به مناسبت میلاد امام علیالنقی(ع) الگوی «گفتوگوی درونی» و «نهادسازی پنهان» ایشان در دوران اختناق عباسی را بازخوانی میکنیم؛ استراتژیای که با بهکارگیری سکوت راهبردی، تربیت نخبگان و متنی چون زیارت جامعه کبیره، گفتمان امامت را نه در عرصه تقابل، بلکه در عمق جان امت زنده نگه داشت. این الگو امروز پاسخگوی بحرانهای گفتمانی عصر رسانههاست.
تأمل در سیره علمی و فکری امام هادی(ع) نشان میدهد ایشان در یکی از پیچیدهترین دورههای امامت، با وجود محدودیتهای شدید سیاسی و فرهنگی، به جای مواجهه علنی، روشی نوین از هدایت معرفتی، نهادسازی پنهان و گفتوگوی درونی با امت را پایهگذاری کردند؛ روشی که نه بر صراحت بیپشتوانه، بلکه بر عقلانیت راهبردی، تربیت عمیق و انتقال لایهمند مفاهیم استوار است.
در این مجال میکوشیم چهرهای نو از کارکردهای تربیتی و گفتمانساز امامت ارائه دهیم؛ الگویی که میتواند به مثابه راهبردی دینی در مواجهه با بحرانهای فکری و گفتمانی عصر حاضر مورد بازخوانی قرار گیرد.
گفتوگو در غیاب امکان خطابه؛ سکوتِ گویا و مهندسی فرهنگی
تاریخ حیات امام علی النقی الهادی(ع) بیانگر یکی از پیچیدهترین ادوار امامت است. حضور تحتالحفظ در سامرا، فضای پلیسی حاکم، نفوذ جریانهای انحرافی و ظهور علمای درباری، شرایطی را رقم زده بود که هرگونه گفتوگوی علنی و ارتباط مستقیم با شیعیان را غیرممکن میکرد. در چنین وضعی، امام نه با تقابل بیرونی، بلکه با مدیریت فضای درونی امت، مسیر انتقال معارف را حفظ کرد.
در چنین بستری، امام هادی(ع) مفهومی نو از گفتوگو را شکل میدهد: گفتوگویی عمیق، تدریجی، درونی و غیررسانهای؛ شکلی از ارتباط که در آن، سکوتِ راهبردی نه نشانه ضعف، بلکه مقدمه تعمیق ارتباطات معرفتی است.
این سبک را میتوان با آیه شریفه زیر در نسبت دانست: «ادْعُ إِلِی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ» (نحل: ۱۲۵) یعنی با حکمت و پند نیکو به راه پروردگارت دعوت کن.
امام هادی(ع) بهجای دعوت عمومی، شیعه را از طریق واسطههای مطمئن و تربیت نخبگان درونی، به اندیشه اماممحور بازمیگرداند؛ روشی که امروز در گفتمانهای راهبردی، به مثابه ارتباط افقی شبکهای و نهادسازی نرم تعبیر میشود.
زیارت جامعه کبیره؛ مدل گفتوگوی عمیق در تراز توحیدی
یکی از جلوههای درخشان این روش، زیارت جامعه کبیره است؛ نه صرفاً بهعنوان یک متن زیارتی، بلکه بهمثابه گفتوگویی معرفتی و تربیتی با امت در غیاب حضور فیزیکی امام. متن این زیارت، ساختار دقیقی از مفاهیم بنیادی ایمان را عرضه میکند؛ گفتمانی بدون واسطه که با عبارات پرسشبرانگیز، ذهن مخاطب را به مشارکت معرفتی میکشاند.
عباراتی همچون «وَبِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ، وَبِکُمْ یُمْسِکُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ»؛ «و بهوسیله شما باران نازل میشود و بهوسیله شما آسمان را از سقوط بر زمین نگه میدارد» بیانگر آن است که امام در اندیشه شیعی، نه صرفاً مرشد دینی، بلکه عنصر وجودی در نظام خلقت و واسطه ادراک وحیانی دین است. اینجا گفتوگو نه بر مدار اطلاعات، بلکه بر محور هویت و جایگاه امام در نظام هستی شکل میگیرد؛ چیزی فراتر از بیان گزارههای دینی و نزدیکتر به بازسازی ساختار معرفتی مخاطب.
از این رو، زیارت جامعه کبیره نخستین گفتوگو با خودِ شیعه است؛ شیعهای که باید بار دیگر تعریف «امامت» را نه در افق سیاست، بلکه در افق توحید و معرفت وجودی بازخوانی کند. این شکل از تربیت درونی، عمیق و فاقد تنش بیرونی است؛ راهی برای حفظ هویت در دل تهدید.
کاربست امروزی؛ الگوی ارتباط نخبگانی در زمان تشتت گفتمانی
جامعه امروز، باوجود گسترش بیسابقه رسانه، از فقدان گفتمان عمیق و درونی رنج میبرد. بسیاری از ارتباطات به سطح تنش و واکنش تقلیل یافتهاند و معنای دیالوگ، به جای انتقال مفاهیم بنیادین، به تبلیغگری یکسویه محدود شده است.
در این وضعیت، میراث امام هادی(ع) و روش گفتوگوی او میتواند برای نخبگان فرهنگی، مدلی از ارتباط اثربخش باشد؛ ارتباطی بدون جنجال، با اولویت مخاطبسازی و بر محور گفتمانهای توحیدی، نه احساسی یا واکنشی.
بدینسان «زیارت جامعه کبیره» نهفقط متنی برای قرائت، بلکه متنی برای تأمل، بازسازی هویت و آموزش ساختارهای ارتباطی ژرف در درون امت است.
این روش، همچنان زنده است؛ چرا که جامعه امروز نیز نیازمند بازسازی معرفت دینی، آنهم نه با شعار، بلکه با گفتوگوی اصیلِ درونزا و تمدنی است.
نظر شما