استاد حسن رمضانی خراسانی از استادان علوم عقلی و عرفانی حوزه علمیه قم است. وی از شاگردان برجسته آیتا... علامه حسنزاده آملی است و از محضر استادانی مانند حضرات آیات سید عزالدین زنجانی، بهاءالدینی و میرزا هاشم آملی نیز بهره برده است. در بخش نخست گفتگو با این استاد حوزه مواردی از جمله «حقیقت و ماهیت روح، ارتباط ترسیدن با وجود ارواح با ترس و ویژگی ارواح نیک و شر» بررسی شد.
استاد رمضانی معتقد است: نه تنها کنه و ذات روح برای ما مشخص نیست، بلکه کنه و ذات همه اشیا برای ما نامعلوم است و نمیشود معلوم باشد. این رسیدن به کنه اشیاء حتی پس از مرگ هم مقدور نیست. به گفته وی، روح به هیچ عنوان ترس ندارد و حتی ارواح خبیث نیز نمیتوانند آزاری به انسان برسانند، زیرا به قدری گرفتار اعمال و خلقیات دنیوی خود هستند که محدودیت شدیدی دارند.
بخش دوم این گفت و گو را در ادامه بخوانید.
آیا روح اختصاص به انسان دارد؟
- خیر، حیوانات روح حیوانی دارند، نباتات روح نباتی دارند و حتی جمادات هم به نحوی روح دارند. هر اثری از جمادات صادر میشود به آن روح بستگی دارد که حاکم بر آن جسم است. این یک دید عرفانی است که به ما این مساله را میفهماند که همه کلمات وجودی روح دارند، اما روح در هر جایی محکوم به همان جا، و آثار و خاصیاتش محدود به همان مورد و موضوع خاص است. به قول معروف: «روح کل شیء بحسبه»
این آیه قرآن کریم، حرف اول و آخر این قضیه است که میفرماید: « آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آنها هستند، همه تسبیح او میگویند و هر موجودی، تسبیح و حمد او میگوید، ولی شما تسبیح آنها را نمیفهمید...» (اسراء /۴۴)
چیزی نمیتوانید تصور بکنید مگر اینکه او تسبیح خدا میکند و حمد کننده خداست. این تسبیح و حمد بدون روح ممکن نیست. باید یک حقیقتی باشد که منشأ این تسبیح و حمد باشد و ما از آن حقیقت، تعبیر به روح میتوانیم بکنیم، بنابراین روح مطلق به همه موجودات تعلق دارد و در هر جایی شعاعی از روح، تابیده و آنجا را منشأ خیر، برکت، آثار و تأثر کرده است، اما روح انسان خاص انسان است، روح حیوان خاص حیوان و ...
در این بیان، ملائکه هم داخل هستند؟ یعنی ملائکه هم روح دارند؟
-بله، آنها که خودشان روح هستند. همچنین در هر کلمه وجودی، میتوانیم ارواحی را تصور بکنیم. بستگی دارد در آن شیء، چند گونه اثر و تاثیر مشاهده شود. شاید بتوان برای هر اثر یک روح در نظر گرفت و همه ارواح جزئیه مرتبط شوند به یک روح کلی که حاکم بر آنهاست و خود این روح کلی، زیر مجموعه ارواح کلیتر از خود قرار بگیرد و همینطور ...
چه کتابهایی در این زمینه خوب است مطالعه شود؟
-این بحث چون تخصصی است اگر کتاب تخصصی بخواهیم معرفی کنیم از بهترین کتابها، کتاب «مفاتیح الغیب» صدرالمتالهین شیرازی است. برخی پایگاههای اینترنتی مانند پایگاه «شهر سوال» برای عموم مردم منبع خوبی است که در این زمینه و سوالات دیگر میتوانند مراجعه کنند.
مراد از «روح سرگردان» چیست؟
-دو معنا میشود در اینجا برای «روح سرگردان» ارایه کرد؛ معنای اول برای روح سرگردان این است که هنوز از نشئه طبیعت به طور کامل منقطع نشده است. شاید بشود مصداق آن را روح افرادی که در کما بهسر میبرند معرفی کرد. اینها هنوز در حالت بلاتکلیفی به سر میبرند. روح اگر کاملاً از بدن جدا شود، به برزخ راه پیدا میکند، اما اگر روح کاملاً علاقهاش را با بدن قطع نکند ـ مثل حالتی که انسان در خواب برایش پیش میآید ـ آنگاه ممکن است تمثلاتی واقعی برایش رخ دهد و از حوادث و یا وقایعی مطلع شود. البته احتمال هم دارد از ناحیه شیاطین و نیروهای منفی مورد القائاتی قرار گیرد و تمثلاتی کاذب وغیر واقعی برای او رقم بخورد.
روح این فرد هنوز در دنیاست و به صورت کامل از بدن جدا نشده و به نوعی به بدن تعلق دارد و چون تعلقی به بدن دارد، به همان اندازه در دنیاست، اما ممکن است در این حالت ـ مثل اینکه انسان خواب میبیند ـ صوری را مشاهده کند و اصواتی را بشنود.
ممکن است فرد به کما رفته با جسم برزخی خود سیر و حرکتی داشته باشد، هر چند جسم عنصری او بر روی تخت بیمارستان باشد، اما این امکان برایش میسر است و فرد هرچه مؤمنتر و پاکتر باشد؛ درجه برخورداری او از این امتیاز بیشتر است.معنای دیگر برای «روح سرگردان» این است که برخی افراد مردهاند و دفن شدهاند، اما بر اثر شدت تعلق و وابستگی به دنیا هنوز رها نشدهاند و هنوز خود را در حبس این دنیا میبینند.
