​​​​​​​در سال ۲۰۲۵ اروپا شاهد تحولات سیاسی مهم و بی‌سابقه‌ای بوده که ساختار قدرت در چند کشور را دستخوش تغییر کرده است.

یارگیری منطقه‌ای و جهانی تهران و واشنگتن در محیط گذار بین‌المللی
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

در فرانسه، پس از انتخابات زودهنگام مجلس در سال ۲۰۲۴، بن‌بست سیاسی ایجاد شد و چندین بار نخست‌وزیر تغییر کرد؛ در آلمان، انتخابات فدرال زودهنگام در فوریه ۲۰۲۵ برگزار شد و ائتلاف محافظه‌کار پیروز شد. این در حالی است که در سطح بین‌المللی، بازگشت دونالد ترامپ منجر به تنش‌های جدید تجاری با اتحادیه اروپا شده است. تعرفه‌های جدید آمریکا بر واردات اروپایی‌ها واکنش تند بروکسل را به دنبال داشته و چشم‌انداز جنگ تجاری دیگری را ترسیم کرده است.
در سالی که گذشت البته که خاورمیانه هم تحولات مهمی را از سر گذراند. در غرب آسیا شرایط سیاسی و امنیتی در سال‌های اخیر با تغییرات عمده‌ای روبه‌رو شده که تأثیرات قابل ‌توجهی بر روابط منطقه‌ای و جهانی داشته است. جنگ‌های نیابتی و تنش‌های طولانی‌مدت میان ایران و کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده همچنان به‌عنوان یکی از محورهای اصلی مناقشات منطقه‌ای باقی مانده است. از سویی در پی حملات بی‌امان رژیم صهیونیستی، سقوط دولت بشار در سوریه، شهادت بسیاری از فرماندهان حزب‌الله لبنان و شرایط پیچیده در عراق، تحلیل رسانه‌های غربی – عبری آن است که موقعیت مقاومت و ایران در منطقه در ضعیف‌ترین حالت قرار گرفته است. با این حال نقش پررنگ حوثی‌ها در یمن و حملات متعدد به کشتی‌های دریای سرخ و انجام حملات پهپادی به اسرائیل نشان‌دهنده آن است که نقش‌ها در محور مقاومت تغییر کرده است. همچنین روی کار آمدن نیروهای ارتش سودان در خارطوم و نقش حمایتی ایران از عبدالفتاح البرهان در این تحولات موضوع پیچیده‌ای است که به ‌ویژه در سال‌های اخیر نشان‌دهنده تغییر نوع سرمایه‌گذاری ایران نسبت به گروه‌های جدید مقاومت است. به نظر می‌رسد در دوران گذار جدید نقش‌ها چه در اروپا و چه در خاورمیانه تغییرات جدی داشته‌اند. حتی تغییرات داخلی آمریکا تا آنجا پیش رفت که رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامه‌ای‌ سرگشاده خطاب به دانشجویان حامی فلسطین دانشگاه‌های آمریکا، از آن‌ها به عنوان شاخه‌ای از جبهه مقاومت نام بردند. با این حال ایالات متحده آمریکا و رژیم اسرائیل تلاش کرده‌اند در منطقه طرفداران خود را تقویت و ایران را تضعیف کنند.
اندیشکده فارین افرز با اشاره به این روند تحولات می‌نویسد: اکنون شرایط برای ایجاد یک چارچوب سیاسی تازه فراهم است اما مهار ایران نمی‌تواند صرفاً به اسرائیل واگذار شود. در این مقاله آمده است: مرحله بعدی جنگ که دکترین نظامی ایالات متحده آن را «استقرار» می‌نامد، به بازسازی امنیت پایه‌ای، ارائه خدمات حیاتی مانند برق و فاضلاب و جلوگیری از فروپاشی اقتصادی پس از جنگ می‌پردازد. اکنون خاورمیانه برای استقرار استراتژیک آماده است. رهبران جدید در بیروت و دمشق در حال تلاش برای آزادسازی کشورهای خود از تأثیر ایران بر امنیت و سیاست‌هایشان هستند. ژوزف عون، رئیس‌جمهور جدید لبنان به صراحت خواستار خلع سلاح تمام گروه‌های مسلح خارج از حاکمیت دولت شده است. همزمان رهبران ایران در حال تلاش برای بازیابی قدرت خود در منطقه هستند.
این اندیشکده ایالات متحده تصریح می‌کند: در چنین محیطی استراتژی کنونی آمریکا در قبال ایران به نظر می‌رسد بر این باور استوار است که فشار هماهنگ تنها با اسرائیل می‌تواند رژیم تهران را مجبور به پایان دادن به فعالیت‌هایی کند که آن‌ها را برای بقای خود ضروری می‌داند. اما ایالات متحده نمی‌تواند اقتصاد ایران را فروبپاشاند یا حتی حملات نظامی انجام دهد بدون اینکه حمایت گسترده‌تری از چین، بزرگ‌ترین واردکننده نفت ایران و کشورهای خاورمیانه‌ای که میزبان پایگاه‌ها و نیروهای آمریکایی هستند، داشته باشد. آمریکا به حمایت پایتخت‌های اروپایی در شورای امنیت سازمان ملل نیاز دارد و بدون هم‌راستایی بین‌المللی گسترده‌تر در مورد مؤثرترین راه‌های انزوای تهران، رژیم از روابط خود با پکن و مسکو برای مقابله با هر گونه تلاش آمریکا برای بدست آوردن امتیازات قابل توجه استفاده خواهد کرد. ترامپ با عدم احساس نیاز به مشورت با متحدان و شرکای منطقه‌ای، اشتباهی را تکرار می‌کند که واشنگتن در تنظیم توافق هسته‌ای ایران در سال ۲۰۱۵ مرتکب شد: در آن زمان، عدم مشورت با همپیمانان خود تنش‌های زیادی ایجاد کرد و در نهایت منجر به خروج از برجام شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha