفاقی نادر و وحشتناک رخ میدهد. گرسنگی نهتنها پدیده بیولوژیکی تحلیل رفتن بدن است، بلکه زنگ خطر مرگ جامعه نیز هست. قحطی، دیدن مردمی است که در زبالهها به دنبال غذا میگردند. زنی است که مخفیانه آشپزی میکند و غذا را از پسرعموهای گرسنهاش پنهان میکند. خانوادهای است که جواهرات مادربزرگش را برای یک وعده غذایی میفروشد، چهرههایشان بیاحساس و چشمانشان خیره است و گاه مانند حیوانات برای غذا تقلا میکنند. اینها نماد و نمود قحطیهایی است که تاکنون دیدهایم، اما آنچه امروز در غزه و به بهانه سیستم توزیع کمک توسط «بنیاد بشردوستانه غزه» میبینیم، قحطی نیست، تلاشی برای نابودی کل یک جامعه است. یعنی واضح است که کشتن آدمها در صفهای غذا یک جنایت بزرگ محسوب میشود، اما جنایت بزرگتر شیوه توزیع غذا توسط بنیاد کمکهای بشردوستانه است. این واقعیت هولناکی است که با آمار دادن درباره میزان کمکهای غذایی و توجیهاتی از این قبیل نمیتوان بر آن سرپوش گذاشت. اگر به بیانیههای بنیاد بشردوستانه غزه - سازمانی که مورد حمایت ایالات متحده و اسرائیل است و در ماه می فعالیت خود را آغاز کرده - مراجعه کنید، متوجه میشوید آمار و ارقام و تصاویری که ارائه میدهد چقدر با واقعیت و با تصاویری که توسط روزنامهنگاران فلسطینی از تقلا و تلاش ناامیدانه برای دریافت کمکهای اندک سازمان ملل منتشر شده، تفاوت دارد.
کمکرسانی به سبک قانون جنگل
«الکس دی وال» حتی به آمار و ارقامی که سازمان ملل از کمک به مردم غزه منتشر میکند، انتقاد دارد. او مینویسد بر فرض که بپذیریم آنچه در غزه اتفاق افتاده فقط قحطی است، شما نمیتوانید این قحطی را تنها با اعداد و ارقام تسکین دهید. این روش کمکرسانی مانند ایستادن در لبه یک برکه بزرگ و غذا دادن به ماهیها با ریختن خرده نان است. چه کسی جیره غذایی آن را میخورد؟
GHF یا بنیاد کمکهای بشردوستانه غزه چهار ایستگاه توزیع غذا دارد. سه ایستگاه در جنوب غزه، در ویرانههای رفح و یکی در مرکز غزه قرار دارد. همه آنها در مناطق نظامی هستند. آنها برای مدت کوتاهی و با اطلاع قبلی باز هستند. برای دریافت این جیرهها، مردم باید در میان آوار چادر بزنند - آماده باشند تا در یک لحظه به سمت دروازهها هجوم ببرند و با پستهای نظامی نیروهای دفاعی اسرائیل درگیر شوند. آنها میدانند که تنها وسیلهای که سربازان برای کنترل جمعیت دارند، شلیک مهمات جنگی است؛ حتی زمانی که به قصد کشتن تیراندازی نمیکنند!
وقتی GHF از «مکانهای توزیع امن» صحبت میکند، منظورش نحوه کنترل بستههایش تا لحظه تحویل آنهاست، نه نحوه رساندن ایمن آنها به نیازمندترین افراد. روزانه دهها نفر از امدادگران در تلاش برای رسیدن به این مکانها کشته میشوند. مادران پراسترس با کودکان گرسنه یا سالمندان و یا معلولان، چطور میتوانند به این هجوم بپیوندند و غذایی بگیرند. آنها چگونه میتوانند نهتنها از پسِ آن پستهای نظامی، بلکه از پسِ گانگسترهایی که مشتاق دزدیدن ارزشمندترین مواد غذایی برای خود یا فروش در بازار هستند، برآیند؟ GHF هیچ ایدهای ندارد که چه کسی جیره غذایی را میخورد. جیره آنها فرمولی برای تغذیه فقیرترین افراد نیست. این قانون جنگل است.
فریب نخوریم
این کمکها باید برای نیازهای واقعی مردم طراحی شوند. در صدر فهرست نیازها، کودکان گرسنه و مبتلا به سوءتغذیه حاد هستند. آنها چون نمیتوانند غذای منظم دریافت کنند حتماً باید خوراکیهای خاصی را مصرف کنند که علاوه بر غذا محسوب شدن، دارو هم هستند و جنبه درمانی دارند. اما جیره غذایی GHF معمولاً شامل آرد، ماکارونی، ارده، روغن پخت و پز، برنج و نخود یا عدس است، نه غذای کودک، نه مغز گردو. هیچ پرستار یا متخصص تغذیه آموزش دیدهای هم آنجا وجود ندارد که کمترین مراقبتهای درمانی را به کودکان گرسنه ارائه دهد.
مادر درماندهای را در نظر بگیرید که به معنای واقعی کلمه در انتهای زنجیره غذایی قرار دارد: چگونه جیره غذایی خود را بپزد؟ چگونه آب تمیز پیدا کند؟ اسرائیل دسترسی به آب را به بخش کوچکی از نیاز کاهش داده و در حال بمباران آب شیرینکنهای باقیمانده است . او از چه چیزی میتواند برای روشن کردن آتش استفاده کند؟ بدون برق یا گاز پختوپز، ممکن است زبالهها را برای گرم کردن غذا بسوزاند.
«الکس دی وال» در پایان مقالهاش تأکید میکند: «گویاترین نکته اینکه، یک عملیات واقعاً بشردوستانه از افراد آسیبدیده حمایت میکند، به کرامت نیازمندان احترام میگذارد و با جوامع همکاری میکند. بنیاد کمکهای بشردوستانه غزه اما کاملاً برعکس عمل کرده و فقط فلسطینیان را تحقیر و تضعیف میکند. فروپاشی اجتماعی که شاهد آن هستیم، تحقیر انسانها، محصول جانبی آسیبی نیست که اسرائیل وارد میکند. این عنصر اصلی جنایت است: نابودی جامعه فلسطینی. اسرائیل هیچ نشانهای از اهمیت دادن به زنده ماندن یا مردن فلسطینیها نشان نمیدهد. میخواهد از ننگ متهم شدن به گرسنگی دادن و نسلکشی فرار کند و «بنیاد کمکهای بشردوستانه» ابزار همین فرار کردن است؛ پس بیایید فریب نخوریم!».
نظر شما