اگر ضربهای به اموال آنها بخورد به خاطر شدت تعلق و وابستگی، اذیت و ناراحت میشوند و چه بسا بیشتر از آن حالتی که در دنیا بودند ناراحت شوند و عذاب بکشند. چون در دنیا که بودند میتوانستند کاری انجام دهند و جلوی ضرر را بگیرند یا جبرانش کنند، اما آنجا دستشان بسته است و گرفتارند و فقط میبینند. برخی اولیاء ا... در این زمینه مشاهداتی داشته و خبرهایی دادهاند.
آیا روح یک شخص، امکان ورود به خواب فرد دیگری را دارد؟
-هنگامی که فرد تعلقاتش را با عالم ماده کم کند، اقتدار پیدا کرده و میتواند در عالم ارواح سیر داشته باشد و با ارواح دیگر ارتباط برقرار کند و نیز میتواند کارهایی را انجام دهد.
روح در عالم برزخ چه مقدار میتواند در این دنیا تصرفات داشته باشد؟
-بستگی دارد فرد تا چه درجهای از اقتدار روحی برخوردار باشد، تعلقات، قدرت روحی انسان را پایین میآورد و او را به سان پرندهای میسازد که بالش را بستهاند و نمیتواند پرواز کند، بنابراین اگر تعلقات روح نسبت به نشئه دنیا کم و آزاد شده باشد، بسته به میزان وارستگیاش، می تواند در نشئه ماده و نشئه غیرماده تصرف کند.
آیا احضار ارواح امکان دارد؟ آیا احضار ارواح تنها به روح سرگردان تعلق میگیرد یا هر روحی را میتوان احضار کرد؟
-احضار ارواح امکان پذیر است و تنها به روح سرگردان تعلق و اختصاص ندارد.
هر روحی که اقتدار داشته باشد و بتواند با ارواح ارتباط بگیرید، میتواند ارواحی را که از نظر درجه و رتبه پایینتر از خود است، احضار کند و سوال و جواب و کسب اطلاع داشته باشد. اما بالاتر از خودش را نمیتواند، مگر اینکه احضار کننده درخواست و تقاضا کند و آن روح برتر با اختیار خود اجابت کند و پاسخ مقتدرانه بدهد نه اینکه مقهورانه به احضار دربیاید. این نوع احضار فقط تقاضا است؛ اگر روح برتر پاسخ دهد به اختیار خود خواهد بود و نه با احضار فرد احضار کننده. از نظر فقهی، احضار روح مسالهای است که عموما فقها اجازه نمیدهند، چون مایه آزار و اذیت دیگران است. در برخی موارد برخی از اولیاء ا... با توجه به ملاکهایی که دارند و آشنایی با مواردی که دارند و میدانند در فلان مورد آزاری نیست و مصلحتی هم هست احضارهایی میکنند، اما اینکه به لحاظ فقهی بگوییم افراد مطلقا در احضار ارواح مجاز هستند این درست نیست. هر کس باید از مرجع تقلید خود حکم فقهی این مساله را جویا شود.
ما در فضای امکان و عدم امکان، وقوع و عدم وقوع حرف میزنیم نه در فضای جواز یا عدم جواز احضار روح. پس احضار روح هم امکان دارد وهم واقع میشود.
آیا ارواح میتوانند در جسم دیگری حلول کنند؟
-اگر مراد این است که به نحو تناسخ باشد، یقینا نه. تناسخ باطل است. اگر تعلق و وابستگی مراد است بله روح وابسته به امور مختلف میشود. عموم مردم تصور میکنند روح داخل بدن است یا روح حلول در جسم میکند. این تصور نادرستی است روح داخل بدن نیست، روح به بدن وابسته است و تعلق دارد. روح به بدن احاطه دارد.
آیا ارواح میتوانند از غیب یا آینده خبر دهند؟
-بله ممکن است با توجه به درجهای که دارند و وارستگی که در آنها هست اطلاعاتی داشته باشند و به دیگران هم خبر بدهند. البته معنای این سخن این نیست که هر روحی بتواند هر چیزی را بداند و خبر دهد. هر روحی در محدودهای که هست میتواند خبر دهد.
روح انسان در دنیا و پس از مرگ کجاست؟
-روح در عالم ارواح است، پیش از مرگ و چه پس از مرگ، اما در دنیا متعلق به بدن دنیوی است و پس از مرگ، این تعلق برداشته میشود. روح داخل ماده نیست. سلطنت بر ماده دارد، تأثیر و تأثر نسبت به ماده دارد، اما حلول در ماده و بدن نکرده است.
چه عملی برای شادی روح درگذشتگان و اموات، اثر و فایده بیشتری دارد؟
-اولا اگر واجبی مانند نماز، روزه و ... از آنها فوت شده، آنها را قضا کنند. اگر درگذشتگان حقالناس برعهده دارند آنها را ادا کنند و ثانیاً بهترین کار برای شادی روح مؤمنان و درگذشتگان این است که گره از کار مؤمنان باز کنند و ثوابش را برای آنها هدیه کنند. بیماری را مداوا کنند، از فقیری دستگیری کنند، مشکلی از مشکلات مردم را حل کنند و ثوابش را هدیه کنند.
خبرنگار: محمد کلهر
نظر شما